جاوید قرباناوغلی در یادداشتی نوشت: سرگئی لاوروف وزیر خارجه پوتین در اظهارنظری نامتعارف از نظر بینالمللی خواستار «ضمانتهای کتبی» برای عدم تأثیر تحریمهای اعمالشده ناشی از جنگ اوکراین در همکاریهای کشور متبوعش با تهران شد. لاوروف گفت: «مسکو خواهان «پاسخ بسیار روشن» در این رابطه است و ما خواهان تضمین کتبی هستیم که روند جاری که از سوی آمریکا شروع شده است بههیچوجه به حقوق ما درخصوص انجام تجارت آزاد و کامل اقتصادی و همکاری در زمینه سرمایهگذاری و تکنیکی-نظامی با جمهوری اسلامی [ایران]خللی وارد نمیکند». آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در واکنش به این درخواست ضمن بیربطخواندن آن گفت: «تحریمها علیه روسیه هیچ ارتباطی با توافق هستهای ایران و چشمانداز بازگشت به این توافق ندارد». در ایران بهعنوان طرف اصلی مذاکرات وین، امیرعبداللهیان با اتخاذ موضعی دوپهلو گفته است: «اجازه نمیدهیم هیچ عامل خارجی منافع ملی کشور را در وین تحت تأثیر قرار دهد». عبارتی خنثی و کلی که برداشتهای متفاوتی از آن مستفاد میشود.
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه، نیز به تأسی از مقام بالادستی خود و پس از گذشت دو روز از موضع تخریبی وزیر خارجه روسیه با تمجید از رویکرد سازنده این کشور در مذاکرات وین به عبارت کوتاه «منتظر هستیم که از مجاری دیپلماتیک آنها را بشنویم» (ایسنا) بسنده کرده است. رویترز چند روز قبل از قول منبعی نزدیک به مذاکرات ادعا کرده بود «بعد از سفر باقری به تهران موضع ایران آشتیناپذیرتر شده و خواستههای تازهای مطرح کردهاند». تاکنون هیچ منبع موثقی در ایران از شرایط کنونی مذاکرات صحبت نکرده و فقط از قول وزیر خارجه گفته شده که «در صورت رعایت خطوط قرمز ایران آماده عزیمت به وین است». تا قبل از آغاز جنگ اوکراین و طی ۱۱ ماه دور جدید مذاکرات، تصور بر این بود که واشنگتن و مسکو فارغ از اختلافات در موضوعات مختلف و از جمله اوکراین، درباره احیای برجام اشتراک نظر دارند. چند هفته قبل و در جریان ملاقات «بلینکن و لاوروف» در ژنو، هر دو مقام با اعتراف به شکست مذاکراتشان درباره اوکراین بر «موضع مشترک» خود درباره مذاکرات وین تأکید کردند. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات، با صریحترین لحن ممکن از نقش روسیه و چین برای تأثیرگذاری بر مواضع و دستکشیدن ایران از «خواستههای حداکثری» سخن گفت. اظهاراتی که با واکنش تند بسیاری از فعالان سیاسی روبهرو شد. یکی از روزنامههای موجه کشور ضمن انتقادی تند از تیم مذاکرهکننده جدید با لحن گزندهای این سؤال را مطرح کرد: «مگر اولیانوف از اولیای ماست که هرچه بگوید ما باید قبول کنیم».
در چند ماه گذشته، نماینده روسیه بهعنوان فعالترین عضو گروه ۱+۴ در فضای رسانهای عملا وظیفه سخنگویی از سوی هیئت ایرانی حاضر در مذکرات را بر عهده داشت. هرچند برخی بر این عقیدهاند که فعالیتهای چشمگیر جناب اولیانوف بیشتر معطوف به خنثیسازی نقش منفی کشور متبوعش در جریان مذاکرات ۱+۵ بود. اقداماتی که جواد ظریف در نوار معروف، نوری را بر دخمههای تاریک ۲۲ ماه مذکراه نفسگیر خود و تیم همراهش افکند، بهوضوح از نقش منفی روسیه و تلاش این کشور در دستیابی به توافق سخن گفت.
اولیانوف در پاسخ به بازتاب وسیع اظهارات ظریف، در توییتی توهینآمیز وزیر خارجه کشورمان را به سخره گرفت و پس از واکنش تند افکار عمومی از آن عقبنشینی کرد. پس از شروع تهاجم همهجانبه ارتش روسیه، شرایط بینالمللی و در ذیل آن مناسبات روسیه با غرب و در رأس آن آمریکا کاملا دگرگون شد. غرب ناتوان از واکنش نظامی در برابر تهاجم روسیه، تحریمهای گستردهای را علیه روسیه اعمال کرد؛ تحریمهایی که پوتین آن را اعلام جنگ علیه کشور خود توصیف کرده و از تأثیرات مخرب آن بر اقتصاد کشورش کاملا آگاه است. در چنین شرایطی است که لاوروف با چرخشی محسوس تضمین غرب برای مراودات اقتصادی، تجاری، فنی، تسلیحاتی و... با تهران را شرطی برای توافق کشورش با احیای برجام مطرح میکند. تضمینی که اگر غرب با آن موافقت کند، نقض آشکار تحریمهای اعمالی است و اگر آن را نپذیرد، به معنای شرطیکردن مذاکرات با نتایج جنگ اوکراین است.
در واقع پوتین با اتخاذ این رویکرد مذاکرات وین را آچمز کرده و بخشی از بار سنگین پیامدهای لشکرکشی به اوکراین را به دوش ایران انداخته است. علاوه بر هزینههای چندصد میلیاردی برنامه هستهای در دو دهه گذشته، زیان ایران از هر روز تأخیر در اجرای برجام ۱۵۰ میلیون دلار تخمین زده میشد. با احتساب قیمتهای نجومی ۱۳۰، ۱۴۰ دلاری هر بشکه نفت پس از جنگ اوکراین خسارت ایران از تأخیر در توافق را بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار روزانه برآورد کرد. ضمن اینکه ورود ایران به بازار تأثیر قابل توجهی در ثبات نسبی بازار و قیمت نفت خواهد داشت. تحلیلگران بازار افت ۱۵ تا ۲۰ درصدی قیمت برای هر بشکه نفت را پیشبینی میکنند که در شرایط کنونی آمریکا و غرب از آن استقبال خوهند کرد و کرملین با آن مخالف است.
روسیه بازگشت ایران به بازار نفت در شرایط نیاز شدید به درآمدهای حاصل از فروش روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت برای تأمین هزینههای هنگفت جنگ را به صلاح خود نمیداند. مضافا اینکه در صورت عدم بازگشت ایران به بازار نفت، غرب در اعمال تحریمهای نفتی علیه روسیه به دلیل افزایش فشار بیشتر قیمتهای حاملهای انرژی بر دوش مصرفکنندگان، دچار تردید خواهد شد. درباره تأثیر درخواست روسیه بر مذاکرات درحالحاضر نمیتوان با قطعیت سخن گفت و تا میزان چشمگیری به مواضع ایران مربوط میشود. تحرکات شتابزده نخستوزیر اسرائیل به عنوان یکی از مخالفان سرسخت احیای برجام و ملاقات طولانی با پوتین را باید جدی گرفت. خطری که درحالحاضر احیای برجام را در مخاطره قرار داده، همسوشدن مواضع مسکو و تلآویو است. حملات نظامی اسرائیل به مقرهای نظامی ایران در سوریه نمونه روشنی از همکاریهای مسکو-تلآویو علیه ایران پیشروی ما قرار دارد. در چنین شرایطی که پوتین در باتلاق اوکراین گرفتار شده، دور از ذهن نیست که اسرائیل با هماهنگی روسیه به ماجراجویی بپردازد، موضوعی که به دلیل احتمال واکنش ایران و تبعات ناشی از آن کاهش فشار به روسیه را در پی خواهد داشت.
با توجه به موضع آمریکا که از زبان وزیر خارجه درخواست لاوروف را بیربط اعلام کرد اکنون توپ در زمین ایران قرار دارد. فرصتی که نباید آن را به دلیل اشتباه محاسباتی از دست داد. مهمترین برگ ایران برای خنثیکردن تله انفجاری پوتین، اعلام آمادگی مذاکره با آمریکا و فروکاستن برخی مطالبات قابل اغماض برای دستیابی هرچه سریعتر به توافق است. اگرچه احتمالا مسئولان کشور در حال رایزنی با کرملین برای آگاهی از نظرات درباره شرط جدید روسیه هستند، ولی در هر صورت نباید اجازه داده شود که پوتین بار دیگر از «کارت ایران» استفاده کند. روسها در هر شش قطعنامه شورای امنیت در کنار آمریکا قرار گرفته و با رأی مثبت نقش مهمی در شکلگیری بیسابقهترین تحریمها علیه ایران ایفا کردند. روشن است کسی دشمنی با روسیه را تجویز نمیکند، ولی اشتباه فاحشی خواهد بود چنانچه ایران جنگ اوکراین و درگیربودن آمریکا و اروپا را فرصتی برای امتیازگیری و همچنین افزایش چشمگیر قیمت نفت را منبعی برای تأمین کسری درآمدهای حاصل از نفت تلقی و بهطور ضمنی یا آشکار با این رویکرد روسیه همراهی کند. باید اولویت را به حل مشکل کشور و برونرفت از شرایط نامساعد کنونی داد و درصورتیکه آمریکا با برداشتن تحریمها و ارائه تضمین، موافقت کند، نباید مذکرات هستهای را با ارزیابی نادرست به بحران اوکراین سنجاق کرد.