علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم، در یادداشتی نوشت: «امروز در اخبار، مصاحبه فرستاده نماینده اتحادیه اروپا را میخواندم، از اینکه امیدهای تازهای برای حل مسائل باقی مانده در مذاکرات ایجاد شده و احتمال احیای برجام قوت گرفته، بسیار خوشحالم.
نیک میدانم در اقتصادی با ساختارهای پنجاهساله معیوب، تحریم میتواند مصایب عظیمی به بار آورد؛ نه فقط اقتصادهای بیمار، بلکه حتی اقتصادهای سالم، پویا و توانمند هم در صورت درگیری با شبکه اقتصاد جهانی دچار چالشهای جدی میشوند.
به یاد میآورم بیمنطقترین و بیرحمترین رییسجمهور چند دهه اخیر در آمریکا «ترامپ» قصد داشت با تحریم ایران آرزوی دیرین تندروهای آمریکا برای تغییر رژیم را به واقعیت تبدیل کند. معمار تحریمهای ایران در کتاب «هنر تحریم» نوشت که هدف از تحریمها داغ کردن زیر پای مردم است یا به عبارت دیگر به شورش کشاندن مردم در خیابان ها.
دولت پیشین در آن شرایط، تنها با اتکا به خدا، توان خود و نخبگانی که آثار تحریم را باور داشتند و میدانستند که تحریم ابزار اقتصادی برای دستیابی به هدف سیاسی است، به مصاف این چالش رفت با این رویکرد بود که دولت دوازدهم تهدید بیسابقه ترامپ را با درآمد پایین نفت، اما توام با تدبیر و سرمایه اجتماعی مهار کرد.
در دوران بایدن با آنکه تحریمها باقی ماند، اما کارزار فشار حداکثری از هم گسیخت و فشارها برای همکاری تجاری ایران با جهان حتی در زمینه انرژی تا حدی کاسته شد.
بگذریم؛ هدفم بیان این مطالب نبود، هدفم این بود که خوشحالی خود را از گشایشهای دیپلماتیک برآمده از فعالیتهای دولت بیان کنم، اما نمیتوانم از یاد ببرم همین چند وقت پیش، هرگاه مذاکرات به نقطه مطلوب میرسید، اقلیتی در داخل کشور را، غم و غصه فرا میگرفت. وحشت داشتند از اینکه برجام به ثمر برسد و نتایج طبیعی بر آمده از این توافق بر انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر بگذارد.
در اینجا لازم به یادآوری است که احیای برجام در آن مقطع زمانی اولویت ثانویه دولت بود. اولویت اول به شکست کشاندن بدخواهان ایران بود که به حذف ایران از نقشه جغرافیا میاندیشیدند. به یاد داریم که رسانههای پترودلاری و ایرانی نماها در همسویی با دولت ترامپ او را تشویق به تحریم وعدم دستیابی به توافق را تبیین میکردند. آنانی که امروز داعیه دارند چه تلخ بود که آن روز دولت و مردم را تنها گذاشتند.
متاسفم که همان اقلیت به جای همراهی با اهداف ملی با ترفندهای مختلف نه تنها در راه دولت کارشکنی میکردند بلکه ناخواسته خود را در موازات بدخواهان ایران ستیز قرار دادند. این فرق آدمها و مشربهاست.
رنج تحریم، رنجی است که همه دهکها با تمام وجود آن را احساس میکنند. ما خوشحالیم که رنج مردم کاهش یابد ولو با تدبیر رقبای سیاسی ما. حاضر نیستیم معیشت و رفاه مردم به گروگان گرفته شود.
باز هم به تفاوتها میاندیشم؛ آنروز صف بود و امروز هم صف است. آن روز صدا و سیما به دل صفها میزد تا بیتدبیری دولت را از آن صفها بیرون بکشد. امروز، اما دوربینها بازهم به صف میزنند و البته برای اقناع افکار عمومی. اتفاقا هم رسم حکمرانی و هم فتوت این است که در بحران به تنش روانی جامعه دامن زده نشود و این همان روش مناسبی است که انتظار میرود.
من سزاوار نمیبینم در شرایط تحریم حتی اگر دولت تصمیمات غیرکارشناسی هم اتخاذ کند، تخریب شود. بدون تردید همه برای گذار از این دوران در کنار دولت خواهیم بود. این است تفاوت آدمها و مشرب ها.
باز هم خاطرات، در ذهنم رژه میروند. در چهارشنبهای که تکلیف انتخابات آمریکا در حال روشنشدن بود؛ در جلسهای رسمی، فردی بعد ازتماس با همکارانش با چشمانی پر از برق شادی وارد شد و گفت که در دو ایالت آمریکا توازن به نفع ترامپ در حال شکلگیری است و از آنسو تعمق افرادی از دولت را با نگاهی دور اندیشانه میدیدم که در مقابل تحریم باید کشور را مدیریت میکردند. این فرق آدمها و مشرب هاست.
ما امروز خوشحال میشویم که ایران ستیزان و جنگ طلبان موفق نشوند. آرزو داریم که ثبات به بازارها بازگردد و معتقدیم که برای گذار از این دوران، باید دولت را چه روانی، چه رسانهای و چه عملی حمایت کرد. از اینرو، هرآنچه در توان داریم برای آرامش جامعه به کار خواهیم برد. این است تفاوت آدمها و مشربها.»