فارز افرز، در مقاله ای به قلم آندره کولسنیکوو نوشت:
جنگ روسیه و اوکراین پر از دوگانگی است. ولادیمیر پوتین اصرار دارد علیه کشوری می جنگد که توسط نازی ها تسخیر شده است. با این حال، از میان میلیون ها نفری که از پیشروی روسیه گریخته اند، ۷۸ نفرجزء بازماندگان هولوکاست بودند که به آلمان منتقل شدند.
پس از سه ماه از حمله خشونت بار، رژیم روسیه همچنان در پی یافتن نمادهای منسجمی برای توجیه "عملیات ویژه" خود است. هنوز هیچ نازی دستگیر نشده و هیچ دلیل روشنی برای آنچه انجام می دهد ارائه نشده است.
تعطیلات سالانه ۹ مه، زمانی که روسیه پیروزی شوروی در سال ۱۹۴۵ را گرامی می دارد، روزی است که همچنین همه روس ها را متحد می کند. در سال های اخیر پوتین به طور فزاینده ای مشروعیت خود پیرامون این آرمان که به تنهایی وارث پیروزی بزرگ است را از دست داده است. او با تشابه برقرار کردن بین اقدامات خود با پیروزی شوروی بر نازیسم، تلویحاً بیان کرد که هرگونه انتقاد از او به منزله انتقاد از پیروزی مقدس در سال ۱۹۴۵ است.
حمله سال ۱۹۴۵ در نوع خودش موجه بود: اتحاد جماهیر شوروی در حال جنگ تدافعی در برابر دشمن مهاجمی بود که تهدیدی وجودی برای کشور محسوب می شد. با این حال، امروز حمایت از جنگی که همچنان فاقد هدف یا یک نقطه پایان است حتی در میان آنهایی که از پوتین حمایت می کنند محبوبیت چندانی ندارد.
در ماه مارس، ۸۱ درصد از روس ها در یک نظرسنجی گفتند که از عملیات ویژه حمایت می کنند. در ماه آوریل این عدد به ۷۴ درصد کاهش یافت. محبوبیت و رتبه اعتماد پوتین نیز اندکی کاهش یافته است. هفتاد و سه درصد از پاسخ دهندگان بر این باورند که روسیه پیروز این جنگ خواهد بود. شمار اندکی می گویند که اوکراین پیروز می شود و ۱۵ درصد هیچ طرفی را پیروز نمی دانند. در میان ۱۷ درصد از پاسخ دهندگانی که عملیات را موفقیت آمیز نمی دانند، بسیاری به سرشت طولانی کارزار نظامی و این واقعیت اشاره می کنند که تعداد زیادی از غیرنظامیان، کودکان و سربازان روسی کشته می شوند.
روس ها- چه آنها که پیروزی را سهم روسیه می دانند و چه آنها که سهم اوکراین- عمدتا ایالات متحده یا ناتو را مقصر می دانند و تنها ۷ درصد، دولت خود را مقصر می شمرند. با این همه، به رغم تلقین بی امان رسانه های رسمی روسیه و دولت، ۸۲ درصد از پاسخ دهندگان می گویند که نگران اوکراین هستند و در بیشتر موارد نگرانی آنها پیرامون مرگ، رنج و ویرانی است.
پوتین با شبیه سازی حمله سال ۲۰۲۲ با سال ۱۹۴۵، نگرش پیچیده ای را در لتونی برانگیخت: پارلمان لتونی اکنون تصمیم گرفته تا بنای یادبود آزادی خواهان که توسط شوروی در سال ۱۹۸۰ بنا شده بود را تخریب کند.
قبل از شروع "عملیات ویژه"، رژیم پوتین تصمیم گرفت مهمترین سازمان مدنی کشور را نابود کند: "یادبود"، سازمان غیردولتی مستقر در مسکو که به طور خستگی ناپذیر برای حفظ خاطره عمومی از سرکوب دوران استالین تلاش می کرد. پایان دادن به این تاریخ با تعطیل کردن "یادبود" در سال ۲۰۲۱ باعث شد که رژیم در سال ۲۰۲۲ حتی پا را فراتر بگذارد. حذف یادبود راه را برای "عملیات ویژه" در اوکراین هموار کرد. حافظه جمعی ما با یک تاریخچه مصنوعی و خیالی جایگزین شده است.
پوتین همه چیز را وارونه کرده است. او تمام دستاوردهای دهه های اخیر از جمله دستاوردهای خودش را از بین برده است. او دقیقاً برعکس اهداف اعلامی پیش رفته: به جای غیرنظامی کردن اوکراین، سبب شده این کشور به شکلی که قبلاً هرگز نبوده، مسلح شود. او به جای دور نگه داشتن ناتو، آن را تا مرزهای روسیه کشانده است. او به جای اینکه روسیه را دوباره بزرگ کند، توانسته است آن و مردمش را به یک ملت منحوس تبدیل کند. او در تلاش برای تحمیل نسخه خود از تاریخ ملت، آن را از تاریخ خود محروم کرده است. روسیه اکنون به بن بست رسیده، یک بن بست تاریخی.