نگاهی به اظهارنظر ۲۷ خرداد ماه معاون حقوقی وزارت ارشاد، حاکی از یک پذیرش، حداقل در بخش سریال هاست. او، گفته است، «در دوساله اخیر مسوولیت تولید و نظارت و ارزشیابی سریالهای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمها به صداوسیما سپرده شده و این سازمان باید پاسخگو باشد.»
این موضع پیشتر از سوی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم مطرح شده بود که در اسفند ۱۴۰۰ بیان کرد، «تا روشن شدن ماجرا ما در سازمان سینمایی سریال و کارهایی که برای پلتفرم هاست را بررسی نمیکنیم.»
از طرفی پیمان جبلی هم ششم خرداد ماه امسال در اظهاراتی در دانشگاه صنعتی شریف بر جایگاه نظارتی صداوسیما بر پروژههای شبکه نمایش خانگی تاکید کرده و البته در این میان بین فیلمها و سریالها تفاوتی قائل نشده است.
رییس صداوسیما پس از آنکه اظهاراتش در این نشست با انتقاد برخی سینماگران مواجه شد، با تشریح مجدد این اظهارات، از موضع خود در قبال نظارت بر شبکه نمایش خانگی کوتاه نیامد و گفت: «چه کسی صاحب اینجا (پلتفرم ها) است؟ چه کسی باید این را مدیریت کند؟ ما اگر ادعای نظارت داریم این ادعا سلیقهای نیست. وظیفهای است که قانون اساسی گردن ما گذاشته است...»
و حالا در امتداد این موضع گیری ها، انتشار نامهای از سوی رییس سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) خطاب به رییس صداوسیما مبنی بر درخواست برای تشدید «برخورد بازدارنده ساترا با تخلفات پلتفرمهای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی»، شرایط متفاوت از قبل را نمایان میکند.
در نامهای که از سوی سعید مقیسه به پیمان جبلی در ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۱ نوشته شده و این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود، بر سپرده شدن کامل این مسوولیت به صداوسیما و اجرایی شدن قوانین نظارتی در صورت مشاهده تخلفات تاکید شده است.
رییس ساترا در گزارشی، تهیه نامه اتمام حجت با پلتفرمهای متخلف و تعیین ضرب الاجل یک هفتهای برای تمکین به قانون و مقررات ساترا و توقف اقدامات متخلفانه را یادآور شده است. رویکردی که بازتاب آن را در روزهای اخیر در اقدام یکی از پلتفرمها برای حذف یک سریال به دلیل نداشتن مجوز رسمی و بازگشت دوباره، پس از دریافت مجوز ساترا شاهد بودیم.
ضمن اینکه در صورت تمکین نکردن از قوانین ساترا، صدور نامه تعلیق مجوز و فیلتر کردن دامنه پلتفرم و طرح شکایت در دادسرای فرهنگ و رسانه و جرایم رایانهای در دستور کار قرار خواهد گرفت و در این مسیر ارسال نامه به وزارت ارتباطات برای خدمت ندادن به دیتا سنترها در دستور کار اجرایی ساترا قرار گرفته است.
و، اما در شرایطی که این روزها پروژههای شبکه نمایش خانگی از تبلیغات محیطی و شهری به وفور بهره میبرند و اتفاقا بزرگترین بنرها در سطح شهر به همین پروژههای پرسود و پرچهره اختصاص دارد، سازمان زیرمجموعه صداوسیما در نامهای به بخشهای مختلف از جمله معاونت علمی ریاست جمهوری، ارشاد و شهرداری، خواستار محرومیت پلتفرمهای متخلف از تبلیغات شهری و همچنین حمایتهای مالی و لغو نشان اینماد شده است که قطعا ضرر مالی قابل توجهی را نصیبشان خواهد کرد.
در اسفند ماه ۹۹ پس از اینکه مسوولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر آن از سوی مجلس بر عهده ساترا ـ سازمان زیرمجموعه صداوسیما ـ گذاشته شد و در پی تاکید بر این قانون در زمستان ۱۴۰۰ و در جریان بررسی بودجه سال ۱۴۰۱ در مجلس، در ۲۳ اسفند ماه ۱۴۰۰ جمعی از سینماگران در نامهای خطاب به دبیر شورای نگهبان، خواستار رفع ابهام در این حوزه شدند؛ با تاکید بر اینکه «بخش بزرگی از صلاحیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موجب یک قانون یک ساله به سازمانی نوپا (ساترا) سپرده شده که بار مالی سنگینی بر بیت المال وارد میکند.» و پس از آن بود که بخشی از قانون بودجه ۱۴۰۱ کل کشور که نظارت بر پلتفرمهای اینترنتی را به ساترا انتقال میداد، به علت ایراد شورای نگهبان قانون اساسی توسط مجلس شورای اسلامی حذف شد و البته با این تاکید که «مسوولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر آن منحصرا بر عهده سازمان صداوسیماست.»
با این همه در فروردین ماه ۱۴۰۱ نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس از استعلامی خبر داد که به اعتقاد وی میتوانست به قائله خاتمه دهد. غلامرضا منتظری تاکید کرد که در شبکه نمایش خانگی هم وزارت ارشاد و هم صداوسیما سهم دارند و البته مسوولیت اصلی با صداوسیماست؛ و یادآور شد تدوین یک آیین نامه درست راهگشاست.
مروری بر این تاریخچه، بر اهمیت نقش مجلس در تعیین جایگاه نظارتی سازمانها بر پروژههای شبکه نمایش خانگی حکایت دارد؛ جایگاهی که در نامه رییس ساترا به رییس صداوسیما هم بر آن تاکید شده و از «رایزنی با نمایندگان کمیسیون فرهنگی به منظور پیش بینی نطق پیش از دستور و ایراد تذکر» خبر میدهد.
در تمام این دو سال اصناف سینماییِ منتقد به سپردن مسوولیت وی او دیها به صداوسیما، با بهره گیری از رفتارهای رسانهای مانند تشکیل کارزار و انتشار نامههای متعدد به متولیان و ...، خواستار جلوگیری از یک دست شدن تولیدات شبکه نمایش خانگی با تولیدات صداوسیما بر اساس متر و معیارهای این رسانه شده اند و نگرانی خود را بابت تشدید بیکاری در فضای سینما اعلام کرده اند؛ و این در حالی است که البته صداوسیما به عنوان یک رسانه فراگیر در کشور، خود از این شرایط بی بهره نبوده است. با این همه در نامه اخیر مقیسه به پیمان جبلی مصاحبه و اقدام رسانهای برای تنویر افکار عمومی و معرفی دستگاههایی که با ترک فعل برای رعایت قانون همراهی نمیکنند تاکید شده است.
با این همه در شرایطی که به نظر میرسد نامه رییس ساترا به رییس صداوسیما بیش از آنکه درخواستی برای اجرایی کردن ۱۲ بند نامه باشد، یک گزارش عملکرد محسوب میشود، اما همچنان بسیاری در آن طرف ماجرا همچنان امیدوارند که پاسخ پیمان جبلی که با شعار تحول به ساختمان شیشهای صداوسیما پا گذاشته و بر همکاری حداکثری با هنرمندان تاکید دارد، رویکردی شاید کمی متفاوتتر از این برخوردهای بازدارنده باشد.
حال باید صبر کرد و دید، ساترا که مدتی است در فضای رسانه خبری را به صورت رسمی برای رسانهها ارسال نمیکند، آیا در روزهای آینده دستورالعمل جدیدی را در حوزه نظارت بر پلتفرمها اعلام و رسانهای خواهد کرد یا همچنان نظارت بر شبکه نمایش خانگی و پروژه هایش، به صورت قوانین نانوشتهای برای رسانهها و البته تولیدکنندگان باقی خواهد ماند.