از روز سهشنبه ثبتنام نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال آغاز میشود. از چند روز قبل گمانهزنیها برای نامزدهای احتمالی بالا گرفته و مثل همیشه نام محمد دادکان هم مطرح شده است. مدتی قبل برخی رسانهها از تلاش تعداد زیادی از هیاتهای فوتبال استانها برای متقاعد کردن رییس اسبق فدراسیون فوتبال خبر دادند. این خبر برای مردم هم خوشحالکننده بود، چون بسیاری از طرفداران فوتبال معتقدند فقط دادکان است که میتواند به این وضعیت آشفته سر و سامان بدهد.
به همین دلیل با آقای دادکان تماس گرفتیم و نظر ایشان را جویا شدیم. نتیجه این تماس به گفتوگویی مفصل ختم شد. گفتوگویی در مورد وضعیت فدراسیون و وریا غفوری و در نهایت شرایط سخت مردم در این روزها. محمد دادکان هم مثل همیشه با این جمله که «دلم میسوزد» و «به خاطر وطنم» حرف میزنم کلام را آغاز کرد و با همان صراحت لهجه معروفش پاسخ سوالات ما را داد.
آقای دادکان خیلیها معتقدند به خاطر انتقادات صریحی که مطرح میکنید از دایره خودیها کنار گذاشته شدید. همین اتفاق هم گویا برای وریا غفوری در حال رخ دادن است. نظر شما در این رابطه چیست؟
از اینکه فرصتی در اختیار ما گذاشتید از شما و موسسهتان تشکر میکنم. راجع به آقای غفوری باید بگویم ایشان نه حرفی زده، نه کاری کرده و نه خلاف دین رفتار کرده. اگر حرفی زده در جهت مردمش و اعتقادش بوده. هیچ موردی ندارد ولی چرا با ایشان برخورد میشود، معلوم نیست. ایشان نه علیه دین حرف زده و نه علیه شخصی. میگوید مردم تحت فشار هستند. مردم به ویژه همشهریان خودش در کردستان تحت فشارند و زندگیهایشان نمیچرخد. خب چه اشکالی دارد؟ من هم بارها و بارها گفتم این حرفها را. ما انقلاب نکردیم که مردم را مسلمان کنیم. مردم ما مسلمان بودند. آنهایی که مسلمان بودند و رعایت میکردند الان هم میکنند. انقلاب کردیم که بیاییم رفاه و مساوات و عدالت و آزادی را به مردم بدهیم. حالا کلاهمان را قاضی کنیم و ببینیم واقعا اینها را به مردم دادیم؟ یک نفر از روحانیون مصاحبه کرده و گفته ما آمدیم که مردم را با دین آشنا کنیم. مردم از شما بیشتر با دین آشنا بودند. شما نمیخواهید بیایید مردم را با دین آشنا کنید. من یک خانواده را مثال بزنم؛ خانواده خودمان. پدرم اسمش مصطفی بود و مادرم صغری. چهار تا برادریم. محمد و جعفر و جواد و علی و یک خواهر داریم به نام زینب. شما آمدید که اسامی ما شد اسامی ائمه و به دستورات خدا و پیغمبر عمل کردیم؟ نه! شما انقلاب نکردی که بیایی به مردم دین یاد بدهی. شما انقلاب کردی که به مردم بگویی عدالت و فساد و مساوات چیست که موفق هم نبودی. حالا آقای غفوری حرفی زده که نه علیه دین است و نه چیز دیگر. خیلیهای دیگر هم شاید همین حرفها را داشته باشند ولی به زبان نیاورند. چه اشکالی دارد که میگوید به مردم کردستان برسید؟ مردم تحت فشارند؟ غیر از مردم کردستان در جاهای دیگر نظیر ایلام و جاهای دیگر. مگر تحت فشار نیستند؟ من از خودم نمیگویم. خدا را شکر من یک آب باریکه دارم ولی دلیل نمیشود حرف دل مردمم را نزنم. آقای غفوری هم دارد. علی دایی و علی کریمی هم دارند ولی دلشان به حال مردم میسوزد. باشگاه استقلال نباید به این راحتی بگوید آقای وریا غفوری را نمیخواهیم. یا از بیرون بگویند ایشان مصاحبه کرده و فلان. هر کسی که دارد این کار را میکند، بداند ظلم پایدار نمیماند و به نیمفصل نرسیده خودشان هم میروند.
پس شما با توجه به سابقه و تجربهتان میگویید از بالا فشار آوردند برای عدم تمدید با وریا؟
بله، الان میگویند همه باید سکوت کنند و کسی حرفی نزند. شما اگر بروی با فرهاد مجیدی هم مصاحبه کنی، میفهمی که ایشان هیچ وقت استقلال را ترک نمیکرد. من خودم به فرهاد و برادرش علاقه دارم و خودشان هم میدانند. اینها استقلال را ترک نمیکردند. وقتی شما تحت فشار میگذاریدشان میگویند دیگر ما نیستیم. قدیم میگفتند سرم را سرسری متراشای استاد سلمانی. حالا رسیدیم به جایی که سر خودمان را داریم میزنیم.
این شرایط باعث مهاجرت یا پناهندگی ورزشکاران و نخبهها شده است.
اینهایی که مهاجرت میکنند یا پناهنده میشوند، بدانید بیش از اینکه خودشان دلشان بخواهد مسوولان ما باعثش میشوند. مسوولان ما با یک دانه از این ورزشکاران رفیق نیستند. یک کارهایی میکنند که اینها مملکت را ترک کنند و بروند. حالا یا به عنوان مهاجر یا پناهنده. چرا باید سی و چند نفر از بهترین ورزشکاران ما مملکت را ترک کنند. اگر شما همه چیز را مهیا کردید برای این بچهها خدای نکرده مشکل دیگری دارند که بروند؟ نه! امکانات فراهم نمیکنید و برخوردهای نامناسب میکنید و خب قطعا میروند. چرا نروند؟ یک نفر از مسوولان ورزشی میگوید مگر ما باید هتل بدهیم؟ این ورزشکاران فلان هستند و بهمان و اصلا بروند. به آن مسوول میخواهم بگویم به جای گفتن این حرفها از دین ما یاد بگیرد و بگوید اگر رفتی من برایت آرزوی موفقیت میکنم ولی هیچ جا وطن نمیشود و انشاءالله یک روزی برگردی. نه اینکه بگویی اینجا هتل نیست و ما امکانات نمیدهیم و... تو چه کارهای که این حرفها را بزنی؟ همه بروند تو بمانی؟ خب تو برو! خدایی آدم دلش نمیسوزد که جوانان این مملکت بروند که شماها بمانید؟ شمایی که در دینداری و ایراندوستیتان شک است. کسی که دین خدا و پیغمبر را قبول داشته باشد که این شکلی برخورد نمیکند.
انتخابات فدراسیون فوتبال هم نزدیک است و مردم انتظار دارند شما بعد از این همه مدت برگردید.
خیلی خوشحالم که این سوال را مطرح کردید. برای من مینویسند که آقای دادکان مصاحبه میکند شاید میخواهد بیاید رییس بشود. نه! من نه میخواهم بیایم و نه دورخیز داشتم. هر کس یک دورهای داشته و من هم چهار سال و چند ماه رییس بودم و برایم کافی است. جاهای دیگر هم مسوولیت داشتم و کار کردم و هرکس که با من بوده میداند من خدمت کردم یا نه. پس اینکه من خودم بخواهم ثبتنام کنم، منتفی است.
در صفحه فوتبال ۳۶۰ که زیر نظر آقای فردوسیپور است، نظرسنجی گذاشتند که چه کسی رییس فدراسیون شود و بالای ۹۰ درصد گفتند شما!
این محبت مردم و شما و برنامه آقای فردوسیپور است. مردم میگویند ولی شرایط برای آمدن مهیا نیست. وگرنه ما نسبت به گذشته پختهتر شدیم و راحتتر میتوانیم کار کنیم. ولی وقتی میبینید مسوولان دنبال چه کسانی میروند و چه کسانی را میآورند و به چه کسانی پیشنهاد کاندیداتوری میدهند شما باید جمع کنی بروی. شما خواهید دید روز ثبتنام چه کسانی ثبتنام میکنند. دلم میخواهد بروید سراغشان و بپرسید شما که آمدی میتوانی ۵۰۰ میلیون پول بیاوری در فوتبال؟ شما تا حالا کجا مدیر بودی و کدام مجموعه را چرخاندی؟ موفق بودی در مدیریتت؟ اینهایی که الان دارند میآیند همه باززدهها هستند. یعنی هیچ جایگاهی ندارند و میخواهند خودشان را مطرح کنند. آنجاهایی که قبلا بودند، موفق بودند؟ یک جریان راه میافتد و میروند هیاتهای استانی را میبینند و برنامه میریزند که به فلانی رای بدهید. یعنی چه؟ کسی باید بیاید که بتواند بچرخاند. کار را بلد باشد و بتواند مدیریت کند. اینها دنبال موفقیت نیستند. میگویند اگر یار ما هستی و بار ما نمیشوی بیا سر کار. سرپرست فدراسیونی را که خبر ندارد، دارند میروند بازی برایش بگذارند در روسیه، باید در اتاق راه نداد. کسی که نمیداند چه خبر است. دارند میروند قبل از جام جهانی بازی بگذارند به صورت چندجانبه در روسیه. وقتی دنیا الان با روسیه به حق یا ناحق زاویه گرفته چرا باید برویم با آنها بازی کنیم و خودمان را تحت فشار بگذاریم؟ که بیایند سراغ ما و سرفصل جدیدی برایمان باز کنند؟ کسی که الان سرپرست فدراسیون است، میداند چه اتفاقاتی دارد میافتد؟ یا میخواهد صرفا در سابقهاش بیاید که ۶ ماه سرپرست فدراسیون بوده؟ بابا شماها جوان هستید و بیایید نوعی رفتار کنید که مردم به شماها علاقهمند شوند و بگویند شما دنبال این هستید که فوتبال پیشرفت کند. بگویند شما در باند و گروهی نیستید و فرمانبردار نمیشوید. وقتی میروند دنبال چنین بازیای بگو نه! من سرپرست هستم و تصمیم نهایی را من میگیرم. در نهایت باید بگویم من فقط به خاطر دین و وطنم حرف میزنم، اما، چون اینها مرا نمیخواهند کاندید نمیشوم. اصلا مسوولان وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک کی هستند که آدم برود به اینها بگوید مرا تایید کنند یا حتی تایید هم نه به آنها بگویم مرا بیاورید؟ خودشان باید دلشان بسوزد و ببینند از بین کسانی که هستند چه کسانی میتوانند کار را بچرخانند و بعد او را بیاورند.
گویا آقای ماجدی میخواهد بیاید و کاندید شود.
انشاءالله بتواند کار کند و بلد باشد. چه اشکالی دارد؟ بیاید انجام بدهد. ولی اینجور نباشد که فقط بخواهد صندلی را پر کند. تازه اگر نیاید به خاطر کارهایی که در این چند ماه کرده و مهرهچینیهایش حتما یک پست خوب میگیرد تا جواب خدمتهایی که به آنها کرده و فدراسیون را به این روز انداخته بگیرد، حالا یا دبیرکلی یا نایبرییسی.
پس یعنی آقای ماجدی پشت این داستانهای چند وقت اخیر فدراسیون بوده؟
نه به تنهایی. گروه هیات رییسه و ماجدی با هم بودند. مصاحبه آقای عزیزیخادم را ببینید. میگوید همه آنها پول گرفتند و آن وقت خود عزیزیخادم به جرم گرفتن پاداش برکنار شده. کاری به راست و دروغ پول گرفتن عزیزیخادم ندارم ولی خب شما هم که گرفتید. خود شما هم به من اعلام کردید که میخواهیم عزیزیخادم را بزنیم و زدید و دیدید چه شد.
آقای آجورلو هم از نامزدهای احتمالی است...
انشاءالله. وقتی ایشان میبیند چه کسانی شرکت کردهاند، معلوم است که میآید جلو. انشاءالله که بتوانند بچرخانند و موفق باشند.
ایران ورزشی نوشته بود، قرار است هیاتهای فوتبال با شما برای ثبتنام رایزنی کنند. آیا این جلسه برگزار شد؟
نه آن جلسه هم برگزار نشد. جا دارد اینجا از آقای جوادی یاد کنم و بگویم هرجا رفته خدمت کرده ولی یک گله کوچک هم بکنم از ایشان که از مصاحبه من فقط بخش ورزشیاش را منتشر کردند وگرنه مصاحبه من بخشهای دیگری هم داشت و کاش منتشر میشد تا مردم بدانند. بله گفتند هیاتها تماس گرفتهاند و میخواهند ملاقات کنند ولی من همان موقع هم گفتم وقتی مسوولان وزارت ورزش ما را نمیخواهند همه هم بگویند فایدهای ندارد. اینها از خودم نه ولی از اسم من هم واهمه دارند، چون آن کارهایی که میکنند را من نمیکنم. اول از همه تظاهر و دروغ. اینها کسانی را میخواهند که بیایند و هر کاری دلشان خواست با آنها بکنند. تظاهر کنند و دروغ بگویند وگرنه سابقه همه ما مشخص است. اینکه که بودیم و چه بودیم و از کجا آمدیم. خدمت کردیم یا نکردیم. رنگ عوض کردیم یا نه.
انتقاد شما از سازمان لیگ بابت شفاف نبودن صورتحسابهای این سازمان هم خبرساز شد و آقای درودگر گفتند از شما دعوت میکنند به سازمان لیگ بروید و اسناد را ببینید.
ایشان از من دعوت کرد، بروم سازمان لیگ مدارک را ببینم. خبرگزاری مهر هم خیلی خوب جواب داد که چرا آقای دادکان ببیند؟ شما منتشر کنید همه مردم ببینند. منتشر کنید چقدر درآمد داشتید؟ چقدر دادید به باشگاهها؟ میدانید چرا مدیران باشگاهها هم حرف نزدند؟ چون خودشان هم دارند پولهای خوبی میگیرند. شما نگاه کنید تیمهای صنعتی که تا الان خوب پول گرفتند و خوب هم خرج کردند آن هم بدون حساب و کتاب چه وضعی دارند. یکی از این مجموعههای صنعتی آن زمانی که من در وزارت کار بودم، نامه زدند که اینها تخلفات گستردهای دارند. ما اینها را بر حسب وظیفه صدا زدیم ولی کسی پیگیری نکرد. حالا هم که استقلال و پرسپولیس پول مردم را گرفتهاند به اسم بورس و اینکه این دو باشگاه واگذار شده. پولها را دادند به مدیران دو باشگاه. پول مردم را. هیچ کس هم نمیرود برای ۳۰۰ هزار تومانی که بابت سهام داده شکایت کند. اما آیا سهامی به اینها فروخته شده؟ ۳۰۰ میلیارد جمع کردند و دویست و خردهای میلیاردش را دادند به استقلال و همین مبلغ را هم دادند به پرسپولیس که بروند یار بگیرند. با چه قیمتی؟ عین کارهای تیمهای صنعتی شده. کدام واگذاری؟ آن آقایی که مسوولش هست بیاید و جواب بدهد. یک کلاه خیلی گشاد گذاشتید سر مردم که جلوی چشمانشان را هم گرفت. چقدر دروغ میگویید آخر! پول را جذب کردید و دادید به دو تا تیم. خب برای چند وقت؟ یک فصل؟ فصل بعد دوباره میگویید ده درصد بعدی را در بورس بفروشیم. تا کی میخواهید از مردم پول بگیرید؟ مردم چه نقشی در تصمیمات شما دارند؟ هیچ! پولها را دادید و اینها قراردادهای ده، پانزده میلیاردی میبندند. چه کسی جلویش را میگیرد؟ سازمان لیگ؟ همهاش دروغ است.
یکی از مسائل بزرگ فوتبال ما در این روزها قراردادهای نجومی است که با بازیکنان بسته میشود.
با چه پولی؟ سهام فروختید و پول مردم را گرفتید و دارید پخش میکنید. باشگاههای صنعتی هم پول کارگرهای بدبخت کارخانههاشان را خرج میکنند. آن بندگان خدا پای کوره بایستند و پولشان را شما بگیرید و بشوید مدیر هزینه و ۲۰ میلیارد بدهید به بازیکن. چرا؟ فقط برای بقای خودت. نه برای بقای باشگاه. این دو تا تیم استقلال و پرسپولیس را هم به همین شکل آلوده کردند.
ماجرای تبلیغات محیطی هم در سازمان لیگ کلی حاشیه داشته.
سازمان لیگ بیاید همه چیز را بگذارد توی سایت تا همه ببینند. چقدر هزینه کردید و چقدر درآمد داشتید؟ چقدر آدمهای مختلف پورسانت گرفتند؟ بگذارید توی سایت تا مردم ببینند. به آن آقای مسوول سازمان لیگ میگویم چند سال است آمدی به عنوان رییس سازمان لیگ و هی آدمهای مختلف را میاندازی جلو تا مصاحبه کنند و خودت نمیآیی یک کلمه حرف بزنی. بیا قشنگ بگو ما اینقدر درآمد داریم و اینقدر هزینه کردیم و اینقدر دادیم به باشگاه تا اگر منتقدی هم هست دیگر از فردا چیزی نگوید. من کسی را هم متهم نمیکنم. دلم میسوزد با این شکلی که جلو میرویم، دو سال دیگر کسی نتواند اداره کند فوتبال را. با این پولها نمیشود. بازیکنی که تازه آمده بیاید قرارداد بالای ۱۵ میلیارد ببندد. به مدیران باشگاهها میگویم اگر راست میگویید دوزار از این پولها را خودتان بدهید. شما بگو یک جا اینها پولی از خودشان خرج کرده باشند حتی در جاهای خیریه. ولی پول این ملت بدبخت را میگیرند و خرج میکنند.
برخی معتقدند افزایش قیمت بازیکنان به خاطر تورم است. تورم هم که...
دولت میگوید ما دنبال اینیم که جلوی تورم را بگیریم. میگوید عدالت، عدالت، عدالت! کدام عدالت؟ ۵ قلم کالایی که میخواست گران شود به ۲۰۰ قلم کالا رسید. هر کس هم حرف بزند ضد انقلاب است؟ هر کسی حرف بزند ضد دین است؟ آن دینی که تو میگویی را کسی قبول ندارد. اولین چیزی که در دین گفته میشود، مساوات و عدالت است. کدامش رعایت شده؟ مدیران ما بیایند چه پولها و امکانات و خانههایی بگیرند و مردم را فراموش کنند. یک روز بیایند جای مردم بنشینند و بگویند ما با حقوق ۸ میلیونی زندگیمان را چرخاندیم. همه چیز را برای خودشان میخواهند. دو سال و نیم است مجلس آمده. کدام اقدام را کرده؟ همهاش حرفهای حاشیهای و بیخودی. اینهایی که توی کمیته تربیتبدنی و مجلس هستند. همین آقای قاضیزاده و آقای راستینه که مدام هم حرف میزنند تا خودشان را نشان بدهند. ببینید یک حرفی زدهاند که به درد مردم بخورد؟ فقط مصاحبه میکنند تا مطرح شوند. شما اگر آنجا هستی جلوی بریز و بپاشها را بگیر.
میگویند اینها دنبال عوض کردن سرمربی تیم ملی هستند...
بله در جریانم. ببینید دنبال چه چیزهایی هستند اینها! اگر راست میگویند بروند در باشگاههای استقلال و پرسپولیس و تیمهای صنعتی ببینند چقدر هزینه میکنند. آن هم با پول مردم. چرا شما یک کلمه نمیآیی پیگیری کنی از یک قرارداد چند نفر دلال سود میبرند؟ جلوی کدامشان را گرفتی؟ مجلس بگوید در این دو سال و نیم چه کار کرده؟ تمام حرف و حدیثها هم پشت سر خودشان بوده. همه را دارید توجیه میکنید. هی هم میگویید هیچ کس حرف نزند. هیچ کس حرف نزند فقط شماها حرف بزنید؟ شمای نماینده چه کردی برای مردم؟ وزارت ورزش چه کرده؟ دلم میسوزد و میدانم برای خودم دشمن میسازم ولی از یک نظر خوشحالم. از اینکه چند سال پیش که من انتقاد میکردم به تعداد انگشتان دست هم نبودند کسانی که این حرفها را میزدند. الان میبینید این موج برخاسته و خیلیها در مسائل سیاسی و اجتماعی و ورزشی منتقد شدهاند. بابا جمع کنید! اگر نمیتوانید بروید. چه کسی میگوید باید حتما ۴ سال و ۶ سال و ۸ سال بمانید. ثروت این مملکت کجاست؟ هر کسی هم حرفی بزند صبح یک انگ به او میچسبانند و با سایت و روزنامه و رسانه ملی هم که دستشان است شروع میکنند به کوبیدن. شما نمیخواهید عکس یک نفر یا اسمش را حذف کنید. واقعیتها را بگویید. ببینید مردم نسبت به دین و نظام و انقلاب خوشحالتر میشوند یا نه؟ ببینید قوام بیشتر میشود یا نه؟ این درست است که مدام دروغ بگوییم و وصله پینه کنیم؟ درست است که به هر کس که در شهرستانها به تظلمخواهی میرود و دنبال حق و حقوقش میدود بگوییم ضد انقلاب است و باتحریک خارجیها این کارها را میکند؟ این درست است که بگویید رفتیم دیدیم با خارجیها در ارتباط است؟ الان من حرف میزنم با تحریم خارجیهاست؟ کی به من یاد میدهد؟ دلم میخواهد بیایی گوشیام را ببینی. تمام تلویزیونهای خارجی با من تماس میگیرند برای مصاحبه. ضمن اینکه برای همه احترام قائلم با یکی از اینها تا حالا مصاحبه نکردم و حرف نزدم. دلم برای مملکتم میسوزد. بیایید ببینید مردم چه میگویند. هر کس هم با خارجیها حرف بزند صبح میگویید فلان است و بهمان. من با آنها نیستم ولی بهشان احترام میگذارم. خبر بخواهند از من بگیرند حرف نمیزنم. ولی چرا این جو را درست کردید؟ اگر شماها حق هستید و عدالتخواهید بگذارید مردم حرف بزنند. یک روز اعلام کنید کسانی که ما را نمیخواهند بیایند در خیابان. بگویید آنهایی که با سیاستهای ما مخالفند بیایند بیرون. آنهایی که این مجلس و دولت را دیدند و فهمیدند این دو هیچ چیزی از عدالت و مساوات و حق نگفتند بیایند بیرون. ببینید خودشان هم میآیند توی این تظاهرات شرکت میکنند یا نه؟ اگر دینترس و خداترس باشند خودشان میآیند و میگویند ببخشید ما هیچ کاری نتوانستیم بکنیم.