ساحل گرامی، روانشناس کودک، در یادداشتی نوشت: «بعد از دو سال و نیم آموزش مجازی و عادتکردن دانشآموزان به این سیستم آموزشی نوین، حالا بعد از بازگشایی مدارس، دانشآموزان و کادر آموزشی با چالشهای جدیدی روبهرو شدهاند.
بیحوصلگی دانشآموزان، نپذیرفتن قوانین مربوط به کلاس و مدرسه و پرخاشگری از مسائلی است که برای والدین و اولیای مدرسه دردسرساز شده و موجبات نگرانی آنها را فراهم کرده است البته هماکنون به دلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اتفاقات خشونتآمیز و تغییر سبک زندگی و فکری افراد، خشم در جامعه گسترش یافته و محدود به سن و قشر خاصی نیست اما کودکان و دانشآموزان با استفاده از فضای مجازی به عنوان بستر آموزشی، درگیر شبکههای اجتماعی و اخبار غیر ضروری شدند و اکنون با دانشآموزانی بیحوصله، پرخاشگر و بیتفاوت مواجه هستیم. در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
دانشآموزانی که از درس و کلاس منفک شده بودند
در دوران کرونا و آموزش مجازی، نیازی به زودتر از خواب برخاستن، حاضرشدن و پیمودن مسیر و تحمل ترافیک نبود. دانشآموزان با فشردن یک دکمه بهسادگی در کلاس حضور پیدا می کردند. حتی هر از گاهی دراز میکشیدند، گوشی خود را بررسی میکردند، از اتاق خارج میشدند و از امور مربوط به منزل مطلع بودند. در این میان اگر درس باب میلشان نبود، خود را با چیز دیگری سرگرم میکردند و گویی از اتفاقات و جریانات کلاس منفک بودند اما اکنون تمامی معادلهها به هم ریخته و قوانین خشک کلاس و مدرسه برای آنها طاقتفرساست و خود را ملزم به رعایت آنها نمیدانند. در نتیجه با کادر مدرسه به چالش برمیخورند و از اطاعت سر باز میزنند.
سازگاری با دوستان از یاد دانشآموزان رفته است
مورد بسیار مهم بعدی، در طول آموزش مجازی، دانشآموزان با همکلاسیهای خود در ارتباط مستقیم و رودررو نبودند و حتی بسیاری از آنها را نمیشناختند. این را اضافه کنید به محدودشدن مراودات اجتماعی و پایینآمدن سطح تحمل و سازش دانشآموزان و در نتیجه، این روزها بچهها قادر به کنارآمدن با سایر همسن و سالهای خود نبوده و گویی سازگاری با دوستان خود را از یاد بردهاند. به همین دلیل با کوچکترین اختلافی، سروصدای اضافه یا مشکل بهشدت واکنش نشان میدهند و هیجانات منفی آنها بروز میکند.
ریشه این خشم را باید کشف کرد
حال چگونه میتوان به مدیریت این اوضاع کمک کرد؟ برای کمکردن پرخاشگری کودکان و دانشآموزان، یکی از مهمترین راهها پیبردن به علت و ریشه خشم است. به این معنی که علت ایجادکننده خشم برای دانشآموز چه معنایی دارد؟ مثلا اگر او از حرف معلم ناراحت شده، چه فکری در پشت این احساس خشم مخفی شده است؟ یا اگر حرف خاصی از سمت یک دوست باعث بروز دعوا شده است، کدام فکر منفی او را برای دعوا و کتککاری ترغیب کرده است؟ در گام بعدی با تکنیک حل مسئله و پیداکردن روشهای مسالمتآمیز میتوان رفتار پذیرفتهتری را جایگزین رفتار خشونتآمیز کرد. قطعا در موارد شدید کمکگرفتن از کمک تخصصی روانشناس ضروری است.
استفاده دانشآموز از فضایمجازی را کاهش دهید
راهکار بعدی، کمکردن زمان صرفشده در فضای مجازی است. تا حد امکان باید شرایط حضور در اجتماعات واقعی، حضور در میان همسالان و کلاسهای آموزشی و ورزشی برای دانشآموزان فراهم شود تا خمودگی و بیحوصلگی ناشی از در خانه ماندن در آنها از بین برود. با ادامه حضور بیشتر در فضای مجازی نهتنها اوضاع بهتر نمیشود بلکه به نوعی اعتیاد تبدیل و نجات فرد بسیار سختتر میشود.
سیستم آموزشی باید کمی منعطفتر شو
به عنوان نکته آخر شاید بهتر باشد سیستم آموزشی حضوری کمی انعطاف بیشتری برای رفتار با دانشآموزان در پیش گیرد و به جای روشهای مقابلهای و قهری، از روشهای تعامل مثبت با دانشآموزان استفاده کند؛ چرا که دورشدن دانشآموزان از فضای مدرسه و بیتفاوتی به آموزش نه برای جامعه و نه برای افراد عاقبت خوشی نخواهد داشت.