وقتی یک هفته پیش از برگزاری مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال مهدی تاج در تلویزیون ظاهر شد و به صراحت گفت درصورت پیروزی بهدنبال بازگرداندن کیروش خواهد بود، همه فکر کردند توافق لازم بین دو طرف انجام شده و تنها روال اداری آن باقی مانده است؛ مخصوصا که کیروش هم فورا آن ویدئوی معروف از حضورش در رختکن تیم ملی را منتشر کرد.
گمانهزنیها در این مورد آنقدر جدی بود که رسانهها بلافاصله بعد از انتخاب تاج گزارش دادند قرار است نخستین جلسه هیأترئیسه فدراسیون فوتبال با محوریت عزل دراگان اسکوچیچ برگزار شود، اما این اتفاق رخ نداد. رفته رفته سکوت بر خیابان سئول حاکم شد و حتی برخی با عقبنشینی آشکار اقدام به حمایت از سرمربی فعلی تیم ملی کردند. داستان چیست؟
یک سکوت و ۲ سناریو
انفعال کنونی فدراسیون جدید در مورد کادرفنی تیم ملی میتواند ۲ سناریو داشته باشد؛ اول اینکه شاید تاج و شرکا بهصورت چراغخاموش و دور از هیاهو دنبال نهایی کردن قرارداد کیروش هستند و قرار است موضوع بعد از پایان کار بهصورت رسمی اعلام شود، دوم اینکه کار جذب این مربی آنقدرها هم که در ابتدا بهنظر میرسید ساده نیست و تاج حالا گرفتار جملاتی شده که قبل از انتخابات بهعنوان «وعده» از دهان او خارج شد. اینکه کدامیک از این ۲ سناریو به واقعیت نزدیکتر هستند را گذشت زمان نشان خواهد داد، اما در هر صورت یک مسئله بدیهی است؛ استخدام دوباره کیروش از سوی فدراسیون آنقدرها هم که برخی گمان میکنند کار آسانی نخواهد بود.
موضوع کلیدی «پول»
حتی اگر از همه مسائل فنی و اجتماعی بگذریم و اختلاف نظر عمیق هواداران فوتبال را نادیده بگیریم، جذب دوباره کارلوس کیروش مشروط به تأمین مالی فدراسیون فوتبال است. همه کیروش را میشناسند و حتی افراطیترین هواداران این مربی هم احتمالا موافق هستند که او حساسیت زیادی روی مسائل مالی دارد و برای جایی مجانی کار نمیکند، حتی اگر پای حضور در جامجهانی در میان باشد. از این سو هم وضعیت مالی فدراسیون فوتبال روشن است؛ مجموعهای که در زمان مدیریت همین آقای تاج موفق به پرداخت بهموقع دستمزد مارک ویلموتس نشد و آن شکایت عجیب و غریب تاریخی بهوجود آمد. اگرچه پاداش ۱۲ میلیون دلاری صعود به مرحله نهایی جامجهانی در راه است، اما این پول بلوکه شده و با شرایط بانکی و تحریمی فعلی بهراحتی در دسترس نخواهد بود. در نتیجه بزرگترین مشکل جذب دوباره مربی پرتغالی، میتواند مربوط به مسائل مالی باشد.
ریسک بزرگ
در عین حال، اما این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که تعویض سرمربی تیم ملی، آن هم کسی که توانسته تیم را به جامجهانی ببرد ریسک بسیار بزرگی است. بحث اساسا بر سر خوب و بد بودن اسکوچیچ نیست و چه بسا اصلا او لیاقت حضور در جامجهانی را هم نداشته باشد، اما اگر این مربی را برداریم و تیم ملی نتایج بدی بگیرد، عملا تیر خلاص به تتمه اعتبار تاج شلیک شده است. از آن طرف هم اگر بدون تغییر کادرفنی به قطر برویم و نتایج ضعیفی بگیریم، حتما یک عده از تاج خواهند پرسید که پس چرا قول بازگشت کیروش را دادی و به آن عمل نکردی؟ در این صورت او متهم به بازی با اسم مربی پرتغالی برای جلب نظر افکار عمومی خواهد شد. اینها محاسبات پیچیدهای هستند که در مجموع شرایط دشواری را برای رئیس فدراسیون فوتبال فراهم کردهاند؛ شرایطی که تاج را در معذوریت وعده انتخاباتیاش قرار داده است.