نظام نمایندگی با همه مزایای خود دارای آفاتی نیز هست. به ویژه، زمانی که احزاب از کارآمدی بالایی برخوردار نیستند، آنچنان که سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در باره علل اوج گیری استیضاح وزرای دولت ضمن طرح انتقاد نسبت به دولت، میگوید «نمایندهای در استان تلاش میکند پستهای کلیدی را به افرادی بدهد که به نوعی به او در رسیدن به مقام نمایندگی کمک کرده اند؛ و این چالشی است که متاسفانه در ساختار سیاسی ما وجود دارد. از این رو این آفتها شکل میگیرد و برخی از نمایندگان میتوانند از این قدرت سوء استفاده کنند به گونهای که دوره آینده هم بتوانند رای بیاورند.»
گفتگو با سلیمی نمین در زیر از نظرتان میگذرد:
به نظر شما چرا در شرایط کنونی، درخواست استیضاح نمایندگان مجلس افزایش یافته، به صورتی که بعد از اعلام وصول استیضاح وزارت صمت، عنوان شده که سه درخواست استیضاح دیگر به هیات رئیسه رسیده است؟
طبق قانون استیضاح وزراء، جزو ابزارهای نمایندگان محترم محسوب میشود. اما استیضاح باید دارای روندی باشد. ابتدا باید وزیر یا معاونان او به مجلس دعوت و از آنان توضیح خواسته شود. چند بار کارت زرد به وزیر مربوطه داده، در صورتی که این مراحل مثمر ثمر واقع نشد، موضوع استیضاح او در دستور نمایندگان محترم قرار بگیرد. از این ۴ وزیر یعنی وزرای صمت، جهاد کشاورزی، راه و ترابری و کشور، غیر از یک وزیر، به مابقی وزراء، نمایندگان کارت زردی به وزراء نداده اند تا بعد از آن مرحله، به مرحله استیضاح برسند. از این رو به نظر میرسد مسایل دیگری وجود داشته باشد. برای این که شائبهها از بین برود، جامعه باید هم ادله نمایندگان و هم توضیحات وزرا را بشنود. چون این روند طی نشده، به طور طبیعی بحثهای دیگری جای خودش را باز میکند، و این همان دغدغهای است که رهبری داشتند. رهبری اعلام کردند دخالت نمایندگان در امور اجرایی، مفسده برانگیز است. متاسفانه برخی از نمایندگان از این که برخی از وزراء به آنان راه نمیدهند، و به نظرات آنها توجهی نمیکنند، بسیار ناخرسندند. البته مسایل دیگری هم میتواند دخالت داشته باشد. ولی علی الاصول، نمایندگان در ارتباط با برخی وزرا باید مسایل را به گونهای پی گیری کنند که جامعه هم اقناع بشود. البته خود من هم در مورد برخی از این وزرایی که نمایندگان خواستار استیضاح شان هستند، به ویژه وزیر کشاورزی، ایراداتی را وارد میدانم، علی رغم این که ایشان رئیس کمیسیون کشاورزی بوده، و از مجلس و ریاست کمیسیون به وزارت رسیده و به هیات دولت پیوسته است، با این وجود نقدهایی به عملکردش وارد است.
فرمودید که رهبری فرموده اند ورود نمایندگان به حوزه اجرایی مفسده انگیز است؛ بنابراین بود با وجود دولت و مجلس یکدست مسایل کشور سریعتر و با تدبیر بیشتر حل شود، حال چرا چنین اختلافی بین نمایندگان و دولت افتاده است؟
این آفتی است که جریان و جناح نمیشناسد. نمایندگان به ویژه در شهرستانها در ادوار مختلف وقتی رقابت جدیای را پشت سر میگذارند، افرادی از آن شهرستان که در ستادها حضور جدی دارند و نقش آفرینی میکنند؛ برای مثال برخی اسپانسر مالی و برخی مدیریت تشکیلاتی را برعهده دارند و ... این عده بعد از پیروزی آن نماینده، انتظاراتی دارند، که اگر آن انتظارات برآورده نشود، افرادی که در دوره قبل از نماینده پشتیبانی میکردند، در این دوره دیگر پشتیبانی نخواهند کرد. با چنین مشکلی در دورههای مختلف مواجه بوده ایم. به عبارت دیگر نمایندهای در استان تلاش میکند پستهای کلیدی را به افرادی بدهد که به نوعی به او در رسیدن به مقام نمایندگی کمک کرده اند؛ و این چالشی است که متاسفانه در ساختار سیاسی ما با توجه به اختیارات قانونی نمایندگان در استیضاح وزرا وجود دارد. به عبارت دیگر اگر هواداران کلیدی نماینده، در مناطق حوزه انتخابی، به پست و جایگاهی نرسند، به طور طبیعی اگر احساس کنند نماینده نمیتواند به گونهای از زحمات آنان قدردانی به عمل آید چرخه حمایت از نماینده نیز مختل خواهد شد. از این رو این آفتها شکل میگیرد و برخی از نمایندگان میتوانند از این قدرت سوء استفاده کنند به گونهای که دوره آینده هم بتوانند رای بیاورند.
حزبی نبودن حوزه سیاسی تا چه اندازه به این امر کمک میکند؟
به طور قطع وقتی حزبی باشد، آفت سهم خواهی فردی بر طرف میشود، اما آفات سهم خواهی جمعی پدید میآید. به عبارت دیگر سیستم حزبی، در کنار منافع اش مضار خودش را هم داراست. اما در این نوع سهم خواهی موجود، با سهم خواهی تنزل یافته فردی مواجه ایم. در معادلات حزبی، شاهد سهم خواهیهای کلانی هستیم که خودش به طور قطع زیانهایی را متوجه جامعه میکند. ولی در عین حال رصد آفات سهم خواهی حزبی به نظر میرسد سادهتر است. اما رصد سهم خواهی فردی، ساده نبوده و مشکل است. به عبارت دیگر در آفات سهم خواهی فردی، جامعه نمیتواند تشخیص بدهد که فرد چه روابطی در پشت صحنه دارد؛ و در نظام حزبی، این موضوع راحتتر قابل رصد است.
چه انگیزههای دیگری میتواند در توسل به شیوههای نادرست موثر باشد؟
نمایندگان به تدریج دارند به پایان دوره چهارساله خود نزدیک میشوند. فارغ از نوع تحلیل موفقیتها و ناکامیهای دولت، به طور طبیعی نمایندگان، در باره میزان توانایی وزرا، با سوالاتی در حوزه انتخابیه خود مواجه هستند. نمایندگان به راحتی نمیتوانند نسبت به این سوالات بی توجه باشند. برای مثال افزایش قیمتها در کوتاه مدت مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده، و نمایندگان به عنوان اعضای قوه مقننه ناظر بر عملکرد وزرا، پاسخ گو نباشند، با مشکلات جدی مواجه میشوند، اگر اقداماتی را صورت بدهند، که نشان از تحرک جدی آنان باشد، این امر میتواند افکار حوزه انتخابیه آنان را در ارتباط با افزایش قیمتها تحت تاثیر قرار بدهد؛ بنابراین اگر شاهدیم شیوه منطقی در ارتباط با استیضاح وزرا صورت نگرفته، شاید دلایلش این است که اگر نمایندگان این روند پرسشگری و استیضاح را سرعت و شدت ندهند، در حوزه نمایندگی شان، اقناع سازی مردم دچار مشکل خواهد شد. از این منظر میخواهند به رای دهندگان حوزه انتخابیه خود بگویند دارند در راستای خواستههای موکلانشان رفتار میکنند. به عبارت دیگر به نظر میرسد رفتار نمایندگان به طور عام در راستای منافع مردم و منافع ملی شکل نمیگیرد بلکه احتمالا دلایل دیگری که عرض کردم میتواند وجود داشته باشد.
از نظر شما دولت دچار اشتباهاتی شده که نمایندگان در این شرایط میتوانند از آنها به روا یا ناروا، نمایندگان به آنها استناد میکنند؟
دولتی دارای نقاط قوت و ضعف است. دولت رئیسی، تلاش کرده تا همه مشکلات کشور را بدون اولویت بندی، حل کند. من به این روش نقد دارم و معتقدم، دولت باید برای حل مشکلات خود، اولویت بندی میکرد. حال شاید دولت در خودش اعتماد به نفس همراه با آمادگی برای فداکاری میبیند، از این رو همزمان مایل است همه مشکلات اعم از برجام، تورم و قیمتها و ... را با هم حل کند. طبیعی است در این شرایط مسایلی بروز کند. البته در حوزه برجام عملکرد خوبی داشته، و بسیاری معتقدند مذاکرات برجام حل خواهد شد. خیلیها الان معتقدند که مذاکرات در این دور به نتیجه خواهد رسید، و بحثهای صورت گرفته به نتایجی منجر شده و در نهایت منجر به امضای توافق خواهد شد. این موضوع میتوانست قبل از رسیدگی به مشکلات دیگر، مورد توجه دولت باشد و بر اساس اولویت بندی، مورد توجه قرار بگیرد و به نتیجه برسد. سپس برخی تصمیمات در حوزه اقتصاد اتخاذ شود.
به هر روی دولت دارد تلاش میکند تحریمهای ظالمانه را از روی دوش مردم بردارد، همچنین برخی کم کاریهای دولت گذشته را جبران کند. بحثهایی که در ارتباط با اقتصاد جهانی است که منجر به افزایش قیمتها تا ۵۰ درصد شده، حل کند. اینها مشکلات عدیدهای است که دولت با آنها مواجه است.
درعین حال حل این مشکلات منوط به استفاده بسیار بیشتر از تجربیات کارشناسان است. وزرای جوان نباید احساس کنند که بی نیاز از تجربیات گذشته هستند. بعضا برخی بی نیازیها را در برخی از وزراء احساس میکنیم. اگر بعضی از وزراء اینگونه عمل کنند، طبیعی است که فشل میشوند. جوانگرایی به معنای بی توجهی به تجارب نیست. هر چه یک مسئول جوانتر باشد، باید احساس نیاز به تجربیات گذشته در او بیشتر باشد. جوان گرایی موهبتها و هزینههایی دارد. این دولت در کنار مشکلات دیگر زیر بار مشکلات جوانگرایی هم رفته است.
یعنی این موارد روی همدیگر زمینههای انتقاد و استیضاح را فراهم کرده است؟
بله همینطور است. من فکر میکنم در این حوزهها این دولت است که هرچه سریعتر باید نواقص خود را برطرف کند.