آفتابنیوز : آفتاب: محسن آرمین در دوازدهمین کنگره سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان نماینده شورای سیاسی- عقیدتی به تشریح و تبیین دیدگاهها و مواضع سازمان در انتخابات آینده ریاست جمهوری پرداخت.
به گزارش سرویس سیاسی آفتاب، آرمین در این سخنرانی که 17 مرداماه ایراد شده و روز 5 شهریور ماه منتشر شدهاست، با تاکید بر موضع سازمان مبنی بر کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: «تنها حضور ایشان میتواند برنامه سازمانیافتهای را که از سوی جناح حاکم برای انتخابات آینده طراحی شده است برهم بزند و اثر مداخلات و اعمال نفوذها و تقلبات را در نتیجه انتخابات کاهش دهد».
آرمین با بیان اینکه «در یک سال آینده، انتخابات مهمترین بحث است و موضع راهبردی سازمان در قبال این مسأله از اهمیت بالایی برخوردار است» گفت: «کاندیدای سازمان سید محمد خاتمی است وگرچه در صورت اعلام آمادگی خاتمی برای نامزدی، به احتمال قریب به یقین، در مورد ایشان در بین اصلاح طلبان و حتی گروههای مستقل اجماع حاصل خواهد شد. اما واقعیت این است که در حال حاضر برخی از اصلاح طلبان به علل و انگیزههای متفاوت، که ترجیحاً به آن وارد نمی شویم، به دنبال گزینههای دیگری هستند».
عضو شورای مرکزی سازمان با اشاره به وجود سه طیف و گرایش در بین مخالفان کاندیداتوری خاتمی در انتخابات، تصریح کرد: «یک گرایش در بین اصلاحطلبان است که شامل دوستانی است که تحت هر شرایطی میخواهند در انتخابات شرکت کنند، اما در عین حال به دلایل و انگیزههای مختلف میخواهند کاندیدایی غیر از خاتمی داشته باشند و اینها مخالفت خودشان را در برخی از مجلات ونشریات به صورت ویژهنامههای کامل درج کردهاند».
وی ادامه داد: «بخش دیگر، تحریمیهای داخل و خارج از کشور هستند که مسأله آنها آقای خاتمی نیست، اصل انتخابات است؛ اما میدانند که اگر آقای خاتمی در انتخابات شرکت کند میزان آرای شرکت کنندگان در انتخابات افزایش پیدا میکند و این بر خلاف هدفی است که آنها تعقیب می کنند، چرا که آنها به دنبال کاهش هر چه بیشتر مشارکت در انتخابات و اعلام عدم مشروعیت هستند».
آرمین طیف سوم را «اقتدارگرایان و جریان حاکم» عنوان کرد و گفت: «آنها حضور خاتمی را برای خودشان خطرناک میدانند و توجه دارید که در بین کاندیداهای محتملی که انتخابات ریاست جمهوری آینده خواهد داشت، تنها آقای خاتمی است که تا این اندازه احتمال حضورش بحث انگیز و واکنش های فراوانی را موجب شده است. چرا که حضور ایشان میتواند برنامه سازمان یافتهای را که از سوی جناح حاکم برای انتخابات آینده طراحی شده به هم بزند، بنابراین مخالف حضور خاتمی هستند».
وی در ادامه سخنرانی خود به بیان دو نکته راهبردی پرداخت و اظهار داشت: «نکته اول اینکه در حال حاضر تمامی تلاشها، اعم از جریان حاکم و برخی گروه های اصلاح طلب که مایل به حضور خاتمی در رقابت های انتخاباتی نیستند، بر این محور متمرکز شده که آقای خاتمی در انتخابات حضور پیدا نکند. در واقع این سه جریان، با دیدگاهها و انگیزههای مختلف برای تلاش جهت نیامدن خاتمی به صحنه، به وحدت رسیدهاند. اگر میبینید اصولگرایان یا افراطیون تهدید به رد صلاحیت میکنند معنایش این نیست که آنها واقعاً میتوانند کسی مثل آقای خاتمی را رد صلاحیت بکنند، آنها میدانند چنین امکانی وجود ندارد و اگر میتوانستند چنین کاری را بکنند، دلیلی نداشت از یک سال پیش از برگزاری انتخابات، سر و صدا به پا کنند، عقل سیاسی حکم میکرد که آنها چند ماهی خویشتنداری کنند».
عضو شورای مرکزی سازمان در توضیح بیشتر استدلال خود گفت: «از دو حالت خارج نخواهد بود؛ یا خاتمی کاندیدا نمیشود، در این صورت نیازی به چنین مخالفتها و تهدیدهای پرهزینه نیست و یا خاتمی نهایتاً تصمیم به شرکت در انتخابات خواهد گرفت، در این صورت میتوانند در همان زمان به تهدید و عملی کردن آن اقدام کنند و آن هزینهای که می خواهند ظرف 9 ماه بپردازند آن موقع میپرداختند و اینکه از حالا مخالفت میکنند و تهدید میکنند و حاضر میشوند تمام هزینههای منفی سیاسی را تحمل بکنند علتش این است که خودشان هم میدانند رد صلاحیت خاتمی به معنای فضاحت و رسوایی انتخابات و برگزار کنندگان آن خواهد بود و آنها توان تحمل چنین هزینه ای را ندارند، بنابراین این ابراز نگرانیها، تهدیدها و خط و نشان کشیدنها بیشتر برای منصرف کردن آقای خاتمی از حضور در عرصه انتخابات است. تکلیف تحریمیها هم روشن است. چنانکه پیش از این گفتیم، مسأله آنها عدم شرکت در انتخابات است. اگر میبینیم آنها تنها با حضور آقای خاتمی در انتخابات مخالفت میکنند، به خاطر این است که میدانند حضور خاتمی میتواند موجب افزایش مشارکت مردم در انتخابات شود».
آرمین همچنین به آن طیف از اصلاح طلبانی که مخالف کاندیداتوری خاتمی هستند اشاره کرد و گفت: «آنها هم تمام تلاششان بر این است که آقای خاتمی به صحنه نیاید، اینکه یک ویژه نامه کامل یک نشریه مهم به این قضیه اختصاص پیدا میکند را باید در چارچوب تلاشها برای نیامدن آقای خاتمی ارزیابی کرد، چون اصلاح طلبانی هم که مخالف حضور آقای خاتمی هستند چنانکه ذکر شد، میدانند اگر آقای خاتمی بیاید ناگریز هستند از وی حمایت کنند».
وی تصریح کرد: «دوستان اصلاح طلبی ما که کاندیدایی غیر از خاتمی دارند، میدانند که اگر خاتمی بیاید همه حتماً از ایشان حمایت خواهند کرد و به همین دلیل تلاش میکنند که آقای خاتمی نیاید تا کاندیداهای آنها امکان حضور داشته باشد».
سخنگوی سازمان در ادامه به "طرح کنگره اصلاحات" اشاره کرد و افزود: «این طرح که اصلاح طلبان از سراسر کشور جمع شوند و کاندیداهای مختلف بیایند و خودشان را عرضه بکنند و یک بحث جامعی بین اصلاحطلبان صورت بگیرد تا نهایتا یک نفر را انتخاب کنند، زمانی می تواند مطلوب باشد که افرادی را داشته باشیم که همگی داوطلب ریاست جمهوری هستند و خودشان را هم معرفی کردهاند و بعد اصلاحطلبان بیایند دور هم بنشینند تا یک نفر را انتخاب کنند».
آرمین تأکید کرد: «به نظر ما این طرح البته ظاهری دموکراتیک دارد اما نتیجه عملی آن نیامدن خاتمی است، زیرا صرف نظر از شرایط عدم سلامت حاکم بر عرصه رقابت سیاسی و فعال بودن برخی دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و تبلیغاتی موازی و غیر موازی برای ایجاد اختلال در عرصه رقابت سیاسی و ایجاد تفرقه و اختلاف در میان جریان سیاسی منتقد حاکمیت، این طرح برای زمانی مفید است که قرار باشد میان کاندیداهای معین که آمادگی خود را برای حضور در صحنه انتخابات اعلام کردهاند، بررسی صورت گیرد، در حالی که آقای خاتمی برخلاف دیگر کاندیداهایی محتملی که آمادگی خود را رسمی و غیر رسمی اعلام کردهاند، تا کنون حاضر به اعلام کاندیداتوری خود نشده است و در واقع، شخصاً تمایلی به این کار ندارد و تنها در صورتی که همه بر آمدن وی اجماع کنند، حاضر است در این مورد فکر کند. او ترجیح میدهد اصلاح طلبان، کاندیداتوری افرادی غیر از او را مورد بررسی قرار دهند تا این تکلیف از وی برداشته شود. کافی است در چنین کنگرهای، در مقابل اکثریتی که از خاتمی حمایت میکنند، اقلیتی علیه او سخن بگویند و دستگاه تبلیغات رسمی و کلیه امکانات تبلیغاتی در اختیار حاکمیت که از حجم آن مطلع هستیم، به بزرگنمایی در این زمینه بپردازند و مانند آنچه در انتخابات مجلس قبل اتفاق افتاد و بسیار گستردهتر و پرحجمتر از آن، مخالفان خاتمی، میهمانان ویژه تمام برنامههای خبری و سیاسی صدا و سیما شوند. در این صورت، قطعاً خاتمی هرگز به صحنه نخواهد آمد».
وی با تصریح بر اینکه صرف نظر از انگیزهها و اهداف پیشنهادکنندگان چنین طرحی، نتیجه کنگره اصلاحات، تبدیل تردید خاتمی به قطع و یقین برای نیامدن خواهد بود، گفت:«با اجرای این طرح حضور آقای خاتمی در انتخابات منتفی خواهد شد و به همین دلیل ما حداقل در شرایط کنونی موافق چنین طرحهایی نیستیم و فکر میکنیم باید به فرآیند تعیین کاندیدا طور دیگری نگاه شود. به جای اینکه اول دنبال اجماع بگردیم و بعد برویم سراغ کاندیدا، باید بدواً سراغ کاندیدایی برویم که احتمال اجماع در موردی زیاد باشد. راه کار سادهای برای رسیدن به چنین کاندیدایی وجود دارد و آن نظرسنجی از جامعه است. کنگره اصلاحات زمانی صلاحیت تعیین کاندیدا به نمایندگی از طرف بدنه اجتماعی اصلاح طلب را دارد که از طرف این بدنه انتخاب شده باشد. در غیر این صورت، تصمیم این کنگره، تصمیم بخشی از نخبگان خواهد بود نه تصمیم بدنه اجتماعی اصلاحات. از این رو اگر واقعاً هدف ما التزام به دموکراسی و نظر جامعه است، میتوان با نظرسنجی در بخشهای مختلف کشور، دریافت که رأی مردم با کدام کاندیدا خواهد بود و اصلاح طلبان روی همان فرد اجماع کنند».
عضو شورای مرکزی سازمان در تبیین دومین نکته راهبردی مدنظر شورای سیاسی- عقیدتی سازمان در قبال انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: «در مقابل گروههایی که از هم اکنون برای منتفی کردن حضور خاتمی تلاش خود را آغاز کردهاند، دوستان و احزابی که به دنبال کاندیداتوری آقای خاتمی هستند و از جمله مشارکت و سازمان، باید فعالیت خود را آغاز کنند، یعنی در حال حاضر نوعی رقابت و تقابل در این زمینه میان طرفین وجود دارد».
وی افزود: «آنهایی که مخالف هستند، از حالا تلاش می کنند که این بستر فراهم نشود و آقای خاتمی به این نتیجه نرسد که بیاید. گروههای حامی نامزدی آقای خاتمی نیز باید در جهت عکس، تلاش کنند و تنها هدف این نباشد که برویم با آقای خاتمی صحبت بکنیم، صحبت کردن با آقای خاتمی و قانع کردن شخص ایشان یک بحث است و فضاسازی، زمینه سازی و ایجاد یک بستر اجتماعی سیاسی برای حضور آقای خاتمی بحث دیگری است».
آرمین با تاکید بر اینکه «ولو اینکه آقای خاتمی شخصاً قانع شود که خوب است وارد انتخابات بشود، اما اگر این بستر فراهم نباشد معلوم نیست که این تصمیم نهایی را بگیرد»، گفت: «بنابراین اگر جریان حاکم و طرفدارانش با این تهدیدها تلاش میکنند خاتمی را منصرف کنند و برخی از دوستان هم با «تو دل خالی کردن» و طرح احتمال رد صلاحیت و تخریب شخصیت خاتمی، سعی میکنند که آقای خاتمی به صحنه نیاید و صحنه اجتماعی را به گونهای نشان دهند که خیلی طالب حضور آقای خاتمی نیست، گروههای حامی خاتمی باید برعکس عمل کنند، لذا فقط این مسئولیت دوستان تهران نشین نیست که این مسأله را دنبال کنند چرا که مسأله محدود به قانع کردن شخص آقای خاتمی نیست، بلکه مسأله ایجاد یک بستر و فضای آماده سیاسی اجتماعی و تبلیغاتی در سطح جامعه است».
محسن آرمین خاطر نشان کرد: «بنابراین دوستان ما در شهرستانها و شاخههای استانی درست مثل مرکز نشینها در این جهت مسئول هستند، کار زیادی در پیش دارند و باید بستر اجتماعی و سیاسی را فراهم کنند، قانع کردن شخص آقای خاتمی هم با خود دوستانی که به ایشان نزدیکتر هستند. ضمن اینکه همین فضاسازی و بستر سازی هم در قانع کردن ایشان تأثیر دارد».