کد خبر: ۷۶۵۲۲
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۷:۳۷

صنایع دستی ایران؛ آرزوهائی که داشتیم

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: ایران کشوری با قومیت های گوناگون است و هر قوم فرهنگی مخصوص به خود دارد که در توالی سالها به گونه ای خاص شکل گرفته و ماهیت آن قوم را تشخّص بخشیده است.

تعلق افراد به فرهنگ قوم خود، سبب پایداری و تکوین آن در طول تاریخ شده و هر قومی دارای ادبیات، موسیقی، پوشاک و آداب و رسوم خاصی شد. با سفری در سرزمین ایران هر گوشه و کناری نشانی از فرهنگی جذاب و متفاوت دارد؛ لرها، کردها، ترکمن ها، بلوچ ها، عرب ها نقشی خاص را در یادها به جای می گذارند.

در این میان هنر و ابتكار در رفع نیاز های روزمره در خلق صنایع دستی به ماندگاری این كالاها انجامیده است. سفال لالجین، قلم زنی و خاتم کاری های اصفهان، چاقوها و ظرف های مسی زنجان، قالی های ترکمن و . . . هر کدام ریشه در فرهنگ آن دیار دارد و نیاز های بومی به همراه ابزار و مواد اولیه بومی منجر به خلق کالای خاص در هر شهر و منطقه شد.

گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران، صنایع دستی را «مجموعه ای از هنر – صنعت» اطلاق می کنند که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی ساخته می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ایست.

صنایع دستی ایران از تنوع بسیاری برخودار است و با توجه به مواد اولیه بومی هر شهری و با خلاقیت هنری آفرینندگان بومی، تعدد کالای دستی در کشور به وضوح نمایان است. ایجاد اشتغال و کسب در آمد، جاذبه گردشگری، حفظ و بقای آداب و رسوم قومی، کسب در آمد ارزی و غیره می تواند از پیامد های رونق صنایع دستی در کشور باشد.

اما نارسایی ها و موانعی نیز در این میان وجود دارد؛ بعد از آشنایی با غرب و ورود کالای کارخانه های غربی به کشور، بازار بسیاری از صنایع دستی ِ بومی کشور به خاموشی گرایید و دامنه فعالیت آنها محدود گشت. نیاز به کالا و وجود کالاها متنوع تر وجدید تر خارجی، تنزلی را در این عرصه موجب شد و به دنبال آن بسیاری از کسانی که به این حِرَف مشغول بودند، شغل خود را به دلیل نبود تقاضا در بازار کالا از دست دادند. کالای بومی با رنگ وبویی مخصوص به خود که مقوّم فرهنگ خاص هر شهر بود دچار رکودی فراگیر شد.

لیکن از منظر دیگر باید به این نکته اشاره کرد که با ورود صنعت و تکنولوژی ماشینی، صنایع دستی نیز توانایی همراهی آن را داشته و می تواند از تکنولوژی در مسیر پیشرفت خود سود جوید؛ تکرار و اشباع بازار می تواند برای مشتریانی که دائماً با کالاهای جدید مواجه می شوند، کسل کننده باشد و باعث کاهش نیاز به مصرف این گونه کالاها گردید.

یکنواختی در بازار صنایع دستی معضلی چند بعدی است؛ از طرفی باعث افزایش نرخ بیکاری می گردد و از سوی دیگر صنایع دستی که حافظ میراث های کهن قومی است، کم کم در سبد کالای مصرفی افراد رنگ می بازد و جای خود را به سایر تولیدات ماشینی می‌دهد. به طور مثال امروزه شاهد تقاضای فراوان برای فرش ماشینی هستیم، در صورتی که فرش دست‌باف ایران با قدمتی چند هزار ساله به عنوان کالایی لوکس و تزئینی و بیشتر به صورت تابلو فرش در بازار عرضه شده و فرش ماشینی جایگزینی برای این کالای دستی شده است.در این شرایط خلا ناشی از صنایع بومی، در بازارهای داخلی و به تبع آن در بازارهای جهانی، خودنمایی می کند.

اگر صنایع دستی به نیاز مشتریان و سلایق آنها توجهی ویژه و مضاعف نداشته باشد، در آینده ای نه چندان دور بیش از امروز به کالای لوکس تبدیل می شود و از فهرست کالای مصرفی خانواده های ایرانی حدف خواهد شد. توجه به رنگ، نقش و بسته بند‌ی هایی که برای مخاطبان جذابیت داشته باشد، می تواند در تداوم خرید کالای دستی تأثیر گذار باشد.

صنایع دستی به عنوان یکی از مهم ترین اركان حفظ هویت و فرهنگ قومی، همواره عهده دار حفظ میراث كهن در هر كشوری بوده است و در ایران امروز ما خلا ناشی از ضعف و حاشیه نشینی این صنایع، باید توسط تولید کنندگان و کارشناسان سازمان صنایع دستی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی این بخش، لزوم برنامه ریزی های دقیق برای رفع چالش ها و مشکلات صنایع دستی ضروری می نماید.

حمایت از صنایع دستی و تولید کنندگان آنها نه تنها نرخ بیکاری و مهاجرت به شهر های بزرگ راکاهش می دهد بلکه به توسعه جهانگردی و جذب توریسم و هم چنین حفظ میراث فرهنگی – قومی ایران کمک می کند و دیگر این که درآمدهایی ارزی ناشی از فروش صنایع دستی می تواند بخش مهمی از صادرات غیر نفتی کشور را به عهده گیرد. صنایعی مانند معرق، سفال ، گلیم، سوزن کاری، منبت، حصیر بافی، سرامیک و . . . تجلی فرهنگی دیرین است که جاذبه های فراوانی برای گردشگران دارد و همین طور به تقویت هویت قومی نیز می انجامد.

توجه به عواملی ماند حضور بازار یاب های مجرب و فعال در سطح جهان، ارتباطات گسترده و وسیع با مراکز صنایع دستی در سراسر دنیا، ارتقا کیفیت محصولات، توجه به بسته بندی های جذاب با حفظ هویت صنایع دستی ایرانی، قیمت مناسب، تبلیغات در رسانه های داخلی وخارجی و مدیریت های دقیق و کارآمد می تواند زمینه را برای رشد تولیدات صنایع دستی و صادرات آن فراهم آورد. در میان موار ذكر شده تبلیغات گسترده و ترویج مصرف کالای دستی در داخل و خارج مرزهای کشورمهم ترین ابراز برای حفظ و هم چنین قوام صنایع دستی ایران محسوب می شود.

با تقویت باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال در صنایع دستی، ارائه امتیازات به شاغلین در این حرف و برپایی مداوم نمایشگاه های داخلی و خارجی، می توان تحول را در این بخش را شاهد بود.

اما فراموش نمی‌کنیم روزگاری، شاید کمتر از یک‌دهه پیش، به صنایع دستی کشورمان به عنوان پنجره‌ای برای نمایش تصویری دلربا از فرهنگ،تمدن ،توانمندی های حرفه‌ای و علمی ایرانیان دل بسته بودیم، اما آیا وضعیت فعلی «صنایع دستی ایران» چنین چشم‌اندازی را برایمان قابل تصور می‌کند؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین