علت حساسیت این موضوع اینست که برخلاف شعارهائی که داده میشود، بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور و معیشت مردم به تحریمها گره خورده است. اینکه گفته شودتحریمها را خنثی میکنیم و اجازه نمیدهیم به زندگی مردم لطمه وارد کنند، شعار خوبی است، اما پشتوانه عملی ندارد. این قبیل شعارها برای دوران تبلیغات انتخاباتی کاربرد دارند، ولی همان کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به این قبیل شعارها متوسل شده بودند، اکنون که نزدیک یکسال است مسئولیت اجرائی کشور را برعهده دارند، به این نتیجه رسیدهاند که بدون رفع تحریمها نمیتوانند مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند. بنابراین، طبیعی است که سؤال درباره سرانجام مذاکرات برجامی یک سؤال مطرح باشد و اقشار مختلف مردم در جستجوی جواب آن باشند.
بخشی از مشکلات اقتصادی کشور معلول ناکارآمدی مسئولین اجرائی به ویژه وزرای اقتصادی است. آنها نه در برنامهریزی و نه در اجرا توفیقی نداشتند، ولی با اینحال هنوز هم از جای خود تکان نخوردهاند و مجلس هم که بارها درصدد استیضاح آنان برآمده، با مانع مواجه شده و نتوانسته به اختیارات قانونی خود عمل کند و این وزرای ناکارآمد را کنار بگذارد. چنین وضعیتی زیبنده یک حکمرانی اسلامی نیست و هیچکس حق ندارد کشور و سرنوشت و معیشت مردم را معطل ناکارآمدی افرادی کند که کارنامه آنها در یکسال گذشته عدم موفقیتشان را به روشنی به اثبات رسانده است.
در بخش سیاست خارجی و تصمیمگیری در زمینه مذاکرات برجامی نیز دولت سیزدهم دچار ضعف مشهود است. با قطع نظر از میزان توانائی گروه مذاکرهکننده برجامی و میزان مسئولیت و اختیارات این گروه و تداخلی که ممکن است در اختیارات و مسئولیتهای بخشهای مختلف مرتبط با مذاکرات برجامی وجود داشته باشد، این واقعیت کاملاً مشهود است که موقعیت کنونی برای تصمیمگیری جهت رسیدن به یک توافق قابل قبول و احیاء برجام را نباید از دست داد. سخنان مسئولان ایرانی و غربی اعم از اروپائی و آمریکائی، نشان میدهند طرفین تمایلی به کنار گذاشتن برجام ندارند.
غربیها با صراحت اعلام میکنند بهترین توافق روی میز است، گام آخر را بردارید. بالاترین مقام سیاست خارجی کشورمان نیز در جملاتی بدون ابهام سخن از تمایل ایران به رسیدن به یک توافق خوب و پایدار و قوی میگوید. حتی بعضی نقشآفرینان منطقهای در وساطت میان ایران و آمریکا برای حصول توافق برجامی نیز اعلام داشته «فرصتی طلائی برای رسیدن به یک توافق فراهم شده است». در چنین موقعیتی انتظار از مسئولین ایرانی اینست که از فرصت استفاده کنند و تصمیم نهائی را برای رسیدن به یک توافق که دربردارنده منافع ملی کشورمان باشد، بگیرند و به این واقعیت توجه نمایند که موقعیتی بهتر از آنچه اکنون در اختیار دارند پیش نخواهد آمد.
هیأت مذاکرهکننده ایرانی در دولت سیزدهم از این امتیاز برخوردار است که اختیارات لازم را دارد و موانع و مشکلات عدیدهای که هیأت مذاکرهکننده دولت قبلی با آنها مواجه بود، اکنون وجود ندارند. با اینحال، تأخیر یکساله آنهم بدون دستاوردی بیش از آنچه هیأت قبلی در اردیبهشت ۱۴۰۰ توانسته بود به دست بیاورد، بهیچوجه قابل قبول نیست. اکنون مردم کشورمان با سؤالها و کنجکاویهائی که در زمینه مذاکرات برجامی دارند، میخواهند به هیأت مذاکرهکننده برجامی و دولت سیزدهم بگویند ما به همان دستاورد اردیبهشت ۱۴۰۰ قانع هستیم و این نکته که رسیدن به توافق به نام چه کسی و کدام دولت سند بخورد اصلاً مهم نیست. شما پای همان توافق که میدانیم موفق به افزایش دستاوردهایش نمیشوید را امضا کنید و سندش را به نام خودتان بزنید، ولی برای رفع تحریمها و حل مشکلات مردم بیش از این درنگ نکنید.
میبینید که حتی نمایندگان مجلس یازدهم که با شما همراه و همجناح هستند نیز از شرایط دشوار اقتصادی کشور و دشواریهای معیشتی مردم به فریاد آمدهاند. این واقعیت را بپذیرید که کشور به یک دگردیسی در مدیریت اقتصادی و در سیاست مذاکرات برجامی نیاز دارد. بدون این دگردیسی نمیتوانید مشکلات اقتصادی را حل کنید و هرچه بیشتر آن را به تأخیر بیاندازید، مشکلات انباشتهتر میشوند و ممکن است کار به جائی برسد که نتوانید از عهده حل آنها برآئید. تا دیرتر نشده از این بیتصمیمی عبور کنید.