دکتر حسین اصغری ثانی با اشاره به تحرکات اخیرا افزایشیافته اسرائیل در سنگاندازی در مسیر احیای برجام، اظهار کرد: اسرائیلیها مانند همپیمانان آمریکایی خود میدانند که برنامه هستهای ایران برنامهای نظامی نیست، بلکه برنامهای کاملا صلحآمیز است. درواقع نگرانیها و وحشت اسرائیل نه از برنامه هستهای ایران و ابعاد نظامی آن، بلکه بابت افزایش قدرت ملی ایران، جایگاه آن در نظام بینالملل و توسعه روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
وی با تاکید بر اینکه چالش اسرائیل با ایران صرفا برنامه هستهای نیست، عنوان کرد: آنها با ماهیت جمهوری اسلامی، شعارهای ایران، اهداف بینالمللی ایران و جبهه مقاومت مشکل اساسی دارند. اسرائیل میخواهد با برنامهای مانند برنامه "مرگ با هزار چاقو" به هر نحوی ایران را متلاشی، تجزیه و یا درگیر هرج و مرج و ناامنی کند. حال اگر برجام به نتیجه برسد، عکس اهداف اسرائیل تحقق مییابد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: اگر برجام به ثمر بنشیند، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از ذخایر و داراییهای بلوکه شده ایران آزاد میشود. این ۱۰۰ میلیارد دلار بخش زیادی از مطالبات مردم و پروژههای عمرانی کشور را تامین میکند. همین طور بسیاری از پروژههای بینالمللی ایران و زیرساختهای بسیاری از مناطق توسعه پیدا میکند. در واقع در صورت آزادسازی منابع مالی ایران، نارضایتیها در داخل کشور کمتر میشود.
اصغری با تاکید بر وحشت اسرائیل از نتایج حاصل از احیای برجام بیان کرد: اسرائیل بیش از هر چیزی از ثبات داخلی ایران وحشت دارد. در واقع مشکلات ناشی از عدم احیای برجام برای ایران، نتیجه دلخواه اسرائیل است و تا زمانی که برجام احیا نشود، اسرائیل میتواند ایرانهراسی کند و انواع برچسبها را به ایران بزند.
وی اضافه کرد: وقتی برجام احیا شود و ایران زیر نظر آژانس بینالمللی اتمی و دیگر سازمانها باشد و آژانس تایید کند موارد اختلافی برطرف شده است، یعنی ادعاهای واهی اسرائیل به نتیجه نرسیده و شاهد بهبود جایگاه ایران و به حاشیه رانده شدن اسرائیل در نظام بینالملل خواهیم بود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به تماس بی پاسخ لاپید به بایدن گفت: اگرچه آمریکاییها به تامین منافع و امنیت اسرائیل متعهد هستند، ولی این تعهد به معنای این نیست که آنها امنیت و منافع آمریکا و متحدانش را به خطر بیندازند، زیرا خیزش چین و افزایش قدرت نظامی روسیه یا ایجاد اتحادی بین روسیه و ایران و هند که در تقابل با یکجانبهگرایی آمریکا عمل میکنند، از نگرانیهای مهم آمریکاست.
اصغری ادامه داد: بنابراین آمریکا نمیتواند بیشتر از این برای اسرائیل هزینه کند؛ چراکه اگر پرونده ایران در حوزه خاورمیانه بسته شود، آمریکا دوباره میتواند به دکترین شرق اوباما بازگردد و تمرکز خود را به سمت چین معطوف کند.
وی با وجود تمام سنگاندازیهای اسرائیل در مسیر مذاکرات، نسبت به احیای برجام ابراز امیدواری کرد و افزود: یک عقلانیت و برنامهای در سطح نظام در حال پیش بردن برجام است، چراکه براساس اخبار و آنچه در رسانهها به بیرون درز کرده، اگر برجام احیا شود، چشمانداز روشنی دیده میشود، زیرا سیستم ایران هم به این نتیجه رسیده که میشود توافق کرد تا منافع حداکثری ایران تامین شود، به خصوص اینکه ایران توانسته است امتیازات خوبی بگیرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به تلاشهای لاپید برای گفتوگو با بایدن در خصوص برجام در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در ماه آینده، اظهار کرد: برنامههای کلی نظام بینالملل را نمیتوان تا این حد تقلیل داد که با پاسخگویی یا عدم پاسخگویی بایدن به نخست وزیر اسرائیل، مذاکرات هستهای تحتالشعاع قرار گیرد، چراکه آمریکا و اسرائیل در چارچوب کلی امنیت و منافع در هماهنگی کامل هستند و بهطوری که اگر لاپید بخواهد با بایدن در جلسه ۲۰ سپتامبر مجمع عمومی گفتوگو کند، بایدن میپذیرد.
اصغری در خصوص اظهارات گروسی در مورد فعالیتهای هستهای ایران و اینکه آیا میتوان این اظهارات را همنوایی آژانس با اسرائیل دانست، گفت: نفوذ آمریکا بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بسیار بیشتر از نفوذ اسرائیل است و از طرفی دیگر مسائل پادمانی هم بیشتر از اینکه فنی باشد، سیاسی است. پس اگر قرار باشد توافقی انجام شود، حتما این دست از مسائل بین ایران و آمریکا حل خواهد شد و اگر از نظر آمریکا چنین مسائلی حل شود، از نظر آژانس هم حل است.
وی با اشاره به تحت تاثیر بودن آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تصمیمات آمریکا عنوان کرد: اینکه از آژانس چه تصویری در فضای بینالملل و در افکار عمومی ساخته میشود، اصلا مهم نیست، زیرا طرف آژانس دولتها هستند و نه مردم. بنابراین تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاملا تحت سیطره کشورهای شورای امنیت سازمان ملل به خصوص آمریکا قرار دارد، تنها ابزاری برای کنترل و مدیریت عدم اشاعه هستهای و سلاح هستهای کشورها است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: آژانس به قدری تحت سیطره آمریکاست که اگر آمریکاییها بپذیرند مسائل پادمانی ایران حل شود، از نظر آژانس هم مسئله حل شده است و دیگر نمیتواند مخالفتی با آمریکا داشته باشد و اگر آمریکا بخواهد از آن استفاده سیاسی کند، آژانس به عنوان ابزاری برای چانهزنی و گرفتن امتیاز بیشتر در زمانهای اضافه ظاهر میشود.