حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در یادداشتی با عنوان «شور و شناخت»؛ هشت خصوصیت استاد شهید مطهری» اینگونه آورده است:
مرحوم شهید آیت الله مرتضی مطهری (که این روزها در سالگرد شهادت ایشان هستیم) را باید در زمره اندیشمندان بزرگی قرار داد که در حوزه اندیشه اسلامی تأثیری ژرف داشته اند.
نخست باید به دلباختگی و پایبندی ایشان به مبانی دینی اشاره کرد؛ بی شک مرحوم مطهری جهادگری دینی است و این امر در سطرسطر آن چه از ایشان بر جای مانده، به روشنی آشکار است.
مرحوم مطهری افزون بر آنکه تلاش دارد اسلام را در جامعه آن روز پاسخگو معرفی کند و مکتب تشیّع را از خرافه بپیراید و نیز خمودگی ناشی از قشریگرایی و تحجّر را به نقد در کشد، در برابر آنان که به نام دین، مانعی پیش روی جریان عدالتخواه و استبدادستیز بودند، میایستد و همواره از التقاط دوری میجوید. انتقادات ایشان بر «ذرّه بیانتها» و «راه طی شده»، نمونهای از این دست است.
مرحوم مطهری به دلیل برخورداری از چارچوب فقهی ـ فلسفی خاص خود و نیز ریشههای دانشی که پیش از این آموخته، در تندبادهای جامعه گرفتار نمیشود. با این همه ایشان هرگز نقدهای خود را به آرمانخواهی گویندگان آن سخنان متوجه نمیسازد.
شهید مطهری اسلام را تنها راه نجات جامعه میداند؛ لیکن برای اصلاح برداشتهای ناصواب سنتی از اسلام میکوشد و در این تلاش، هرگز از اصول اعتقادی خویش فاصله نمیگیرد.
به عبارتی دیگر، در اجتهاد خویش، اصول محکم و تغییرناپذیری را مفروض میداند؛ اصولی که با دانش ژرف خویش به آن دست یافته است.
نکته حائز اهمیت آن است که مرحوم مطهری از معدود کسانی است که در حوزه کلام جدید ـ از قبیل مسائل زنان، رابطه ازادی و دین، مبانی کلامی اقتصاد و حجت دانستن عدالت به عنوان یکی از حجتهای اصولی، و همچنین ورود به مباحثی از قبیل ایمان و جبرگرایی تاریخی و … ـ گام نهاده و در مواجهه با پرسشها، شجاعانه برداشتهایی نو را از متون و اصول ارائه کرده است.
شاید در میان اندیشمندان برجسته مسلمان در قرنهای اخیر کمتر متفکری را بیابیم که به این اندازه در حوزههای جدیدِ علوم اسلامی تلاش و اجتهاد کرده باشد.