مرد بدهکار مادر نامزدش را کشت و جسدش را آتش زد
مردی که مادر نامزدش را به قتل رسانده و جسدش را کنار اتوبان رها کرده بود با درخواست اولیای دم و حکم دادگاه به قصاص محکوم شد. متهم که مجرم سابقه‌دار است بعد از مرخصی گرفتن از زندان مادرزنش را کشت و جسد او را سوزاند.
گزارش گم شدن زن میانسال به نام فهیمه را پسرش به ماموران داد. او گفت مادرش دو روز قبل از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است.
وقتی پلیس این گزارش را دریافت کرد متوجه شد جسدی که دو روز قبل در کنار اتوبانی در تهران پیدا شده احتمالاً مربوط به همین زن است. جسد سوخته و مقداری طلا همراه او بود. همچنین فشنگ‌های پیداشده کنار جسد نشان می‌داد او با شلیک گلوله به قتل رسیده است. وضعیت لباس‌ها نیز تایید می‌کرد این زن کارتن‌خواب نیست.
وقتی جسد از سوی مرد جوان شناسایی شد و او تایید کرد جنازه متعلق به مادرش است، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد.
رد پای داماد ناخلف
پسر مقتول که جسد مادرش را از روی گردنبند شناسایی کرده بود به ماموران پلیس گفت: سال ۹۰ مادرمان مغازه‌ای را که در میدان امام حسین(ع) داشت به مبلغ یک میلیارد تومان به یک زن فروخت؛ اما خریدار به مادرمان چک بلامحل داده بود. از آن موقع درگیری ما با زن خریدار که فریبا نام دارد و دو پسر او آغاز شد و حتی از آنها شکایت هم کردیم.
او ادامه داد: پسر فریبا به نام رضا مرد خلافکاری است که به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان ساری است. او قهوه‌خانه‌ای دارد که به خاطر شیوع کرونا بسته است. رضا با اینکه همسر و دو فرزند دارد به خواهرمان ابراز علاقه کرده و به تازگی با او نامزد شده است.
مرد جوان ادامه داد: چند روز قبل رضا در مرخصی از زندان با مادرمان تماس گرفت و گفت می‌خواهد بدهی‌اش را بدهد. به همین خاطر با مادرمان قرار ملاقات گذاشت. او می‌گفت می‌خواهد مادرمان را پیش طلبکارش ببرد تا پس از گرفتن طلبش علاوه بر بدهی مادرمان مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان هم بیشتر به او بدهد. او از مادرمان خواسته بود تا درباره این ملاقات به ما حرفی نزند؛ اما من به مادرم یاد داده بودم وقتی سر قرار رفت برای ما لوکیشن بفرستد تا از محل قرار او اطلاع داشته باشیم. مادرمان رفت اما دیگر بازنگشت و ما حالا به رضا مشکوک هستیم.
دوربین‌های مداربسته؛ سرنخ قتل
با اظهارات پسر جوان پلیس به بررسی دوربین‌های مداربسته در حوالی محل سکونت فهیمه پرداخت. تصاویر نشان می‌داد این زن سوار پژو ۲۰۶ سفید رضا شده است.
با افشای این ماجرا پلیس به ردیابی رضا پرداخت و دریافت او مهر ۹۱ به اتهام مشارکت در ساخت و نگهداری یک کیلو و ۴۰ گرم شیشه به ۲۵ سال زندان محکوم شده و ۲۳ خرداد ۹۹ تا ۲۸ خرداد به مرخصی از زندان رفته بود. اما پس از بازگشت به زندان یکباره مدعی شده بود حالش بد است و پزشک زندان پس از معاینه به او ۴۸ ساعت مرخصی داده و رضا دیگر از مرخصی استعلاجی به زندان بازنگشته و متواری شده بود.
در حالی که فرضیه دست داشتن مرد خلافکار در قتل زن میانسال قوت گرفته بود پلیس به ردیابی او پرداخت اما نشانی از او به دست نیاورد. تا اینکه مدتی بعد متهم خودش را تسلیم کرد و مدعی شد قتل کار او نبوده است.
او گفت: من و فهیمه با هم اختلاف داشتیم اما این اختلاف در حدی نبود که بخواهم او را بکشم و جسدش را بسوزانم. در این مدت هم چون می‌دانستم پلیس در تعقیب من است شب‌ها را در پارک‌ها می‌گذراندم. وقتی فهمیدم اعضای خانواده‌ام دستگیر شده‌اند خودم را معرفی کردم تا مشخص شود در این ماجرا دستی نداشته‌ام.
در حالی که رضا مدعی بود بعد از صحبت با فهیمه او را از ماشینش پیاده کرده است، پسر قربانی به ماموران گفت: رضا در هفته چند بار از زندان با خواهرمان تماس می‌گرفت و با او تلفنی صحبت می‌کرد. آخرین بار بعد از ملاقات با مادرمان، وقتی رضا از زندان با خواهرم تماس گرفت، خواهرم به او گفت مادرمان ناپدید شده و ما می‌دانیم که با او قرار داشته است. به همین خاطر رضا همان روز خودش را به بیماری زد تا به مرخصی استعلاجی برود و فرار کند.
رد خون در ماشین
هر چند رضا می‌گفت در قتل نقشی نداشته اما پلیس متوجه شد آثار خون در ماشین رضا وجود دارد و از آن نمونه‌برداری کرد. تحقیقات پلیس به اینجا ختم نشد و کارآگاهان متوجه شدند تلفن همراه رضا در همان منطقه‌ای که جسد مقتول پیدا شده آنتن داشته است. وقتی رضا با این مدارک روبه‌رو شد دیگر نتوانست به ابهامات جواب قانع‌کننده‌ای بدهد.
مرد خلافکار گفت: آن شب با فهیمه قرار داشتم تا درباره بدهی‌ام با او صحبت کنم. به او گفته بودم چک مادرم را همراهش بیاورد؛ اما او وقتی سوار ماشینم شد گفت چک دست پسرش است. او گفت بهتر است دست از سر دخترش بردارم. چون دخترش بعد از نامزدی با من به بیماری سرطان سینه مبتلا شده و تا حالا ۱۶۰ میلیون تومان برای سلامتی‌اش هزینه کرده است. فهیمه اسلحه همراه داشت که آن را به سمتم گرفت و تهدیدم کرد. من اسلحه را از دستش گرفتم و به گوشه‌ای پرتاب کردم؛ اما وقتی دوباره به سمتم حمله‌ور شد او را کشتم.
درخواست قصاص برای قاتل مادر
با اعتراف‌های مرد خلافکار برای او کیفرخواست صادر شد و به اتهام قتل، جراحت‌های غیرمنتهی به جنایت و آتش زدن جسد در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه فرزندان مقتول درخواست قصاص متهم را مطرح کردند.
پسر فهیمه گفت: این مرد با حرف‌هایش مادرم را فریب داد تا برای پس گرفتن طلب همراه او برود. او به مادرم قول داده بود طلبش را برمی‌گرداند اما بی‌رحمانه مادر مرا کشت و جسدش را به آتش کشید. شدت سوختگی جسد به حدی بود که پزشکی قانونی نتوانست علت اصلی مرگ را تشخیص دهد. او زمانی که زندان بود مدام با خواهرم تماس می‌گرفت و در چند روزی که مادرم ناپدید شده بود جویای احوال مادرم بود؛ اما به محض اینکه فهمید دوربین‌های مداربسته تصویر او را ضبط کرده‌اند که مادرم آخرین بار سوار ماشین او شده، خودش را به بیماری زد و از زندان گریخت. ما قصاص می‌خواهیم.
سپس متهم به دفاع پرداخت و اتهامش را انکار کرد.
او گفت: من آن روز با فهیمه قرار ملاقات گذاشتم تا چک‌هایم را از او بگیرم؛ اما او چک‌ها را همراه خود نیاورده بود. به همین خاطر او را از ماشین پیاده کردم و از سرنوشت او هیچ خبری ندارم.
متهم درباره اعترافات قبلی‌اش گفت: تحت فشار در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم؛ اما حالا می‌گویم بی‌گناه هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده رضا را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت محکوم کردند.
