«در میانههای دهه ۷۰ در ایران، یک تکهچسب روی دماغ، تمایز طبقاتی محسوب میشد. اینکه جوانانی عمل زیبایی کرده بودند، پنهان نمیماند که تفاخر به آن آشکارتر هم بود. البته میزان عملهای زیبایی در ایران محدود به دهه ۷۰ نماند و در همه این سالها روند افزایشی معناداری داشته است. این افزایش به قدری بود که حتی نام ایران را در فهرست کشورهایی با انجام بیشترین عمل جراحی زیبایی جا داد؛ هر چند هنوز هم کشورهای کره جنوبی و آمریکا با فاصله نسبت به ایران در صدر انجام عملهای زیبایی قرار دارند اما این موضوع هنوز به عنوان چالشی برای جامعه ایرانی مطرح است.
برخی از روانشناسان این ماجرا را معلول گستردگی شبکههای اجتماعی، نمایشیشدن سبک زندگی، اهمیت یافتن ظاهر و اعتمادبهنفس پایین میدانند و در مقابل اما هستند افرادی که معتقدند اگر چنین عملی باعث حال بهتر افراد میشود، آنها مختار بر چنین تصمیم شخصی هستند و این موضوع حداقل به لحاظ اخلاقی بدون اشکال است اما در همه ۲۰ سال گذشته که انجام عملهای زیبایی فراگیری و نمود بیشتری در جامعه داشته، دستخوش تغییراتی هم شده است؛ تغییراتی که شاید پیامد تداوم این موضوع است. به این مفهوم که دیگر موضوع عمل جراحی زیبایی از حوزه اختیار شخصی و تصمیم فردی شهروندان خارج شده و باعث اتفاقاتی شده که نیاز به تامل دارد.
دیروز نایبرئیس و عضو هیاتمدیره انجمن راینولوژی ایران به برخی از این تغییرات اشاره کرده است. به عنوان مثال او گفته «حدودا ۴۰ سال پیش میزان عمل بینی در زنان با اختلاف زیاد بالاتر از مردان بود. امروزه تغییری که رخ داده این است که عمل بینی در مردان نیز زیادتر و اختلاف کمتر شده است. علاوه بر آن، سن درخواست عمل پایینتر آمده و متقاضی آن نیز در سنین پایین زیاد است.»
چرایی علاقه مردان به عمل جراحی بینی و همچنین پایینآمدن سن درخواست عمل، نیازمند پژوهشی مستقل است اما پیامی که این تغییرات برای نظام سلامت ایران به همراه دارد، میتواند هولناک باشد. اضافهشدن تعداد قابل توجه مردان و همچنین پایینآمدن سن درخواستکنندگان به معنای افزایش متقاضیان عمل جراحی در ایران است. به عبارت دیگر اگر بازار انجام عملهای جراحی در ۲۰ سال پیش کمی جان گرفته بود، حالا این بازار چنان رونقی دارد که بسیاری از پزشکان را به وسوسه انجام عملهای جراحی به این حوزه میکشاند. این اتفاق میتواند هولناک باشد. برای فهم از ترسناکی این رویه، همین بس که دو گزاره را کنار یکدیگر قرار دهیم: اولی به هشدار ۱۰ ساله خود جامعه پزشکی در کمبود متخصصان پزشکی در ایران مربوط میشود. به عنوان مثال رئیس انجمن جراحان قلب میگوید تنها ۲۴۰ جراح قلب در ایران وجود دارد که هر سال بین هشت تا ۱۲ نفر از آنها بازنشسته میشوند و این در حالی است که در خوشبینانهترین حالت در سال دو تا سه نفر در این رشته تحصیل میکنند. دیگری اینکه بدانیم اقبال به جراحیهای زیبایی باعث شده فردی با مدرک فوق تخصص جراحی قلب، یعنی کسی که هفت سال پزشکی عمومی، چهار سال تخصص جراحی و سه سال فوق تخصصجراحی قلب گذرانده، حالا هر روز کنار جراحی میایستد تا عمل اسلیو (کوچککردن معده) یاد بگیرد.»