با آغاز به کار دولت سیزدهم و تاخیر چند ماهه در از سرگیری مذاکرات، اکنون هفته هاست که اقتصاد ایران انتظار حصول توافق در وین را میکشد. اما با توقف گفتگوها که وارد سی وهشتمین امین روز خود شده بازار در یک ابهام و بلاتکلیفی جدی از آینده برجام قرار دارد؛ بلاتکلیفی که عامل مهمی در سیر صعودی نرخ ارز از ابتدای هفته گذشته بوده است. تا قبل از بیستم اسفند سال پیش که خوشبینی در بیشترین حالت خود نسبت به احیای برجام بود، آثار روانیِ بازار حکایت از ثبات موقت میداد، ولی حالا مقامات دستگاه سیاست خارجی ایران و ایالات متحده از نامشخص بودن نتیجه مذاکرات خبر میدهند. در این بین با طولانی شدن توقف مذاکرات، هفته گذشته دوباره دلار به کانال ۲۸ هزار تومان بازگشت. بی شک تداوم این توقف در مذاکرات احتمال رکورد شکنی ارز و فتح کانالهای بالاتر از ۳۰ هزار تومان را هم ممکن میکند. در این بین احتمال عدم آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی به خصوص بعد از تکذیب رسمی واشنگتن هم میتواند شوک جدی برای تشدید سیر صعودی دلار در بازار باشد. خصوصا که به گفته لارا روزن دیگر دولت بایدن هم تلاشی برای ادامه مذاکرات با محوریت خورج سپاه از لیست گروههای تروریستی نخواهد داشت. این در حالی است که به نظر میرسد سیاستگذار اقتصادی و مشخصا دولت به عمد یا سهوا نقش پارامتر انتظار بازار نسبت به آینده مذاکرات را در سمت و سو دهی به نوسانات ارزی نادیده میگیرد. از این منظر در گفتگو با کارشناسان سیاسی و اقتصادی به واکاوی دقیقتر تاثیرات توقف مذاکرات وین بر اقتصاد کشور به خصوص بازار ارز پرداخته شده است که از نظر میگذرانید.
***امیدعبداللهیان از تاثیر مواضعش بر بازار ارز بی اطلاع است و یا به عمد آن را نادیده میگیرد
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده مجلس شورای اسلامی در ادوار نهم و دهم نخست با متهم کردن سید ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان به فرصت کشی و فرصت سوزی در مذاکرات وین عنوان داشت که در سایه تعلل و تاخیر بی معنا برای حصول توافق عملا زمان طلایی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی از ملت ایران گرفته شده است. اگر رئیس جمهور و دیگر اعضای کابینه مرتب شعار بدهند که اقتصاد و معیشت کشور را وابسته به برجام و تحولات دیپلماتیک نخواهند کرد سخنی کاملا نادرست است چرا که در واقع این دو به هم ارتباط جدی و تنگاتنگی دارند. برای مثال کافی است یادآور شوم عملیاتی شدن سند جامع همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین به حصول توافق و رفع تحریمها گره خورده است؛ لذا باید اقدام جدی در حوزه مذاکرات هستهای انجام شود. در عین حال تحولات هفته گذشته و ابتدای هفته جاری در بازار ارز و سکه نشان میدهد که قیمتها به شکل مستقیمی به روند مذاکرات وین ارتباط دارد، کما اینکه در این چند روز شاهد اوج گیری نرخ ارز و سکه در بازار بودیم. افزون بر اینها شما به تورم افسارگسیخته اقلام اساسی و خوراکی، آن هم در ماه مبارک رمضان نگاه کنید. به راحتی میتوان فهمید که یک افطاری ساده برای مردم چقدر گران تمام میشود. بازار سرمایه نیز مرتبا ریزشهای بزرگ را تجربه میکند. پس به هیچ عنوان نمیتوان منکر این واقعیت شد که همه چیز به این مذاکرات گره خورده است. اما سوال اینجاست که چرا دولت و شخص رئیس جمهور نمیخواهند این واقعیت را درک کنند و در راستای آن فکری برای این مشکلات داشته باشند، جای تعجب دارد.
این فعال سیاسی در ادامه با انتقاد جدی از خروجی چند ماهه دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم، عملکرد حسین امیرعبداللهیان را بسیار ضعیف دانست و پیرو آن اذعان داشت که وزارت امور خارجه این دولت، نه دانش، نه ناتوان و نه اراده لازم برای پیشبرد چنین مذاکراتی را در این سطح ندارد؛ بنابراین باید ترتیبات خاصِ سیاسی و دیپلماتیک جدیدی در این رابطه اندیشیده شود.
ایمن آبادی در ادامه سیبل انتقادات خود را به شکل جدی تری متوجه حسین امیرعبداللهیان کرد و عنوان داشت مواضع، سخنان و گفتههای رئیس دستگاه سیاست خارجی این دولت پیرامون مذاکرات به قدری ناشیانه است که وضعیت بازار سکه و ارز را به شدت متلاطم کرده است. گویا وزیر امور خارجه یا از تاثیر روانی گفتههایش بر بازار بی اطلاع است و یا به عمد آن را نادیده میگیرد. واقعا من امید دارم که این ادبیات اصلاح شود و یا اینکه ایشان و سایر اعضای دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم دیگر دست به موضع گیری و مصاحبه نزنند.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در دوره نهم ضمن دفاع از حق ایران پیرامون خط قرمزهای سپاه در ادامه تصریح کرد که اگرچه باید شاهد رفع تحریمهای سپاه و خروج آن از لیست گروههای تروریستی ایالات متحده آمریکا باشیم، چرا که این نهاد از یک طرف بخشی از ارتش ملی برای دفاع از کشور است و مهمتر از آن بخش اعظم اقتصاد دست این نهاد است، اما این موضوع به بهانهای بدل شده که دولت و دستگاه سیاست خارجی کماکان به کارشکنی در مذاکرات ادامه دهند. من در این رابطه اطلاع موثق دارم. واقعا جا دارد که فردی مانند آقای عراقچی به عنوان مذاکره کننده ارشد دولت دوازدهم در این رابطه روشنگری لازم را داشته باشند و بگویند این مذاکرات را به کجا رساندند و در چه شرایطی و با نفوذ خود چه افرادی، چه جریانهایی و چه گروههایی مذاکرات متوقف شد، در حالیکه توافق انجام شده بود. اما اکنون به عینه میبینیم کوتاه و مانعتراشی عمدی در مسیر مذاکرات انجام میشود.
نماینده ادوار مجلس ارزیابی خود را پیرامون عوامل تاخیر در مذاکرات اینگونه ادامه داد که در کنار کارشکنیها و مانع تراشیهای دولت سیزدهم نباید نقش مخرب روسیه را به عنوان یکی از مهمترین عوامل عدم احیای برجام نادیده گرفت. نفوذ و سایه سنگین مسکو بر سیاست خارجی ایران به قدری جدی است که اکنون افکار عمومی در داخل کشور معتقدند استقلال سیاسی و دیپلماتیک و عزت مردم ایران خدشه دار شده است. واقعاً چرا تا به این اندازه باید مذاکرات وین به خواستهها و منافع روسیه گره بخورد؟ روسیه در باتلاق اوکراین گرفتار شده است و برای نجات خود دست و پا میزند. در چنین شرایطی جای سوال است چرا ایران باید تاوان این سقوط کرملین را در سایه تجاوز به اوکراین بدهد؟ چرا باید مذاکرات وین به این جنگ گره بخورد؟
نماینده مجلس دهم در ادامه خاطر نشان کرد که تداوم شرایط کنونی و تأخیر در حصول توافق بی شک میتواند به پیچیدهتر و بغرنجتر شدن مذاکرات و حتی انسداد بینجامد. این شرایط قطعاً آثار مخرب به مراتب بیشتری بر اقتصاد و معیشت خواهد داشت. در همین رابطه افزون بر وضعیت اسفبار بازار سکه و ارز و همچنین تورم افسارگسیخته در حوزه کالاهای اساسی به گرانیهای سرسام آور در حوزه دارو درمان، بازار خودرو و ... در همین چند روز بعد از آغاز سال جدید بنگریم. آیا این وضعیت قابل توجیه و قابل دفاع است؟ کار به جایی رسیده که مردم در فضای مجازی و حقیقی دعا میکنند بستگان وزرا و مسئولین به بیماری دچار شوند تا بفهمند چه اتفاق تلخی برای حوزه دارو و درمان روی داده است. واقعاً با شعار ضدبرجام و ضدمذاکرات و گفتار درمانی رئیس جمهور کاری از پیش نمیرود. در این هشت ماهی که از عمر دولت سیزدهم میگذرد، نه تنها وضعیت تغییر مثبت حداقلی پیدا نکرده، بلکه همه چیز در همه ابعاد و سطوح بدتر شده است، ولی به جای درست کردن وضعیت، اتخاذ یک سیاست درست، پیشبرد دیپلماسی عقلانی با هدف حصول توافق مراتب شعار عدم وابستگی اقتصاد و معیشت به مذاکرات وین سر داده میشود. اگر رئیس جمهور و جریانات حامی دولت با نگاه ضد برجامی اعتقاد دارند اقتصاد را میتوان بدون برجام پیش برد پس چرا دست روی دست گذاشتنه اند؟ چرا وضعیت مملکت اینگونه است؟ چرا در هیچ بُعدی از اقتصاد و معیشت تا فرهنگ و بدتر از همه سیاست خارجی و ... نمیتوان از عملکرد دولت دفاع کرد.
***بحران تمام عیار اقتصادی در نتیجه تصمیمات خلق الساعه دولت و توقف مذاکرات
آلبرت بغزیان استاد دانشگاه و اقتصاددان در ابتدا با اشاره به این نکته که نمیتوان منکر تاثیر جدی اقتضائات حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی بر اقتصاد و معیشت کشور شد، اذعان داشت که اگر چه مسئولین و مقامات به خصوص در دولت سیزدهم به طور مکرر سعی دارند این مسئله را به افکار عمومی بقبولانند که اقتصاد و معیشت را به مذاکرات و سیاست خارجی گره نمیزنند، اما واقعیت آن است که اقتصاد ایران از ابتدا تا به اکنون با پارامتری به نام «سیاست»، چه در داخل و چه روابط با دیگر کشورها گره خورده است. البته این مسئله تنها مختص ایران نیست، بلکه تحولات حوزه سیاست خارجی یکی از جدیترین عوامل در رشد و یا افول قدرت اقتصادی همه کشورها به شمار میرود. در این رابطه یکی از جدیترین و مستقیمترین آثار مذاکرات به نوسان شدید بازار ارز باز میگردد. از ابتدای هفته قبل به طور مرتب مواضع و سخنان منفی از دو طرف اصلی مذاکرات یعنی ایران و آمریکا در خصوص انداختن توپ توقف احیای در زمینه یکدیگر شنیده میشود. فارغ ازاینکه کدام طرف در ایجاد این توقف نقش داشته اند تداوم این شرایط سبب شده است که در این چند روز اخیر و مشخصا از ابتدای هفته گذشته شاهد افزایش دو هزار تومانی نرخ ارز در بازار آزاد باشیم.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: اگر بپذیریم برجام در نگاه واقعی و عملی تاثیری بر اقتصاد بازار و معیشت ایران ندارد، حداقل از نظر روانی تاثیرات مستقیم و جدی خواهد داشت. هرچند که من معتقدم علاوه بر تاثیرات روانی باید به تاثیرات مستقیم و عینی توقف مذاکرات در بازار سکه، ارز، خودرو، بورس و ... هم نگاه کرد. به هر حال توقف در مذاکرات محدودیتهایی را به اقتصاد کشور تحمیل میکند؛ بنابراین اگر شاهد حصول توافق در وین باشیم ضمن رسیدن به درآمدهای نفتی، امکان دسترسی به ارزهای بلوکه شده و دیگر گشایشها حاصل میشود؛ بنابراین مذاکرات، چه به سمت توافق پیش برود که یک فضای خوشبینی و امیدوار کنندهای را در ایران حاکم میکند و چه به سمت توقف و انسداد پیش برود که باعث ایجاد یاس خواهد شد، بازار به خصوص بازار ارز را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. البته من معتقدم در یک وزن دهی اگر مذاکرات یک فضای مثبت را طی کند مزایای خود را بر بازار خواهد داشت، اما اگر مذاکرات متوقف شود آثار مخرب آن بر بازار به مراتب بیشتر خواهد بود. چون هرگاه مذاکرات متوقف شده است و شاهد افزایش نرخ ارز بودیم به تبع آن قیمتها و نرخ حمل و نقل افزایش پیدا کرده است، اما زمانی که نرخ ارز نزولی شده است قیمتها تمایلی برای بازگشت به عقب نداشته اند.
بغزیان پیرامون نقش بانک مرکزی در نوسانات بازار ارز چنین عنوان داشت که بانک مرکزی بازیگر محوری تعیین نرخ ارز در کشور است به گونهای که اگر بانکمرکزی بخواهد حتی در این شرایط میتواند نه تنها باعث توقف سیر صعودی نرخ ارز شود، بلکه حتی میتواند قمیتها را نزولی هم بکند. مگر آن که منافع بانک مرکزی و دولت در تداوم این شرایط نامناسب بازار ارز و افزایش قیمت دلار و سایر ارزها باشد تا بتواند کسری شدید بودجه را تا اندازهای جبران کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به ارتباط نهادی مانند وزارت امور خارجه با بانک مرکزی خاطر نشان کرد که اگرچه بانک مرکزی و تصمیماتش سیاسی نیست، اما بی شک اقداماتش از حوزه سیاست داخلی و خارجی سرچشمه میگیرد؛ لذا تعیین نرخ در بازار توسط بانک مرکزی متاثر از اقدامات و فضای سیاسی داخلی و خارجی است. از این منظر متاسفانه یک فضای بی ثباتی را در قیمت ارز شاهد هستیم که آثار مخرب آن بر اقتصاد و معیشت به مراتب بیشتر خواهد بود. یعنی عواقب افزایش نرخ ارز بر بازار اقتصاد، تولید و صنعت کشور بسیار زیاد است، اما نبود ثبات قیمت و امواج سینوسیها قیمتها این آثار و عواقب مخرب را به مراتب تشدید میکند. در عین حال افزایش نرخ ارز و مهمتر از آن عدم ثبات در قیمتها باعث تعلل و توقف جدی تولید کنندگان و صنعتگران کشور خواهد شد، آن هم در سالی که به نام سال تولید دانش بنیان نام گذاری شده است. بی شک چنین شرایطی میتواند این شعار را بر زمین بگذارد.
بغزیان در خصوص شوکهای خبری مانند احتمال عدم آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی، آن هم بعد از اخبار رسانههای داخلی و تایید مقامات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هشدار داد و اذعان داشت که، چون به دنبال اخبار داخلی و تایید رسمی وزارت امور خارجه، بازار خود را مهیای تزریق ارز کرده است، اگر این اموال آزاد نشود که احتمالش زیاد است قطعاً واکنش بازار کاملاً عکس خواهد بود، به ویژه که کاخ سفید هم این آزادسازی را تکذیب کرده است؛ این مهم طی روزهای آتی میتواند خود را به شکل جدی در قالب یک شوک قیمتی به بازار تحمیل کند.
این اقتصاددان ضمن تاکید چندباره بر تاثیر پارامتر سیاست خارجی و توقف مذاکرات وین بر اقتصاد و به خصوص بازارهایی مانند بازار ارز، نگاهی هم به عواقب نبود برنامه در دولت سیزدهم و فقدان بینش واقعی و تصمیم گیری درست در حوزه معیشت از سوی دولت رئیسی داشت و در این راستا تشریح کرد که متاسفانه تیم اقتصادی دولت رئیسی از مخبر گرفته تا خاندوزی، فاطمیه امین، عبدالملکی، صالح آبادی، محسن رضایی، میرکاظمی و ... عملاً در این ۸ ماه که از عمر کابینه دولت سیزدهم گذشته است نتوانستند اقدامی مثبت را برای اقتصاد رقم بزنند. متاسفانه برخی تصمیمات مانند حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تصمیمات یک شبه و خلق الساعه دیگر از جانب این افراد وضعیت اقتصادی را در کنار پارامتر توقف مذاکرات به یک بحران تمام عیار کشانده و کار به جایی رسیده است که زمزمه کوپنی کردن اقلامی مانند نان برای مردم مطرح میشود. آیا این مسئله شایسته ایران و ایرانی است؟ زمانیکه وزیر صنعت و معاونش دستور به توقف افزایش قیمتها و بازگشت آن به قبل میدهد تنها دو حالت را در ذهن ایجاد میکند که این آقایان اساساً شناختی به تولید، صنعت، اقتصاد، تورم و. ندارند و اکنون بدون شناخت وزیر شده اند و افسار اقتصاد و تولید در ایران را به دست گرفته اند که وضع به اینجا کشیده شده است یا اینکه با اشراف به این مسائل صرفاً به دنبال یک نمایش تبلیغاتی سیاسی هستند که هر دو حالت خیانت به ملت است.
از برجام هماطلاع ندارند که امریکا سپاه را از لیست تروریستی خارج نمی کند بعد تضمین می خواهد که قاتلان شهید سلیمانی تحت تعقیب قرار نگیرند برجام خفتباری که بخواهد عزت و شرف ایران را از بین ببرد زندگی کردن چه ارزش دارد در این دنیا باید به قیمت و با ارزش زندگی کنیم نه به هر قیمتی و هر ارزشی
ان فرهنگ غربی است که اگر مورد تجاوز واقع شدی نتوانستی دفع کنی سعی کن از ان لذت ببر که بعضی ها با این فرهنگ می خواهند به سر انجام برسد
اما فرهنگ ما این را نمی پذیرد یا حق و حقوق و منافع ما رعایت شود یا هیچ