کد خبر: ۷۷۸۸۷۵
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۳
ایران را از فهرست مقاصد سفر خط می‌زنید

هشدار درباره بلیت‌های دلاری هواپیما برای مسافران غیرایرانی

عضو هیأت مدیره جامعه تورگردانان ایران در نقد اجرای طرح نرخ دلاری بلیت هواپیما برای اتباع غیرایرانی، گفت: این رویه شرکت‌های هواپیمایی فقط پول ملی را تضعیف می‌کند و ایران نیز از فهرست مقاصد سفر خط زده می‌شود.
هشدار درباره بلیت‌های دلاری هواپیما برای مسافران غیرایرانی
آفتاب‌‌نیوز :

مصطفی سروی با اشاره به دو نرخی شدن خدمات در کشور، به تجربه‌ای که در دیگر کشور‌ها داشته است اشاره کرد و با بیان این‌که در هیچ کشوری براساس ملیت، قیمت تعیین نمی‌شود و این رفتار، تبعیض‌آمیز و در مغایرت با قوانین، شرع و عرف شناخته می‌شود، اظهار کرد: من حدود ۵۷ کشور را شهر به شهر گشته‌ام، از قوی‌ترین شهر‌های توریستی تا ضعیف‌ترین آن‌ها را دیده‌ام و هرگز ندیدم براساس ملیت از مسافر خارجی پول بیشتری بگیرند و یا قیمت متفاوت بدهند. دلار گرفته‌اند، اما قیمت را تغییر یا افزایش نداده‌اند. برای نمونه کامبوج، پول ملی این کشور جزو بی‌ارزش‌ترین‌ها به حساب می‌آید و معمولا از دلار برای معامله و خرید استفاده می‌شود، اما به هیچ‌وجه خدمات دو نرخی نیست و معامله به دلار هم فقط به توریست و یا مسافر خارجی محدود نمی‌شود، مثلا قیمت همبرگر، سه دلار است و یا پوشاک به دلار قیمت‌گذاری شده است. در واقع پول ملی این کشور این‌قدر بی‌ارزش شده که آن را به ندرت استفاده می‌کنند و این موضوع بهانه‌ای برای برخورد‌های تبعیض‌آمیز با ملیت‌های دیگر نشده است.

او رفتار شرکت‌های هواپیمایی را خلاف منشور سازمان ملل و سازمان جهانی جهانگردی دانست و گفت: این طرح از نظر شرعی و قانونی مشکل دارد. ضمن این‌که ارزی و دو نرخی کردن بلیت پرواز‌های داخلی فقط به نفع چارترکننده‌ها است. نگاه بدبیانانه‌ای به این جریان دارم و چارترکننده‌ها را پشت ماجرا می‌بینم.

عضو هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران اضافه کرد: از طرفی، در کجای دنیا شیوه قیمت‌گذاری یک پرواز تا این حد رُند است، ۱۰۰ دلار برای پرواز کمتر از یک ساعت، ۱۵۰ دلار برای پرواز بالای یک ساعت؟! معمولا روی بلیت جزئیات دیگری از نرخ مشخص می‌شود، از عوارض فرودگاه و پرواز گرفته تا مالیات‌های دیگر.

سروی گفت: شرکت‌های هواپیمایی که معمولا هزینه‌های ارزی خود را بهانه اجرای چنین طرح‌هایی می‌کنند، دقیق و شفاف اعلام کنند، کدام یک از هزینه‌هایشان ارزی است، سوخت، نگهداری هواپیما، کترینگ، کدام یک؟ آیا سوخت را ارزی می‌خرند؟ آیا به کارکنان خود حقوق ارزی می‌دهند؟

عضو هیأت مدیره جامعه تورگردانان ایران تاکید کرد: این رویه شرکت‌های هواپیمایی فقط نظام صنعت گردشگری ایران را مختل می‌کند و پول ملی را تضیف خواهد کرد. ما از گردشگر واحد پول آمریکا را می‌خواهیم، آیا این از نظر ساختار اقتصاد و نظام کشور ایرادی ندارد؟

او با اشاره به بخش‌های دیگری که بی‌سر و صدا خدمات خود را به اتباع خارجی ارزی می‌فروشند، گفت: برج میلاد از جمله مراکزی است که بلیت ورودی را با نرخ دلاری می‌فروشد، ما بازدید از این برج را برای توریست‌های خارجی حذف کردیم. قیمت ورود به این برج از برج مخابراتی شانگهای، سیدنی و حتی تورنتو گران‌تر شده است، رقمی در حدود ۳۰ تا ۴۵ دلار برای هر نفر است.

سروی اضافه کرد: فدراسیون کوهنوردی سال‌هاست برای صعود به قله دماوند از اتباع غیرایرانی به عنوان ورودیه به دماوند ۵۰ دلار می‌گیرد. ورودی کاخ‌ها و موزه‌ها هم چند سال است دو نرخی شده است، فکر می‌کنید اگر یک عراقی بتواند فارسی صحبت کند نمی‌تواند بلیت ورودی موزه را به قیمت اتباع ایرانی بخرد؟ برای او کاری دارد؟ مگر کارت شناسایی هنگام فروش بلیت می‌خواهند؟ اگر یک نفر فرزندش در خارج از کشور متولد شده باشد بخواهد ایران و خانواده‌اش را ببیند چه باید کند، او را هم غیرایرانی حساب می‌کنید و بلیت هواپیما را به دلار می‌فروشید، یا شخصی که همسرش خارجی است و در ایران زندگی می‌کند، وضعیت این افراد را هنگام اجرای چنین تصمیم‌هایی درنظر گرفته‌اید؟ چرا فکر می‌کنند سیستم دو نرخی و قیمت‌های ارزی بی‌نقص است؟ دو نرخی کردن قیمت‌ها تا این حد نقص دارد و بی‌حساب و کتاب تعیین شده است و پشتوانه منطقی و قانونی ندارد.

عضو جامعه تورگردانان در ادامه به موضوعِ سرایت دو نرخی و ارزی شدن قیمت‌ها به سایر بخش‌ها، گفت: اتوبوسی که معمولا برای توریست‌ها کرایه می‌کردیم به تازگی قیمت خود را به یورو اعلام کرده است، ۲۰۰ یورو برای هر روز! راهنما‌های گردشگری هم با آن‌که نرخ‌نامه ریالی دارند، اما بعضی‌هایشان به دلار و یورو دستمزد تعیین می‌کنند. عملا همه خدمات در گردشگری ارزی شده است، آن‌وقت یک نفر در وزات میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به فکر نیست و صدایی از کسی در نمی‌آید. آقای وزیر در یک سال گذشته هنوز با تورگردان‌ها که کارشان جذب توریست است، یک جلسه نگذاشته است. پس حرف‌های ما چگونه به ایشان می‌رسد؟ چطوری از اخبار این صنعت مطلع می‌شوند؟ درباره کباب بناب و کشاورزان پاسارگاد صحبت می‌شود، اما درباره تضعیف پول ملی صحبت نمی‌شود! در این یک سال برای آمدن بیشتر گردشگران چه کرده‌ایم، آیا همین که مرز‌ها باز شده کافی است؟ چه دستاورد دیگری داشتیم؟ مالیات‌ها تغییری کرده، ارزان‌سازی شده، تبلیغات گسترده و خاصی در سطح بین‌الملل انجام شده است؟ اعلام کنند چه کاری شده است که ما روی آن تکیه کنیم. ما از وزیر توقع بیشتری داشتیم.

سروی افزود: هیچ‌کس نمی‌پرسد آژانس‌داری که حدود سه سال بیکار بوده از کجا پول می‌آورد در نمایشگاه خارجی شرکت کند و چگونه می‌خواهد تبلیغ کند؟ نمی‌پرسد پول توریست با این همه تحریم و کانال‌های بسته مالی چطور وارد کشور می‌شود؟ درست است ما توریست می‌آوریم، اما پولش را با هزار طرفه‌العین وارد کشور می‌کنیم. هیچ‌کسی درباره این مشکلات صحبت نمی‌کند، فقط همین که می‌بینند چهار نفر خارجی آمده می‌خواهند همه قیمت‌ها را دو برابر و ارزی کنند.

این تورگردان گفت: ارزانی مزیت کشور ایران است. چند سال پیش ایران از بین ۱۴۱ کشور، رتبه نخست به دلیل شاخص رقابت در قیمت را به دست آورده بود، اما حالا باید در فهرست مقاصد لاکچری قرار گیرد، البته که فقط به لحاظ قیمت! درحال حاضر یک وعده غذا برای یک نفر ۴۰۰ هزار تومان تمام می‌شود، خیلی از رستوران‌ها تا توریست خارجی می‌بینند، قیمت‌ها را دو برابر حساب می‌کنند.

عضو هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی با اشاره به افزایش سفر اتباع کشور‌های همسایه به ایران در سال‌های اخیر، اظهار کرد: این‌همه نسبت به سفر اتباع عراقی به ایران خوشحالی می‌شود، اگر گران بشود همین‌ها هم نمی‌آیند، چرا باید برای یک بلیت ۲۰۰ دلار بدهند، قیمت آن به اندازه پرواز تهران ـ نجف تمام می‌شود. با این مدل قیمت‌گذاری، هزینه یک سفر از تهران تا مشهد برای اتباع غیرایرانی هم‌قیمت با پرواز تهران ـ استانبول می‌شود. در واقع پرواز‌های داخلی هم‌قیمت با پرواز‌های خارجی شده است.

سروی گفت: در جنگ جهانی دوم، از هر دو هواپیما که هدف حمله قرار می‌گرفت، یکی سقوط می‌کرد. هواپیما‌هایی که به آشیانه برمی‌گشتند را بررسی می‌کردند تا نقاط ضعف شناسایی و مقاوم‌سازی شود، ولی همان هواپیما‌ها سقوط می‌کردند. مشکل کار در این بود که آن‌ها هواپیما‌هایی را بررسی می‌کردند که به آشیانه برگشته بودند، درحالی‌که باید هواپیما‌هایی که سقوط کرده بودند را بررسی می‌کردند. حالا حکایت ما است، ما به جای این‌که نقاط قوت را تقویت کنیم، آن‌ها را تضعیف می‌کنیم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین