تلاشی که برای تشویق مردم به تکثیر جمعیت در کشور صورت میگیرد، هم لازم است و هم مفید. این اقدام هرچند بسیار دیر شروع شده، ولی باید با قوت و قدرت ادامه یابد و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، وقفهای در آن ایجاد نشود.
مشکل پیری جمعیت و کاهش شدید تولیدمثل که اکنون کشور ما به آن مبتلا شده، نتیجه سیاست اشتباهی بود که در اوائل دهه هفتاد براساس تصمیم مسئولین نظام به اجرا درآمد. در همان زمان، روزنامه جمهوری اسلامی با انتشار سرمقالهها، مقالات، مصاحبهها و گزارشهائی، نادرست بودن این سیاست را یادآور شد و علاوه بر این، اینجانب شخصاً هشدارهائی نیز به صورت حضوری و شفاهی به مسئولین ارشد نظام دادم، ولی متأسفانه گوش شنوائی وجود نداشت و شد آنچه نمیبایست میشد.
مردم، در آن زمان به دلیل شنوائی خاصی که از مسئولین نظام داشتند، به توصیههای آنها عمل کردند و سیاست کنترل جمعیت توانست به هدف خود برسد به ویژه آنکه بعضی از علمای حوزههای علمیه نیز به این سیاست رنگ شرعی دادند تا از این طریق نیز مردم به کنترل جمعیت رغبت بیشتری نشان دهند. این سیاست در بعضی مناطق ازجمله بلوچستان با استقبال مواجه شد و حتی مردم آن مناطق تشویق به تلاش برای ازدیاد نسل و برهم زدن موازنه جمعیت شدند و همینطور هم شد. اکنون هم که مشوقهای مادی برای خانوادههای صاحب فرزندان بیشتر در نظر گرفته شده و به جوانها برای ازدواج کمکهائی میشود، بیشترین بهره را از این امتیازات مادی همانهائی میبرند که برخلاف سیاست کنترل جمعیت عمل کردند و تلاش برای ازدیاد جمعیت برای آنها به یک فرهنگ تبدیل شده است.
آنچه اکنون بسیار اهمیت دارد و میتواند به مثابه عامل پیشران برای سیاست ازدیاد جمعیت عمل کند، نجات کشور از بحران اقتصادی است. ابزارهائی که اکنون برای تشویق مردم به ازدیاد جمعیت بکار گرفته میشوند، اعم از تبلیغات، وام ازدواج، دادن زمین و آپارتمان و بعضی مساعدتها و معافیتها را نباید بیتأثیر دانست، ولی در شرایطی که اقتصاد کشور دچار بحران است، این ابزارها کارائی چندانی ندارند. خانوادهها مایل هستند فرزندانشان با امکانات مورد نیاز و قابل قبول در دامان مادرانشان به رشد جسمی برسند و در محیطهای سالم و آرام خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی پرورش روحی و علمی پیدا کنند و این امکان را داشته باشند که به عنوان عناصری مفید و مؤثر به جامعه خود خدمت نمایند. اگر چنین زمینهای در کشور فراهم شود، قطعاً خانوادهها از فرزندآوری استقبال خواهند کرد حتی اگر مشوقهائی از قبیل آنچه اکنون برای طرح جوانی جمعیت در اختیار قرار میگیرند هم وجود نداشته باشند. فرزنددار شدن، بخشی از علاقمندی فطری انسانهاست و به همین دلیل هیچکس برای اینکه به فرزندآوری تشویق شود نیازی به مشوق ندارد. به همین دلیل است که زنان و مردانی که از فرزندآوری محروم هستند، به مراکز بهزیستی مراجعه میکنند و کودکان بیسرپرست را به فرزندخواندگی برمیگزینند.
فطری بودن علاقمندی انسانها به داشتن فرزند، یک فرهنگ طبیعی است که به صورت خدادادی در نهاد مردم وجود دارد. متأسفانه این فرهنگ در کشور ما و در همین نظام جمهوری اسلامی و با تصمیم نادرست مسئولین آن، سرکوب شد و جامعه اسلامی ما اکنون نیازمند تدابیری برای احیاء این فرهنگ است. احیاء یک فرهنگ طبیعی که بخشی از فطرت بشر است و در وجود انسانها به صورت خدادادی نهادینه شده است، کار مشکلی نیست.
برای رسیدن به این هدف، کافی است بحران اقتصادی را حل کنید و مردم را از مشکلات معیشتی فعلی نجات دهید. در چنان وضعیتی خود مردم براساس غریزهای که خدای خالق و قادر در وجود آنها قرار داده قطعاً به سراغ فرزندآوری خواهند رفت و مشکل جمعیت را حل خواهند کرد.
برطرف ساختن بحران اقتصادی را برخلاف آنچه این روزها شاهد هستیم نباید از وارد آوردن فشار بر قشر ضعیف و محروم جامعه شروع کرد. اگر مسئولان دولتی نمیدانند که گزارشها و تبلیغات رسانه ملی از موفقیت طرح اصلاح اقتصادی دولت که اکنون در حال اجراست، واقعیتها را کتمان میکنند، این را بدانند که به جای ۴ قلم کالا اکنون تمام کالاها و خدمات که از هزاران قلم تجاوز میکند گران شدهاند و مبلغ ۴۰۰ و ۳۰۰ هزارتومان یارانه نهتنها قدرت خرید مردم را بالا نبرده بلکه کمر آنها را زیر بار سنگین گرانیهای جدید خم کرده است. این طرح را با تبلیغات نمیتوان جا انداخت. به واقعیتها توجه کنید و فکری به حال قشر ضعیف نمائید.
ایران، کشوری بزرگ و ثروتمند است. اگر برنامهریزیها در اختیار افراد خبره و اجرا در اختیار افراد صالح و مدیر باشد، بحران اقتصادی برطرف خواهد شد و به دنبال آن مشکل جمعیت نیز توسط خود مردم و از طریق بازگشت طبیعی فرهنگ فرزندخواهی جای خود را به رشد مطلوب و جوانی جمعیت خواهد داد.