سیزدهمین دولت، بعد گذشت چهار دهه، گویی هنوز نمیتواند برگزارکننده بدون حاشیه کنکور سراسری کشور باشد. آزمونهای سراسری در دنیا از کیفیت و کلاس درخور توجهی برخوردارند. همهجا مثل چین نیست که تردد در خیابانها و آسمان بالای سر محل برگزاری آزمون، ممنوع شود و شهر به مراقبت پلیسی تن بدهد؛ مثلا کیفیت آزمون ورودی کالجهای آلمان به حدی بالاست که داوطلبان میتوانند بهراحتی و از طریق اینترنت در جریان مراحل تصحیح برگهها، امتیازدهی و نمره و... باشند و بیواسطه با کمترین نامهنگاری، مسائل و مشکلات خود را مطرح کنند و جواب بگیرند. امسال، اما دولت برای برگزاری کنکور سنگِ تمام گذاشته. سازمان سنجش از وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و نیروی انتظامی کمک خواسته تا شورایی برای حفاظت از آزمون سراسری تشکیل شود با هدف مچگیری از داوطلبان و شرکتکنندگان در آزمون. این شورا فقط برای آزمون امسال ۱۳ جلسه تا به حال برگزار کرده و با انواع ابلاغیهها و دستورالعملها، اشد مجازات را برای اخلالگران در کنکور و دانشآموزانی که به هر دلیل تابع این دستورالعملها رفتار نکنند، تعیین کرده است.
کنکوری با کمتر از یکمیلیونو ۴۹۰ هزار شرکتکننده به خودی خود دیگر ترسناک نیست، اما این همه بگیروببند، از این آزمون همان غول بیشاخودمِ دهه ۸۰ را در ذهن مخاطبانش ساخته است. حجم ورودی دانشگاهها به حدی زیاد شده که دانشآموزان میدانند صرف شرکت آنها در آزمون و خوردن آن کیک و ساندیس برای قبولی کافی است، اما با این همه، حالا این دولت است که کوتاه نمیآید و به نظر میرسد به جای رفع گلوگاههای فسادخیز آزمون سراسری، به دنبال برخورد پلیسی، قضائی و امنیتی با دانشآموزانی است که تازه عدد سن آنها به ۱۸ رسیده است!
گزارش هفته گذشته روزنامه اعتماد از پشت پرده کنکور ۱۴۰۰ خیلی دیر چاپ شد؛ انتشار زودتر آن میتوانست بسیاری از کنکوریهای امسال را از صرافت شرکت در آزمون بیندازد؛ چراکه نشان میداد فساد در سیستم برگزاری کنکور، فراتر از سؤالفروشیهای رایج، به جاهای بدی میرسد. همزمان، رسانههای نزدیک به دولت هم با انتشار چند گزارش از شیوههای عجیبوغریب تقلب در کنکور، تلاش کردند انگشت اتهام از سمت باندهای متخلف در کنکور به سمت دانشآموزان برود. برگزاری آزمونهای سراسری در دنیا، نموداری از هماهنگی میان دستگاههای مختلف است. همین حالا هم که جوانها یکی بعد از دیگری از کشور خارج میشوند و برای ادامه تحصیل، کشور دیگری را انتخاب میکنند، باز هم ظرافت و طراحی منظم آزمون خارجیهاست که چراغ سبز اولیه به پروسه مهاجرت را روشن میکند. دولت در ایران، اما همواره یکی از مخالفان خاموش حذف کنکور بوده است؛ چراکه در صورت حذف این آزمون استرسزا، بسیاری از ابزارهای سرنوشتساز نسلهای آینده را از دست خواهد داد. کنکور برای پسرها راهی برای به تأخیر انداختن خدمت زیر پرچم است و برای دخترها، تنها راه ورود مستقل به دنیای جوانی و دولت نمیخواهد نقش خود را در این گلوگاه به غیر واگذار کند. نتیجه چه شده؟ قطع اینترنت در روز برگزاری آزمون!