وزارت نفت به عنوان یکی از پردرآمدترین نهادهای دولتی بر اساس قانون موظف است که بخشی از اعتبارات خود را تحت عنوان "مسئولیت اجتماعی" در مناطق نفت خیز که از تولید نفت و گاز آسیب میبینند هزینه کند. این مسئولیت اجتماعی تا سالها مغفول مانده بود تا این که سرانجام در سال ۱۳۹۹ نظامنامهای برای آن تدوین شد.
با این همه اعتبارات میلیاردی مسئولیت اجتماعی در دولت سیزدهم عمدتا در مناطقی غیر از مناطق محروم نفت خیز هزینه شده اند.
"روزنامه هممیهن" با اتکا به اسناد اداری در گزارشی به این انحراف اعتبارات وزارت نفت پرداخته اند که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
وزارت نفت برای بازسازی و توسعه مسجد جمکران ۵۰ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده است. همچنین برای ساخت ۷۰۰ خانه برای روحانیون جهرم و کمک به حوزه علمیه صالحیه کازرون و کمک به حرم شاهچراغ در شیراز قرار است مبالغی تخصیص دهد.
اینها مواردی است که گویا قرار است، از ردیف بودجه مسئولیت اجتماعی وزارت نفت انجام شود. ردیفی که معمولاً باید در خود مناطق نفتی برای کمک به عمران و رفاه و کاهش خسارتهای وارده هزینه شود. یا به نظر میرسد باید هزینه شود.
بابک دارابی مشاور اجتماعی وزیر نفت کمک وزارت نفت به مسجد جمکران را تأیید میکند و میگوید: مسجد جمکران بهعنوان یکی از پایگاههای تشیع یکسری کمبودها و نیازمندیها دارد که برای زوّار ایجاد زحمت کرده است. در این شرایط کرونایی شاید نیاز باشد آب بهداشتی در اختیار زوّار باشد یا وقتی وارد صحن میشوند از هوای خنک بهرهمند باشند یا برخی اقلام روشنایی و مسائل تأسیساتی در این مسجد موردنیاز است، مثلاً زوار سالمند برای ورود به صحن بهوسیله برقی برای تردد نیاز دارند".
شرح ماجرای کمک وزارت نفت به مسجد جمکران اینگونه است که ضیغمی دیگر مشاور وزیر نفت از او میخواهد که به این مسجد کمک شود. (۱۲ تیرماه) وزیر نفت هم به مشاور اجتماعیاش نامه را هامش میزند که" موافقت میشود/ لطفاً جهت اقدام لازم".
دارابی هم در نامهای به خجسته مهر مدیرعامل شرکت نفت از او میخواهد که این موضوع را در هیئتمدیره شرکت نفت مطرح کند.
درواقع این نوع نامهنگاریهای اداری یعنی که ۵۰ میلیارد پرداخت شود و البته ترتیبات اداری لازم طی شود.
گردش نامه نشان میدهد که این پرداخت از محل اعتبارهای مسئولیت اجتماعی وزارت نفت رقم خورده است. بودجهای که به نظر میرسد باید صرف خدمات عمرانی و رفاهی در مناطق نفتخیز شود.
بابک دارابی در این خصوص معتقد است: در دولتهای قبلی که سفرهای استانی انجام میشد، یکسری ابلاغیهها به دست ما میرسید و ما اقدام میکردیم. اکنون در دولت سیزدهم هم مصوبات سفرها به ما ابلاغ میشود که بر اساس آن ما نسبت به انجام پروژه در استانهای غیر نفتخیز اقدام میکنیم. عملاً هدف این نیست که ما شرکت ملی نفت هستیم یا مثلاً آن دستگاه زیرمجموعه وزارت نیروست و ... هدف رضایتمندی مردم از دولت جمهوری اسلامی ایران است. این هدف دولت سیزدهم است".
درواقع توضیحات دارابی روشن میسازد که بودجه مسئولیت اجتماعی وزارت نفت بیشتر در اختیار دولت و برنامههایش است تا کمک به رفاه مناطق نفتی که عموماً از مشکلات عدیده کمآبی، فقدان زیرساختهای بهداشتی، کمبود زیرساختهای آموزشی و دیگر مشکلات رنج میبرند.
مشخصاً از شهرهایی، چون اهواز، آبادان، هویزه، سوسنگرد، ماهشهر، امیدیه، گچساران و آغاجاری، مسجدسلیمان و عسلویه باید یاد کنیم که درگیر مشکلات ریزودرشتی در معیشت و زیرساختهای رفاهی هستند. بر اساس عرف CRS در شرکتهای نفتی دنیا، کمک به کاهش رنج و آلام مردم از عمده برنامههای مسئولیت اجتماعی است.
تقریباً روزی نیست که در شبکههای اجتماعی از کمآبی غیزانیه، از آلودگی هوای هویزه و سوسنگرد، هوای پر سرب و داغ عسلویه، از گل و غبار شناور در هوای آبادان و اهواز، ویدئویی منتشر نشود.
این شهرها تماماً نفتی و گازی هستند و تأسیسات نفتی زندگی و زیست مردم را سالهاست تحت تأثیر قرار داده است که شاید بهتر باشد بگوییم خسارت شدیدی وارد کرده است.
تقریباً در افکار عمومی خوزستان و شهرهای نفتی، این موضوع جاافتاده است که نفتیها (شرکتهای وزارت نفت) اهتمام چندانی به مسأله آلودگی، به زیرساختهای شهری و کلاً زیست مردم محلی ندارند و صرفاً دنبال بهرهبرداری از منابع و میدانهای نفتی و گازی هستند.
البته در خصوص کمکاری در حوزه مسئولیت اجتماعی نفتیها در دولتهای مختلف خیلی اختلاف فاحشی نیست و کمکاری مشهود و جاری است، اما یک فرق اساسی در این میان است و آن نگاه به این حوزه است.
سید امیر طالبیان مشاور اجتماعی وزیر قبلی نفت_بیژن زنگنه _ در خصوص نگاه تیم سابق نفت به مسئولیت اجتماعی به ما میگوید: «ما در دوره قبل سعی کردیم مسئولیت اجتماعی را به استاندارهای جهانی نزدیک کنیم. حرف اصلی این است که شما در قبال جامعهای که از منابع آن بهره میبرید مسئول هستی و باید خسارتهایی که به محیطزیست و محیط اجتماعی وارد کردید را جبران کنید. این جبران کردن باید مشمول ذینفعان و کسانی که تأثیر میگیرند باشد.
«مثلاً ما در غرب کارون که مسائل زیستمحیطی خاصی دارد مفصل مطالعه انجام دادیم و بر اساس این مطالعه در جهت کاهش آلام مردم و منطقه کوشش کردیم. ما سه حوزه کاری را تعریف کردیم. حوزه عمرانی، توانمندسازی و ایجاد رفاه اجتماعی. در بخش عمرانی هم عمده توجه و بودجه به سمت مدرسهسازی و راه و ساختمان میرفت مانند جاده اهواز و سوسنگرد".
اما، دارابی به شیوه تخصیص اعتبار در تیم جدید نفت در این حوزه میگوید: «هر یک از پروژههای معرفیشده از سوی استانها برای تأمین بودجه در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت ملی نفت، از ابتدا کد دارد، متولی و مدت اجرا و زمان پایان آن مشخص است. اولویت اول ما در ۳۱ استان کشور، استانهای نفتخیز هستند. درصد بسیار کمی استانهای غیر نفتخیز است که اغلب بر اساس مصوبات سفرهای استانی درخواست تأمین اعتبار دارند. به همین دلیل است که ما توانستهایم از طریق همافزایی با دستگاههای اجرایی در استانهای درخواستکننده، پروژهها را تکمیل و به بهرهبرداری برسانیم. این رویه کاری در هیچیک از وزارتخانهها و سازمانهای دولتی دیگر مشابه ندارد».
جواد اوجی و دیگر معاونینش از ابتدای به منصب رسیدن توجه به مسئولیت اجتماعی را از اعم موارد اولویتدار خود دانستند.
مجلسیان جنوبی نیز از همان روز اول برای وزیر نفت با القاب و صفاتی تمجیدی به کار میبردند. وقتیکه حتی هنوز روشن نبود برنامهٔ وزیر نفت چه بود.
مانند اولین سفر به عسلویه اوجی، همان روزهای اول وزارتش، که با استقبال موسی احمدی نماینده دیر و کنگان با این ادبیات مواجه شد: "اجرای مسئولیتهای اجتماعی صنعت نفت، اشتغال جوانان منطقه عسلویه و مناطق نفتخیز، ارتقای شرایط سرمایه انسانی در صنعت نفت، کمک به وضع بهداشت و درمان منطقه عسلویه و... از اولویتها و برنامههای وزیر نفت است که بیشک تا رسیدن به وضع مطلوب پیگیری میشود. "
کمی کلیتر که نگاه کنیم، این سؤال پررنگ میشود که؛ شرکتهای اصلی وزارت نفت چهکاری و برنامهای برای مناطق نفتخیز و غیر نفتخیز انجام میدهند. بر اساس چه الگوی؟ کاهش خسارتهای ناشی از عملیات صنعتی؟ ایجاد رضایتمندی در بین متنفذان؟ توجه به برنامههای مذهبی؟ فرهنگی؟ ورزشی؟ بهداشتی؟ آموزشی؟ عمرانی و زیرساختی؟ کمک مستقیم به معیشت مردم؟ ایجاد اشتغالهای ریزودرشت؟ دادن بودجه به ائمه جمعه؟ به نمایندهها؟ یا کمک به طرحهای عمرانی دیگر سازمان و وزارتخانهها در استانهای نفتی؟ کمک به برنامهها و وعدههای رئیس دولت در سفرهای استانی؟ توجه به هرکدام از این موارد سبک و سیاق پیادهسازی مسئولیت اجتماعی را متفاوت میکند.
دولتهای جمهوری اسلامی تا همین یکی دو سال گذشته برنامه و نظام مشخصی در این خصوص نداشتند. برگزاری چند سمینار و کنفرانس، ادبیات مسئولیت اجتماعی را بین مدیران نفتی کم کم جا انداخت. مرداد ۱۳۹۹ هم بود که اولین نظامنامه مسئولیت اجتماعی وزارت نفت تدوین شد. پس از دههها تولید نفت و گاز از میادین این مناطق.
امیر طالبیان در مورد این نظامنامه میگوید: اصولاً وزارت نفت باید بر اساس یک نظامنامه و روش خاص در خصوص مسئولیتهای اجتماعی پیش برود وگرنه حجم درخواست خدمات و حتی نقدینگی برای کارهای مختلف خیلی زیاد است. عمده توجه و بودجه وزارت نفت در حوزه مسئولیت اجتماعی متعلق به مردم شهرهای نفتی است که فعالیت شرکتهای نفتی به آنجا خسارت زده است و باید این خسارت کاهش یابد و به سمت توانمندسازی مردم حرکت کرد. "
نگاه دارابی مشاور فعلی وزیر نفت، اما کمی با نظامنامهای که در سال ۹۹ تدوین شد تفاوت دارد.
ازنظر او وزارت نفت در اختیار برنامههای دولت است: "برای اینکه بتوانیم این رضایتمندی (رضایتمندی از دولت) را در سطح جامعه ایجاد کنیم، تمام وزارتخانهها باید دستبهدست هم دهند. اوجی از ابتدای کار بعد از بحثهای تولید و عملیات، به حیطه مسئولیت اجتماعی وزارت نفت توجه ویژه داشتند. افزایش رضایتمندی هدف دولت است و ما بهصورت جزیرهای به این مسأله فکر نمیکنیم. "
این در حالی است که حوزه تمرکز گویی با لحن و لعاب سیاسی دولتها فرق میکند. دولت معتدل به امور عمرانی و رفاهی مردم بیشتر توجه میکند (با تمام کموکاستیها) دولت اصولگرا به امور مذهبی بیشتر.
بهعنوان نمونه، نامه دارابی به خجسته مهر و چند نامه دیگر که به دست هممیهن رسیده است نشان میدهد که توجه به امور مذهبی و کمک به ابنیه و مکانهای مذهبی در وزارت اوجی اوج گرفته است.
در نامهای دیگر که به دست هممیهن رسیده است میبینیم که نماینده کازرون درخواست کمک به حوزه علمیه صالحیه کازرون را داشته است که وزیر در پاسخ نامه نوشته است "با نظر مساعد در کارگروه طرح شود".
در نامهای دیگر، مجمع نمایندگان فارس از وزیر نفت خواستند که به خاطر بیماری کرونا که موجب کاهش شدید نذورات شده است، ضروری است تا از مبادی کمکهای اعتباری به حرم شاهچراغ کمک شود تا این آستان و این حرم قطب دینی و فرهنگی در جنوب کشور شود.
این درخواست ششم آذرماه پارسال مطرحشده است و مسئول دفتر وزیر نفت، پیام کهتری در تاریخ بیستم فروردین امسال به بازرگانی معاون پارلمانی مینویسد که "نامه نمایندگان به استحضار مقام وزارت رسید"اختصاص بخشی از اعتبارات خدمات اجتماعی وزارت نفت به حرم مطهر حضرت احمد بن کاظم (ع) که پینوشت فرمودند این تقاضا "در کارگروه مطرح شود با نظر مساعدت".
در نامهٔ دیگری در این نوع موارد، رئیس کمیسیون عمران مجلس و نماینده جهرم، محمد رضایی نامهای به اوجی نوشته است که در آن آمده است "۷۰۰ واحد خانه عالم برای اسکان و استقرار ائمه جماعت و روحانیون مساجد جهرم باید تدارک دیده شود و با توجه به کمبود اعتبارات جهت اجرای پروژه مذکور؛ خواهشمند است نسبت به تأمین اعتبار موردنیاز دستورات لازم را عنایت فرمایید".
تاریخ نامه رضایی شانزدهم اسفند پارسال است، اما بلافاصله باوجود روزهای پایان سال در ۲۲ اسفند اوجی به خجسته مهر و بازرگانی دو معاون خود دستور میدهد که "لطفاً جهت طرح در کارگروه اعتباری تخصیص یابد به استان برای مناطق کم برخوردار جهت کمک به احداث و ساخت خانه عالم اقدام مقتضی" (دست خط خود اوجی).
دارابی در خصوص این هفتصد خانه برای روحانیون جهرم بگوید که: "به روی این نامهها هیچ اقدامی صورت نگرفته است. اگر بتوانیم برای روحانیونی که به داخل روستاها میروند، جایگاه موقت ایجاد کنیم که بتوانند اسکان داشته باشند و به افراد برخی روستاها که از حداقلهای مسائل دینی محروماند، خدمات برسانیم، اینیک کمک است. بااینوجود مکاتباتی که به سیستم ما داده میشود، بسیار زیاد است. اینکه همه این مکاتبات اجرایی میشود، باید بگویم بههیچوجه. سالانه بیش از چهارده هزار میلیارد تومان درخواست به دست ما میرسد و ما شاید بتوانیم اجابت ۵۰۰ میلیارد تومان آن را داشته باشیم که آنهم باز با اولویتبندی است".
اما به هر جهت توجه به ساخت ۷۰۰ خانه برای روحانیون جهرم در حالی است که در مناطق نفتی مثل غیزانیه مردم مشکل جدی آب دارند و احساس میشود نفت توجهی به آنجا ندارد.
دارابی در پاسخ میگوید" وقتی بیان میشود آب غیزانیه هست و ساخت خانه علما هم هست، این تصور پیش میآید که اولویتدهیها مشکل دارد. هرکدام از این موارد جایگاهی برای خود دارند. بهعنوانمثال نسبت به پرداخت صورتوضعیتهای آب غیزانیه بر اساس مشارکتی که در این روستا انجام شد، اقدام کردیم. یعنی پرداخت این صورتوضعیت همواره در اولویت اول ما بود. حالا سؤال اینجاست که آن منطقه نیاز بیشتری به کمکرسانی دارد؟ باید گفت بله. فراموش نکنید ما بهعنوان کمک هستیم و متولی آب وزارت نیروست.
«ما میتوانیم در لحظاتی که هیچ نهادی نمیتواند تأمین اعتبار کند، ورود و کمکرسانی کنیم. اولویت ما آب غیزانیه، سیاحی، کوی مشعلی، شکاری و کارون و امثال اینهاست. اما بهعنوانمثال مشکل آب اهواز به بیش از نه هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز داشت که از طرف سازمان برنامهوبودجه تأمین شد و تأمین گوشهای از این اعتبار به عهده شرکت ملی نفت بود".
سید امیر طالبیان مشاور زنگنه، اما نظر دیگری دارد.
وی در گفتگو با هممیهن با نقد توجه به امور مذهبی در وزارت نفت میگوید: "ما که با کمبود نهاد مذهبی و فرهنگی مواجه نیستیم. بهتر است هر وزارت خانه کار درست خودش را بکند تا نظام و سیستم درست پیش برود. ساختن یا نساختن مسجد و مکانهای مذهبی ربطی به وزارت نفت ندارد. وزارت نفت عمده بودجه و درامد کشور را تأمین میکند و اینهمه نهاد فرهنگی و مذهبی داریم که بودجه میگیرند برای این قبیل امور. وظیفه ما در مسئولیت اجتماعی ایجاد رضایتمندی بیشتر مردم در مناطق نفتی است که دچار آلام و رنجهای مختلفی هستند و به زندگیشان از عملیات و تأسیسات نفتی خسارت واردشده است".
دارابی، اما در خصوص این روند (توجه به مسئولیت اجتماعی در وزارت نفت) در دولت رئیسی میگوید که: «هماکنون حدوداً دو هزار پروژه اجرایی در دست داریم؛ در طول کرونا هرسال ۴۰۰ پروژه به اتمام رسیده و برنامه داریم تا پایان دولت این رقم را به سالانه ۶۰۰ پروژه برسانیم. امسال تا به اینجا ۶۰ پروژه نهایی شده است. تعهد ما تکمیل دو هزار پروژه موجود تا پایان دولت است. بیش از هشتادوپنج درصد این پروژهها در مناطق نفتخیز است.»
آمار دارابی خیلی کلی است و مشخص نیست چقدر از این پروژهها امور عمرانی و رفاهی برای مردم مناطق نفتی است و چقدر پروژههایی صرفاً مذهبی مانند ساخت ۷۰۰ خانه برای روحانیون جهرم و کمک به حوزه علمیه کازرون و کمک به مساجد و حرمهای مذهبی است.
چیزی که مشخص است ازنظر این وزارت نفت کمک به امور مذهبی هم جز مسئولیتهای اجتماعی است و وقتی آمار میدهد روشن نیست چقدر از این اقدامات اموری است که به عمران و رفاه مناطق نفتی کمک شده است و چقدر شامل امور مذهبی شده است.