اینکه سؤال و استیضاح حق قانونی نمایندگان است، تردیدی در آن وجود ندارد و آنها در ایفای نقش نظارتی خود، میتوانند وزرای دولت را به خانه ملت فرا بخوانند و درباره عملکرد تحت مدیریت آنها سؤال بپرسند و استیضاح کنند، اما روابط بین قوا زمانی دچار چالش و خدشه میشود که «نظارت» جای خود را به «دخالت» بدهد؛ موضوعی که چندی پیش هم مورد تأکید چندباره رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و ایشان پنجم خرداد در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بار دیگر آنها را به پرهیز از دخالت در عزل و نصبها در دولت فراخواندند.
این روزها، اما حادثه قطار مسافربری یزد- مشهد بار دیگر شائبه دخالت نمایندگان در کار دولت را سر زبانها انداخته است. فارغ از اینکه باید با مقصران آن حادثه برخورد جدی و قانونی صورت گیرد، اکنون این سؤال اساسی مطرح است که چرا نمایندگان اعمال نظارت خود را از شیوههای غیر معمول که شائبه دخالت دارد، دنبال میکنند؟ آنها اختیار دارند که درباره این حادثه وزیر راه و شهرسازی را به مجلس فرابخوانند و توضیحات او را بشنوند و چنانچه از توضیحات او قانع نشدند، از اختیارات قانونی خود استفاده کنند، اما اینکه نمایندهای علناً با رسانهها گفتگو کند و از رئیس راه آهن بخواهد که استعفا بدهد، نسبتی با وظایف قانونی او ندارد.
برای نمونه اردشیر مطهری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دو روز پیش در توئیتی خطاب به وزیر راه و شهرسازی نوشته است: «کشور برای توسعه نیازمند مدیران متخصص، مجرب و کارآمد است. با همین نگاه معتقدم میعاد صالحی، مدیر شایستهای برای شرکت راهآهن نیست و باید جای خود را به فردی متخصص دهد. بقیه میعاد صالحیها هم باید شناسایی و برکنار شوند.»
گویی برخی نمایندگان نسبت به وظایف قانونی خود بیگانهاند. آنها بعضاً با این ذهنیت وارد مجلس میشوند که در رأس امور هستند و هر کاری باید با اجازه آنان انجام گیرد، در حالی که حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری فرمودهاند که «مجلس در رأس امور است.» نه نماینده!