روزنامه جوان با افشین علاء شاعر آیینی اصلاح طلب مصاحبه کرده است.
گزیده اظهارات افشین علاء در ادامه آمده است:
*من هم سرود «سلام فرمانده» را دوست دارم و با آن اشک ریختهام، ولی نقدش را هم نوشته و حتی برای رفع برخی سستیهای زبانی و مفهومیاش پیشنهاد دادهام، اما فایدهای نداشت، چون نگاه متولیان فرهنگی ما حرفهای و تخصصی نیست و آثار فاخر را نمیشناسند، البته دستگاه تبلیغی نظام به کارهایی مثل سلام فرمانده که به لطف خدا موجآفرین شد نیز نیاز دارد، اما تکلیف آثار فاخر چه میشود؟
*باید قبول کرد که مسئولان فرهنگی ما از رهبر معظم انقلاب خیلی عقب هستند، شعرا متأسفانه آنگونه که باید قدر نمیبینند. فقط در مناسبتهای آیینی سراغ شاعران میروند، آن هم بدون احترامی که برای سایرین قائل میشوند، مثلاً از نظر حقالزحمه به شاعران که میرسند همه چیز فیسبیلالله است. این تلقی درباره شاعر وجود دارد، اما همان افراد اگر بخواهند یکی از این سلبریتیها را دعوت کنند، میدانند باید چقدر بپردازند، چون آنها جایی مجانی نمیروند.
*این نشان میدهد قیمت فرهنگ و ادب در کشور ما در ذهن مسئولان چقدر کم است. با خود میگویند طرف میآید مفتی شعر میخواند و میرود و لابد خوشحال هم است که تریبونی گرفته است، این کلیشهها در افکار مسئولان ما وجود دارد، البته برای من وجه مادی اولویت ندارد، اما وقتی میبینم نگاه مسئولان ما به ورزشکاران، بازیگران و حتی مادحین جوری است که میدانند برای آوردنشان باید هزینه کنند، اما شعرا را یک نیروی آماده به خدمت فرض میکنند، نگران فرهنگ کشورم میشوم، البته خود شعرا هم در این باره بیتقصیر نیستند. من به برخی از دوستان میگویم اجازه ندهید با شعر به عنوان یک هنر دمدستی رفتار شود. هنر خود را ارزان نفروشید.
* در دهه ۶۰، یعنی اوایل پیروزی انقلاب با وجود جنگی خانمانسوز و آن همه درگیری و ترور و مشکلات دیگر، شاهد شکوفایی هنر و ادبیات انقلاب بودیم. چرا؟ چون شخصیتهای بزرگی در صدر بودند. خود آیتالله خامنهای به عنوان رئیسجمهور وقت یک شخصیت جامع فرهنگی بودند. نفس حضور این شخصیتها با وجود اختلافنظرهایی هم که داشتند باعث شده بود فرهنگ، هنر و ادبیات انقلاب پیریزی محکمی داشته باشد. بعدها در دولت آقای خاتمی هم شاهد رونق بازار فرهنگ بودیم، اگر چه باز هم اختلاف نظر وجود داشت.
* شخصیت خود رئیسجمهور (خاتمی) یک شخصیت فرهنگی بود، ایشان سالها وزیر ارشاد بودند و اشراف بر مسائل فرهنگی و حساسیتهای آن داشتند. وزیران ارشاد ایشان مثل آقای مهاجرانی و آقای مسجدجامعی هم همین طور. به مسئله فرهنگ اشراف زیادی داشتند و رابطه خوبی با اهالی فرهنگ برقرار کردند.
* (در پاسخ به این سوال که: آقای مهاجرانی را رهبر معظم انقلاب برای پست وزارت به آقای خاتمی پیشنهاد میدهند و آقای خاتمی اساساً ابتدا گزینه آقای مهاجرانی را در نظر نداشتند) آقای مهاجرانی چهره ارزشمندی است. الان هم میبینید با وجود نقاری که پیش آمد و ایشان از کشور رفته است، چقدر مواضع خوبی نسبت به نظام و رهبری دارند و به خاطر همین اپوزیسیون خارجنشین به او پرخاش میکنند. کاش ایشان بتواند دوباره به کشور برگردد. مقصودم این است که رویکرد فرهنگی و تعامل با اهالی فرهنگ و هنر در برخی دولتها جوری بود که به تقویت همدلی میان آنها و حاکمیت منجر میشد و نوعی دلگرمی ایجاد میکرد. خود رهبری اغلب سعی میکنند این رابطه را برقرار کنند.