هنگامی که در مجلس سخن از شفافیت رأی نمایندگان میشود، یکی فریاد برمیآورَد، که ممکن است رأیِ نامدار، وامدار گروهی شود؛ و دیگری هراس میکند، که مبادا رأی شفافش، امنیتش را در کوچه و بازار از وی بازستانَد؛ و عجب نَقلی است این وادی حیرت!
از یکسو گاه خانوادهای را در جابلقا در مضیقه و چالش سؤال و جواب قرار میدهند که چرا مثلاً فرزند یا دخترش در جابلسا فلان سخن را گفته و یا بهمان حرکت را کرده؛ از دگرسو به توجیه و تبرئه برمیآیند که: مگر پدر را به جرم فرزند سرزنش میکنند!؟ چه رسد به محاکمه!؟… و یا للعجب از این معیارهای چندگانه به گاه تشخیص مصالح!
در رسیدگی به جرم پسر، پیشکشیدن پای پدر نارواست اما برای همهی پدرها! نیز شفافیت در رأی نماینده مجلس را- آنجا که پای آبرو و امنیتش در میان باشد- ناسزاوار است؛ لیک در شعارهای قبل از انتخابات؛ و نه در کرسیِ تثبیتشدهی پس از انتخاب!
ایّهاالمسئولون! المُحِسّون المکلّفون بانواع التّکالیف قبل الجلوس و النّاسین بعد القعود!؛ شما را سوگند به عقل و شعور مردمانی که آنان را نمایندگی میکنید، معیارهای دوگانه و چندگانهسوزتان را به نوعی وحدت و تکمعیاری بدل کنید؛ باشد که رستگار شوید!