نایجل جونز مورخ و روزنامه نگار است. او نویسنده هشت کتاب تاریخی و زندگی نامه بوده است از جمله زندگی نامه «روپرت بروک» (شاعر مشهور بریتانیایی جنگ جهانی اول) و «اسوالد ماسلی» (سیاستمدار اهل بریتانیا) بوده است. هم چنین، او نویسنده کتابهایی چون «صلح و جنگ: بریتانیا در سال ۱۹۱۴» و «برج: تاریخ حماسی برج لندن» بوده است. او در زمینه تاری نگاری پیرامون ظهور نازیسم و فاشیسم در جنگ جهانی مورخی شناخته شده است و چندین سال است که تورهای تاریخی جبهه غرب در آلمان و ایتالیا را هدایت میکند. نایجل معاون سابق سردبیر «تاریخ امروز» و سردبیر موسس مجله «بیبیسی تاریخ» به طور مرتب برای آن روزنامه و نشریات بریتانیایی مینویسد و به مرور کتب میپردازد. هم چنین، او به عنوان مهمان به برنامههای مختلف تلویزیونی دعوت میشود.
به گزارش اسپکتیتر، از زمان حمله «پوتین» به اوکراین در ماه فوریه رسانههای جهان مملو از شایعاتی هستند، مبنی بر اینکه ولادیمیر پوتین به شدت شاید به طور لاعلاجی بیمار است. گمانه زنیهای مداوم مبنی بر ابتلای رئیسجمهور روسیه به سرطان یا بیماری پارکینسون و یا هر دو وجود داشته است.
اکنون سرلشکر «کایریلو بودانوف» رئیس اطلاعات نظامی اوکراین شایعه دیگری را به میان آورده است: او در تلویزیون اوکراین مدعی شد که پوتین به طور مرتب از یک یا چند بدل استفاده میکند و حتی ممکن است در نشست تهران با حضور «اردوغان» رئیس جمهور ترکیه نیز نه خود پوتین بلکه بدل او حضور داشته است. بودانوف به عنوان مدرکی برای تایید صحت نظریه خود به شکل گوشهای پوتین اشاره کرد که به ادعای او در طول سالها همراه با قد او در عکسهای مختلف تغییر کرده است.
اوکراین علاقه آشکاری به انتشار داستانهایی دارد که نشان میدهد پوتین که سربازاناش کشورشان را غارت کردهاند مرده و یا در حال مرگ است یا به طور غیر قابل پاسخی در صحنه حضور ندارد. این در حالیست که «ویلیام برنز» رئیس سازمان سیا گفته که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد پوتین بیمار است.
با این وجود، پیش از آن که ادعاهای «بودانوف» را بهعنوان یک تفکر واهی یا تبلیغات نادیده بگیریم ارزش دارد که تاریخچه رهبرانی که بدل داشتهاند را در نظر بگیریم و بدانیم که در عمل این اتفاق نه تنها در روسیه بلکه در نقاط دیگر نیز جهان رخ داده است.
در سال ۲۰۰۸ میلادی، یک کهنه سرباز روس جنگ جهانی دوم به نام «فلیکس دادایف» کتابی را احتمالا با تایید پوتین منتشر کرد که در آن ادعا کرده بود او به عنوانی یک از چهار بدل برای ایفای نقش به جای «جوزف استالین» دیکتاتور شوروی استخدام شده بود. دادایف نوشت که شباهتاش به استالین زمانی که وی در جنگ به شدت مجروح شده بود شناخته شد. اگرچه او هنوز در بیست سالگیاش به سر میبُرد زخمهایش او را پیر کرده بودند و و پلیس مخفی شوروی او را بهعنوان فردی با ظاهر مناسب و شبیه استالین انتخاب کرد که در آن زمان در دهه ششم عمرش به سر میبُرد.
او و یک بدل دیگر که با نام «رشید» شناخته میشد توسط «الکسی دیکی» بازیگر شوروی که در چندین فیلم تبلیغاتی نقش استالین را بازی کرده بود تحت آموزش شدید و دقیقی قرار گرفتند. آنان یاد گرفتند که صدا، راه رفتن و رفتارهای استالین را تقلید کنند و اندکی جراحی پلاستیک سبک ظاهرشان را به اندازه کافی قانع کننده ساخت که حتی برخی از نزدیکان استالین را نیز فریب میداد. بدین ترتیب آنان در جلسات خسته کننده به جای او میایستادند و در رژهها ظاهر میشدند. پس از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳ میلادی دادایف و رشید بازنشسته شدند و در گمنامی باقی ماندند تا آن که دادایف در سن ۸۸ سالگی سکوت خود را شکست.
من در سال ۱۹۹۲ میلادی زمانی که به عنوان روزنامه نگار در اتریش مشغول به کار بودم با بدل یک دیکتاتور خونریز دیگر ملاقات و با وی مصاحبه کردم. یک مرد عراقی به نام «لطیف یحیی» در یک کنفرانس مطبوعاتی در وین برای درخواست پناهندگی سیاسی با داستانی خارق العاده ظاهر شد. شباهت ظاهری نزدیک یحیی به عدی پسر به اندازه پدر (صدام حسین) وحشی در مدرسه تشخیص داده شده بود.
در طول جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ میلادی او را از ارتش بیرون آوردند و مجبور به انجام عمل جراحی پلاستیک ساختند تا بیشتر به عدی شبیه شود و به عنوان بدل پسر صدام و وارث قدرت او به کار گرفته شود و در محافل و مراسم عمومی که احتمال خطر وجود داشت به جای عدی حضور یابد.
یحیی مدعی شد که که در یکی از چندین سوء قصد برای ترور پسر دیکتاتور منفور وقت عراق مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد، پیش از آن که وی پس از دستور برای شرکت در قتل سیاسی علیه شورشیان کرد بپیوندد. او به قدری شبیه عدی شده بود که کردهایی که او را زندانی کردند فکر کرده بودند وی عدی واقعی است. با این وجود، یحیی سرانجام آزاد و راهی اتریش شد.
اگرچه بعدا در مورد جنبههایی از داستان یحیی تردیدهایی ایجاد شد من تنها میتوانم بگویم که او مرا متقاعد کرد. او هم چنین تهیه کنندگان هالیوود را که بعدا داستاناش را در فیلم «بدل شیطان» (The Devil’s Double) به نمایش کشیدند را نیز متقاعد ساخت. او دقیقا شبیه عدی بود.
در بریتانیا نیز این موضوع آشکار شده که دست کم یک چهره مشهور از بدل استفاده کرده بود. «ام. کلیفتون جیمز» یک بازیگر استرالیایی به عنوان یک ستوان فروتن در ارتش خدمت میکرد. بسیاری از مردم به شباهت خارق العاده او با «برنارد مونتگومری» ژنرال برجسته بریتانیایی جنگ جهانی دوم اشاره کردند که در آن زمان برای تهاجم روز «دی» به اروپای اشغال شده توسط نازیها برنامه ریزی میکرد.
جیمز توسطام آی فایو (سازمان اطلاعات داخلی پادشاهی متحد بریتانیا) از گمنامی خارج شد و حرکات مونتگومری، صدای او و عادت شخصیاش را آموخت. او سپس با هواپیمای شخصی چرچیل به جبل الطارق و شمال آفریقا انتقال یافت و به عنوان ژنرال در ملاء عام رژه رفت.
تمام این موارد بخشی از یک عملیات فریب موفقیتآمیز بود تا آلمانیها را فریب دهند تا باور کنند که متفقین به جای نرماندی در جنوب فرانسه فرود خواهند آمد. زنده و سالم، مرده یا در حال مرگ، واقعی یا جعلی سرنوشت شخصی رهبر روسیه هنوز تفاوت چندانی با روند جنگ فرسایشی که «ولادیمیر پوتین» واقعی پنج ماه پیش به راه انداخت ایجاد نکرده است.