ماحصل این اردو، آنهم در آن شرایط بد آب و هوایی، نمایش ضعیف و بحثبرانگیز تیم ملی در دیدار برابر الجزایر بود که با نتیجه ۲ بر یک مغلوب شدند. دیداری که آنقدر پر حرف و حدیث بود که حتی شایعه تغییر در کادر فنی تیم ملی را هم به همراه داشته است. در کنار این موارد، اما به نظر میرسد این پایان ماجرا نیست و هر روز شایعه تازهتری از کنار این اردو به گوش رسانهها میرسد.
در تازهترین موضوع، داستان اضافهبار بازیکنان و اعضای تیم ملی فوتبال ایران در سفر به قطر دردسرساز شده است. آنطور که روزهای گذشته یکی، دو رسانه به این مورد پرداختهاند بازیکنان تیم ملی در سفر رفت ۱۰ هزار و در سفر بازگشت ۱۲ هزار دلار اضافهبار داشتهاند. البته که درباره عدد و رقم نمیشود با قاطعیت نظر نهایی را داد، ولی به نظر میرسد این اضافهبار، روی دست فدراسیون فوتبال ایران که روزهای سختی را از لحاظ مالی سپری میکند ۵۰۰ میلیون تومان خرج گذاشته است. این خرج منهای هزینهای است که ایران برای برگزاری این اردوی بیحاصل در نظر گرفته است. اگرچه از کنار توافق فدراسیون قبلی با فوتبال قطر، اسکان و تغذیه بازیکنان تیم ملی در قطر رایگان بوده، ولی بقیه موارد هزینه جانبی روی دست فدراسیون گذاشته است. در کنار این موارد، پرداخت هزینه به فدراسیون الجزایر برای حضور در قطر و انجام بازی دوستانه هم موج انتقادات را بیشتر کرده است.
در این راستا، درخواستی هم از سوی بازیکنان تیم ملی مطرح شده که نشان میدهد آنها از شرایط جابهجایی با هواپیما چندان رضایتی نداشته و از اینکه قرار است در یک هواپیما کنار سایر مردم نشسته و یا در صف روادید بایستند، گلایه کردهاند. ملیپوشان به تازگی درخواست کردهاند برای آنها از شرکت «ایرانایر» پرواز اختصاصی بگیرند تا آنها مشکلی برای جابهجایی نداشته باشند. البته این درخواست به وزارت ورزش رفته و مشخص نیست چه زمانی عملی میشود، حتی اگر چنین موضوعی هم عملی شود، باز وزارت ورزش احتمالا مجبور میشود هزینه سفر با هواپیمایی ایرانایر را بپردازد. اینکه چرا بازیکنان تیم ملی به تازگی در کنار داستان معافیت و حواله خودرو، درخواست پرواز اختصاصی داشتهاند هم ریشه در گذشته نهچندان دور دارد. زمانی که این فدراسیون هنوز رئیس داشت، شایعه شد که او توانسته با دو هواپیمایی قراردادی تحت عنوان اسپانسری ببندد تا پرواز رایگان در اختیار تیم ملی گذاشته شود. با این حال، این مورد هم به سادگی حاصل نشده و در ادامه حرف و حدیثهای زیادی به همراه داشته است.
فدراسیون قبلی، پیش از آنکه با دو شرکت هواپیمایی خصوصی برای تیم ملی به توافق برسد، اردویی بلندمدت در کیش برگزار کرد و بعد هم از آنجا راهی بحرین شد. در آن زمان هنوز قرارداد یا توافقی شکل نگرفته بود، ولی پیگیریهای «شرق» نشان میدهد در آن برهه، تیم ملی سه پرواز داخلی و خارجی داشته که هزینه آنها روی هم ۵۰۰ میلیون تومان شده است. در مقایسه با این ۵۰۰ میلیون تومانی که تیم ملی به تازگی فقط برای یک پرواز، هزینه اضافهبار داده، آن سه پرواز را میشود رایگان محسوب کرد. ماجرا مربوط به توافق رئیس وقت فدراسیون فوتبال با حمیدرضا مؤمنی دبیر شورایعالی مناطق آزاد در دولت روحانی بود. آنها هواپیمایی کیشایر را در اختیار بازیکنان تیم ملی گذاشتند و سه پرواز تهران – کیش، کیش – بحرین و بحرین – تهران از آن طریق و با هزینه اندک حاصل شد. نکته مهم آن ۵۰۰ میلیون تومان این بود که هواپیما در اختیار تیم ملی بود و مثل این روزها نگرانی بابت پرداخت هزینهبار اضافی، معطلی در فرودگاه و یا پرواز در کنار سایر مردم نبود. مسئلهای که حالا موضوع تیم ملی را بغرنج جلوه میدهد، این است که چطور سه پرواز که با احتساب خالی سفرکردن هواپیما جهت سوارکردن بازیکنان تیم ملی، بیش از اینها هزینه برای شرکت موردنظر داشته، ۵۰۰ میلیون تومان خرج روی دست فدراسیون گذاشته، ولی در یک پرواز رفت و برگشت، فدراسیون فقط مجبور به پرداخت ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان جریمه برای اضافهبار شده است؟
این مورد پایان کار نیست، چون بعد از صعود تیم ملی ایران به جام جهانی، پای دو شرکت هواپیمایی دیگر هم به میان آمده است: اولی زاگرس و دیگری وارش. از این دو به عنوان اسپانسرهای تیم ملی یاد و عنوان شده که بازیکنان تیم ملی با این دو شرکت هواپیمایی پرواز داشته و دیگر هیچگونه هزینهای نپرداختهاند. پیگیریهای جدید نشان میدهد قرارداد اسپانسری با فدراسیون فوتبال ایران در کار نیست و این توافق به صورت کلامی و با استفاده از روابط شخصی به دست آمده است. به این معنی که چیزی روی کاغذ پیاده نشده، ولی مالک دو شرکت هواپیمایی با رئیس وقت فدراسیون فوتبال ایران توافق کرده که پروازهای تیم ملی را به صورت رایگان و کاملا در اختیار انجام دهند. به این ترتیب، هواپیمایی زاگرس برای پرواز بازیکنان تیم ملی مردان ایران و هواپیمایی وارش برای تیم ملی زنان ایران در نظر گرفته شده است. با توجه به همان توافق بوده که تیم ملی زنان ایران ابتدا برای حضور در ازبکستان و سپس برای حضور در رقابتهای هند، با پرواز این کمپانی هواپیمایی آنهم بدون آنکه هزینهای روی دست فدراسیون فوتبال بگذارند راهی شده است.
در تیم ملی مردان هم ایران بعد از قطعیشدن صعود، هر پروازی که صورت گرفته دیگر، هزینهای ولو اندک هم نداشته است. نکته مهم دیگری که در این بین رقم خورده این است که پروازهای خارجی تیم ملی هم به جای فرودگاه امام خمینی از همین فرودگاه مهرآباد رقم خورده تا بازیکنان تیم ملی راحتتر به مقصد برسند. سرنوشت این توافق، اما ظاهرا بعد از جدایی شهاب عزیزیخادم از فدراسیون فوتبال ایران مبهم شده و توافقات صورتگرفته از بین رفته است. به این معنی که تیم ملی نه تنها هواپیمای اختصاصی نداشته بلکه مجبور شده هزینه هم بپردازد.
از آن عجیبتر اینکه فدراسیون فوتبال ایران حتی نتوانسته برای پروازهای داخلی هم بازیکنان را به صورت مجزا و به تنهایی به سفر ببرد. نمونهاش داستان پرواز مشهد به تهران بعد از بازی تیم ملی با لبنان است. دیداری که به دلیل راهندادن تماشاگران زن به اندازه کافی جنجالی شد. با این حال، بازیکنان تیم ملی در سفر بازگشت از مشهد وقتی متوجه شدند که هواپیمای اختصاصی در کار نیست و قرار است با مردم مسافرت کنند، عصبانی شده و گلایههایشان را هم منتقل کردهاند. حالا هم که داستان پرواز قطر به میان آمده و فدراسیون مجبور به پرداخت اضافهبار شده است. همین موارد دست به دست هم داده تا بازیکنان تیم ملی به تازگی از وزارت ورزش بخواهند سروسامانی به پروازهای تیم ملی داده شود تا آنها گرفتاریهای قبلی را نداشته باشند. باوجود این، اما پرسشی که ذهن را آزار میدهد این است که چرا فدراسیون کنونی حتی از توافق با یک شرکت هواپیمایی هم عاجز است تا از یک سو مجبور به شنیدن اعتراض بازیکنان نشود و از سوی دیگر، هزینه اضافی برای سفر و اضافهبار نپردازد؟