پرهام پوررمضان با اشاره به برگزاری نشست سالانه بازنگری پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای در سازمان ملل، اظهار کرد: پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای مهمترین معاهده هستهای جهان با ۱۹۱ عضو است که باعث ایجاد رژیم عدم اشاعه شده است. این معاهده دو دسته از کشورهای دارنده سلاح هستهای و فاقد سلاح هستهای را شامل میشود که کشورهای فاقد سلاح هستهای بایستی از دستیابی به این سلاح اجتناب ورزند و کشورهای دارای سلاح هستهای هم باید به سمت استفاده صلحآمیز از آن طبق ماده ۶ پیمان منع اشاعه هستهای عمل کنند.
وی با اشاره به پیمان منع جامع آزمایش هستهای موسوم به CTBT ادامه داد: طبق پیمان CTBT، در بندهایی تحت عنوان منع تولید سلاح شکافپذیر هستهای، کاهش رقابت هستهای و دکترین بازدارندگی، بایستی یک اجماع جهانی توسط کشورهای دارنده سلاحهای هستهای صورت بگیرد تا از گسترش این سلاح جلوگیری کند و آن را از بین ببرند. اما تمامی این بندها و مقررات تنها روی کاغذ است. پیمان منع گسترش سلاح هستهای بر روی کاغذ موفق بوده ولی در مقام اجرا ناموفق عمل کرده است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه به تشریح دلایل عدم موفقیت پیمان منع اشاعه سلاحهای هستهای پرداخت و عنوان کرد: نظام بینالملل قبل و بعد از جنگ سرد، بر مبنا و اساس قدرت شکل گرفته است. سودانگاری کشورهای قدرتمند هیچ نوع اجازهای به نابودی سلاح هستهای نمیدهد و در این میان کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که میخواهند از آن استفاده صلحآمیز بکنند، در این کارزار قدرتمند دچار مشکل میشوند. بر این اساس چه بر مبنای نظریه لیبرالی آزادیخواه و چه بر مبنای نظریه واقعگرایانه قدرتمدار، این پیمان موفقیت چندانی نداشته است.
پوررمضان بیان کرد: با توجه به آمار، جنگ سرد تاثیرات مهمی را بر روی مسئله هستهای داشت. در واقع پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی باعث شد که تفکر هستهای و میزان سلاح هستهای به میزان مناسبی در جهان کاهش پیدا کند و قدرت تنها در سلاح هستهای خلاصه نشود. مثلا در سال ۱۹۸۶ در جهان ۷۰ هزار سلاح هستهای وجود داشته است، اما امروز در سال ۲۰۲۲ شاهدیم ۱۳ هزار سلاح هستهای در جهان وجود دارد که ۹۱ درصد آنها در اختیار روسیه و ایالات متحده آمریکا است و تنها ۹ درصد آن در کشورهای دیگر وجود دارد، زیرا در قرن ۲۲، مولفههای قدرت شامل مسائل مختلفی از جمله انرژی، محیط زیست، سیاست خارجی توسعهگرا، دیپلماسی اقتصادی و تقویت بنیانهای نظم نوین بینالمللی از طریق اقتصاد میشود.
وی در خصوص تبعات افزایش سلاحهای هستهای اظهار کرد: افزایش کلاهک هستهای در یک نگاه بلندمدت منجر به بحران هستهای و رفتن به سوی جنگ هستهای خواهد شد و اولین خطری که به دنبال دارد کشته شدن تعداد زیادی از کودکان، جوانان و افراد مسن میشود و در مرتبه دوم باعث بر هم خوردن زنجیره غذایی ناشی از وابستگی متقابل در زمینههای مختلفی از جمله انرژی، اقتصاد و مسائل دیگر میشود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل اضافه کرد: تاثیر دیگر افزایش فعالیتهای هستهای بر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، تغییر در سیاستهای اقلیمی و آمایش سرزمین است. ما با یک تغییر اقلیمی مواجهیم به صورتی که اگر در گذشته در پاییز انتظار باران داشتیم، امروز در تابستان باران دیده میشود.
پوررمضان در خصوص وضعیتسنجی کشورهای عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای گفت: سه کشور هند، پاکستان و سودان جنوبی به همراه رژیم صهیونیستی این پیمان را امضا نکردهاند و کره شمالی به خاطر آمریکا از NPT خارج شد. طبق ماده ۱۰ پیمان منع گسترش سلاح هستهای، کشورهای عضو میتوانند در صورتیکه مواد این پیمان، علیه منافع ملی و حیاتی آنها باشد، ۹۰ روز پیش از خروج، خروج خود را اعلام کنند اما نکتهای که وجود دارد این است که واقعا این پیمان بهصورتی است که هزینه و فایده خروج در آن مطرح باشد؟ پاسخ این سوال را باید در حقوق بین الملل پیدا کرد اما باید توجه داشت در نظام کنونی چنین مواردی بیشتر روی کاغذ مطرح است زیرا رژیمهایی مثل اسرائیل یا بسیاری از کشورها از قواعد و قوانین عرف بین الملل پیروی نمیکنند.
وی با مقایسه وضعیت ایران و اسرائیل نسبت به معاهده NPT عنوان کرد: تغییرات در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی ایران نشات گرفته از نظریه هویتگرای سازهانگاری و بر پایه ارزشها و هویت اسلامی و ایرانی است که به هیچ وجه قابل پذیرش غرب نیست و این مسئله به خودی خود دلیلی بر تحریمهای ظالمانه آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران و روند رو به تنش در مذاکرات هستهای است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: این در حالیست که اسرائیل نهتنها به عضویت NPT در نمیآید بلکه به عنوان بازوی ایالات متحده در بعد منطقهای و فرامنطقهای به صورت کاملا آزادانه به بازیگری میپردازد؛ چراکه اگر عضویتش در این معاهده ثبت شود، به دلیل نوع راستیآزماییهایی که زمینه محدودیتها را فراهم میکند، دیگر نمیتواند به عنوان بازیگر موفق و موثر در قدرتآفرینی ایالات متحده آمریکا به بازیگری بپردازد. نشستهایی مانند نشست اخیر اعضای پیمان منع گسترش سلاح هستهای در نیویورک نیز تنها تلاشی برای صحه گذاشتن و تقویت اصولی است که فقط بر روی کاغذ نوشته شده است.
پوررمضان با اشاره به تفاوتهای موازین حقوق بشر اسلامی و حقوق بشر غربی خاطرنشان کرد: حقوق بشر اسلامی بر اساس موازین شرعی است و درست طبق همین قوانین، بر اساس بیانات رهبری سلاح هستهای در دکترین بازدارندگی ما جایی ندارد.
وی افزود: نقطه مقابل حقوق بشر اسلامی، حقوق بشر غربی است. در حقوق بشر غربی، ممکن است تا حدودی حقوق شهروندی رعایت شود، اما این حقوق بشر در غرب در حد واژه باقی مانده است و نتوانسته به مسئله عیان جامعه برسد. اما حقوق بشر اسلامی که بر اساس آموزههای اسلام شکل گرفته، در ارتباط با سلاح هستهای، رابطهای بالا به پایین را نمایش میدهد، زیرا عدم استفاده از سلاح هستهای نشات گرفته از حقوق بشر اسلامی است.