"احمد النجار" در یادداشتی درباره جنگ اوکراین و موضع دوگانه غرب در قبال این جنگ در مقایسه با جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت بیگناه فلسطین نوشت: جنگ روسیه و اوکراین درحال تشدید است؛ چراکه کییف درصدد ملحق شدن به ناتو با حمایت و راهنمایی کامل آمریکا است و در مقابل مسکو حاضر به پذیرش این اتفاق نیست و مسیر درپیش گرفته شده توسط دولت کییف را یک مسیر وحشتناک میخواند که امنیت ملی روسیه را تهدید میکند.
روسیه همچنین ملحق شدن اوکراین به ناتو را یک تهدید راهبردی برای مسکو میداند؛ چراکه پایتخت این کشور در صورت ملحق شدن اوکراین به ناتو در ۵۰۰ کیلومتری موشکهای این سازمان قرار میگیرد.
روسیه درصدد است تا در این جنگ خود را به عنوان یک ابرقدرت نشان دهد که تمام جهان را به چالش میکشد و تلاش میکند توجهها را به جاه طلبی خود برای احیای اتحاد جماهیر شوروی جلب کند.
جنگ میان دو طرف روز به روز تشدید میشود و روسیه تنها از بخش کوچکی از قدرت نظامی خود استفاده کرده و هنوز این نبرد نیافته است و هیچ یک از طرفین به اهداف اعلام شده و پنهان خود دست نیافتهاند.
به گزارش عربی۲۱، شواهد حاکی از آن است که دوره آتی با شعله ور شدن یک آتشفشان همراه خواهد بود که ممکن است منجر به جنگ جهانی سوم شود و به واسطه آن نقشه ژئوپلیتیکی جهان دستخوش تغییر میشود و دوران تک قطبی در حال پایان است.
معیار دوگانه غرب
در میدان نبرد؛ تر و خشک با هم میسوزند و هر طرف درصدد شکست دادن و متضرر کردن طرف مقابل است، اما جنگ اوکراین روسیه یک حقیقت را آشکار کرد و آن عدم تعادل ترازوی "عدالت" جهان است؛ چراکه تمامی کشورها و در رأس آنها کشورهای غربی عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین را محکوم کردند و به دنبال آن، کییف مقاومت در برابر این حمله را به اشکال مختلف در دستور کار خود قرار داد و غرب نیز اعلام کرد که از اوکراین حمایت می کند و در کنار آن خواهد ایستاد و همچنین امکان حضور افراد غیر اوکراینی داوطلب برای جنگیدن در کنار نیروهای کییف را فراهم کرد.
غرب، آمریکا و اروپا که همیشه دم از حقوق بشر، آزادیها، دموکراسی و بیطرفی میزنند، زمانی که جنگ به مرزهایشان نزدیک شد و به طور مستقیم با آن مواجه شدند، چهره واقعی خود را نشان دادند و جانبداریشان علنی شد و بیانیههای محکومیتشان به حمایت، اعمال تحریم، محدودیت فعالیتهای ورزشی، بستن حریم هوایی، اخراج هیئتهای دیپلماتیک و فراخواندن سفرای خود از روسیه، حمایت مالی و نظامی از اوکراین و اقدامات دیگر در سطح بینالمللی تبدیل شد.
این اقدام زیبا است، اما درصورتی که از سیاست و معیار دوگانه نشأت نگرفته باشد. این اقدامات مواضع غرب، اروپا و آمریکا در حمایت از اوکراین است، اما فلسطین حق مقاومت ندارد و مقاومت ملت بیگناه آن "تروریستی" خوانده شده و نه تنها هیچ داوطلبی برای جنگیدن در کنار فلسطینیها وجود ندارد، بلکه توسط همین طرفها تحت محاصره شدید قرار گرفتهاند.
ما شاهد اتخاذ چنین موضعی توسط غرب در قبال اشغال فلسطین توسط رژیم اشغالگر اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنایات علیه فلسطینیها و بیرون کردنشان از خانههای خودشان نبودهایم.غزه در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ مورد تهاجم اسرائیل قرار گرفت اما موضع مشابهی علیه این رژیم و قتل عام کودکان فلسطینی اتخاذ نشد.
اما زمانی که غرب مورد حمله قرار گرفت، تمام جهان بلافاصله روسیه را محکوم کردند. یک نمونه ساده را به یاد بیاورید؛ در سال ۲۰۱۴ که نوار غزه توسط اشغالگران به آتش کشیده شد "محمد ابو تریکه"، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال مصر با ملت فلسطین در این باریکه ابراز همبستگی کرد، او را تحت فشار قرار دادند و مدعی شدند که سیاست را در ورزش دخیل نمیکنند. این عدالت دروغین و معیار دوگانهای است که در پیش گرفته و اسرائیل را به ارتکاب جنایات بیشتر علیه ملت فلسطین تشویق کرده است.
این است ترازوی عرب و آمریکا؛ حمایت از اوکراین با سلاح "حق مشروع" و دفاع از خود محسوب میشود و این درحالی است که حمایت از غزه با سلاح برای مقاومت در مقابل رژیم اشغالگر، "جرم" است و مجازات به همراه دارد، تحریم اقتصادی روسیه به دلیل حمله به اوکراین وظیفه انسانی است، اما تحریم اسرائیل به دلیل جنایاتش علیه فلسطینیها جرم و یک اقدام غیر اخلاقی است!
غرب درحال سر کشیدن جام زهر است و شاید آنها (غربیها) از این پس معیار دوگانه و تفاوت میان سفید پوست و دیگر اقوام در سراسر جهان را کنار بگذارند و شاید جنگ روسیه و اوکراین غرب و آمریکا را متقاعد کند که اشغالگران فلسطین و قاتلان فلسطینیها مجرم هستند و نیازی به درپیش گرفتن معیار دوگانه و بی تعادلی در ترازوی عدالت نیست.