حسن خادمی کارگردان مستند «قاضی و مرگ» همزمان با پخش تلویزیونی این مستند درباره آن توضیح داد: «این مستند درباره قاضی نورالله عزیزمحمدی، معروفترین قاضی جنایی در ایران است که در طول ۴۵ سال قضاوت خود، نزدیک به ۴ هزار حکم اعدام صادر کرده است. در این مستند به این نکته اشاره میشود که پدر همین قاضی هم به قتل میرسد و داستان آن را هم پیگیری میکنیم. قاضی عزیزمحمدی که در حال حاضر بازنشسته شده است، در دوره کاری خود فرد دقیقی بود و در حال حاضر هم مشغول وکالت است.»
او افزود: «ساخت این فیلم حدود ۴ سال طول کشید. از سال ۹۲ کار ساخت را آغاز کردیم و تا سال ۹۶ تولید آن ادامه داشت. در اوایل تولید فیلم ما هم بود که پدر این قاضی به قتل رسید. عموماً ساخت مستندهایی از این دست به زمان زیادی نیاز دارد. در همه کارهای مستندم این وقت را میگذارم، در این مورد هم باید قصه یک آدم را دنبال میکردم. برای همین باید صبر میکردیم تا به بازنشستگی برسد و ماجراهای دیگر اتفاق بیفتد. در مقطعی فردی پدر قاضی را میکشد و قاضی عزیزمحمدی هم از آنجایی که همواره حکم اعدام صادر میکرد، در برابر این پرسش دادگاه قرار گرفت که آیا قاتل پدرت را میبخشی یا خواهان اعدام او هستی؟ جواب این پرسش و تصمیمی که قاضی میگیرد را در این مستند روایت کردهایم.»
خادمی درباره ثبت رکورد چهار هزار حکم اعدام از سوی قاضی عزیزمحمدی هم توضیح داد: «این قاضی در دوران قضاوت بهشدت با دقت کار میکردند و همان زمان معروف بود که اگر او قاضی یک پرونده شود، هیچگاه ظلم نمیکند و تا زمانی که مطمئن نباشد، حکمی را صادر نمیکند. واقعیت این است که تصمیم برای قصاص هم برعهده اولیای دم است و قاضی در این زمینه چارهای جز جاری کردن این حکم ندارد. به تعبیری لزوماً تصمیمگیری درباره تمامی این احکام بر عهده قاضی نبوده، اما از منظر تعهد کاری، در طول ۴۵ سال فعالیت این تعداد حکم را صادر کرده است.»
او میگوید «مرگ» همزاد من است
او افزود: «مهمترین نکته درباره قاضی عزیزمحمدی که در عنوان مستند «قاضی و مرگ» هم مورد اشاره قرار گرفته، رابطه این قاضی با مرگ است. او از بچگی با مسئله مرگ ارتباط داشته است، چه زمان مرگ مادرش در دوران نوجوانی و چه زمانی که برادرش در حوض آب غرق میشود. پدرش هم که بعدها به قتل میرسد. در دوران کاری هم او همواره با قاتلان در ارتباط بوده است و به همین دلیل هم میگوید انگار «مرگ» همزاد من بوده، این ویژگی این فرد است که گویی همواره با مرگ زندگی کرده است. در این فیلم هم تلاش کردهام این موضوع را بهتصویر بکشم که چگونه همه زندگی یک فرد اینگونه درگیر مرگ میشود. در پروندههایی که همراه خود داشت و گاهی به خانه میبرد، تصاویری وجود داشت که شاید امثال ما در شرایط عادی تحمل آنها را نداشته باشیم. عکسهایی از صحنه قتل، سربریدن و یا مثله کردن مقتولان که گویی مواجهه با آنها برای این قاضی هم متفاوت و حتی عادی شده بود.»
حسن خادمی کارگردان «قاضی و مرگ»
این مستندساز ادامه داد: «ما تلاش کردیم زندگی یک قاضی را از جنبههای مختلف نشان دهیم و وارد زندگی او و روابطش با خانوادهاش شویم. اینکه چنین فردی در یک گفتگوی خانوادگی بر سر میز شام چه چیزهایی میگوید را به تصویر کشیدیم. تا امروز در ایران چنین فیلمی درباره زندگی یک قاضی ساخته نشده بود، چون گویی همواره این یک حریم ممنوعه بوده است. اما ما توانستیم در این مستند به زندگی یک قاضی نزدیک شویم و آن را به تصویر بکشیم.»
کارگردان مستند «قاضی و مرگ» درباره گفته و تجربههای شخصی قاضی عزیزمحمدی درباره احکامی که صادر کرده است، گفت: «او هیچ گاه ابراز پشیمانی نداشت چراکه همواره تا زمانی که مطمئن نمیشد، حکم اعدامی را صادر نمیکرد. بهخصوص که هر فردی که فرد دیگری را به قتل برساند، الزاماً قتل عمد نیست و حکم قصاص برایش صادر نمیشود. ثابت شدن قتل عمد، نیاز به اطمینان قاضی دارد. مضاف بر این قاضی عزیزمحمدی همواره از اولیای دم میخواستند که قاتل را ببخشند، اما به هر حال کسی که یکی از عزیزانش به قتل رسیده، غالباً بهدنبال قصاص است و به همین دلیل عمده این پروندهها به صدور حکم اعدام منتهی میشود. شاید برخی خانوادهها بخواهند از این حق بگذرند، قاضی عزیزمحمدی هم تا جایی که میتوانست تلاش خود را در این زمینه میکرد.»
او افزود: «قاضی در زمان اجرای حکم اعدام، الزاماً حضور ندارد و گاهی دو الی سه سال زمان میبرد تا یک حکم اعدام اجرا شود. نکته اصلی این است که قاضی عزیزمحمدی همواره قانون را اجرا میکرده و بعد از مدتی هم بسیاری از مسائل برای او سرد و ساده شده است. من نوعی شاید با دیدن خون حالم بد شود، اما کسی که شغلش جراحی است، چنین حسی ندارد و دیدن خون برایش بسیار عادی است. قاضی هم چنین شرایطی را دارد. وقتی همراه قاضی بودیم، مدام با افرادی مواجهه داشت که جزو اقشار نرمال جامعه نبودند. گاهی حتی با افرادی مواجه میشدیم که با خود میگفتیم گویی آنها قاتل بالفطره هستند. به همین دلایل صدور این احکام تأثیری بر روحیه آقای قاضی نداشته است.»
صحبت از «قتل» با خانواده بر سر میز شام!
این مستندساز درباره تجربههای خاص خود در مسیر ساخت این مستند هم گفت: «از آنجایی که من مستندساز و پژوهشگر اجتماعی هستم، تا پیش از ساخت این مستند هم در دادگاههای زیادی حضور داشتم، اما مهمترین ویژگی قاضی عزیزمحمدی نظم و دقتش بود. هر پروندهای را با دقت تمام مطالعه میکرد و روی قانون هم تسلط کامل داشت و همین جزو ویژگیهای عجیب او بود. گاهی اینکه یک فرد تا این اندازه در کارش دقیق باشد، برای شما عجیب میشود. اینکه فردی تا این اندازه با حوصله پروندهها را حتی تا خارج از ساعات اداری مطالعه کند برای ما جالب بود. در شرایط عادی شاید کار یک قاضی یکی دو ساعته تمام شود، اما او همواره چند ساعت روی کارش وقت میگذاشت و همین نظم، از ویژگیهای عجیب قاضی عزیزمحمدی بود.»
خادمی در پایان مطرح کرد: «موضوع مستند ما بررسی ابعاد پروندههای قتل نبود، اما قاضی عزیزمحمدی بهراحتی درباره این پروندهها حتی با خانوادهاش صحبت میکرد. این هم بخش دیگری از ویژگیها این قاضی بود. خانواده او هم به راحتی شنوای این قضایا بودند و حتی در مستند میبینیم که به راحتی برسر میز غذا درباره جزئیات این پروندهها صحبت میکنند. همین موارد شرایط یک خانواده را از حالت نرمال خارج میکند. اگر مخاطبی حوصله داشته باشد و فیلم را تماشا کند، در جریان این ویژگیها قرار میگیرد. زندگی یک قاضی جنایی همینگونه است و حتی زمانی که از قضاوت بازنشسته میشود و سراغ وکالت میرود، بازهم باید شنونده پروندههای عجیب و غریب قتل باشد. گویی زندگی این فرد همینگونه میگذرد و مدام با قتل و خون عجین است.»