از ابتدای سال تاکنون، ۳۹ فیلم به روی پرده رفته که این تعداد فیلم، حدود ۷ میلیبون و ۷۰۰ هزار نفر را به سینماها کشانده و گیشه ۲۴۵ میلیارد تومانی را برای سینمای ایران رقم زده است.
آماری که اگرچه، بهمانند آنچه تصور میشد، خیلی ناامیدکننده نیست، اما تا فاصله مطلوب و رسیدن به نقطه پیش از کرونا، هنوز راه درازی در پیش است. راه درازی که قطعا میتوان با یک برنامهریزی هوشمندانه که حکم یک میانبر را دارد، این مسیر و زمان رسیدن به آن نقطه را بسیار کوتاهتر نمود.
طی ۶ ماه دوم امسال، سینمای ایران میتواند اتفاقهای خوبی را رقم بزند. مسیری که با اتمام ماه صفر، از مهرماه آغاز شده و با توجه به طرح بلیت شناور که قطعا به افزایش نسبی مخاطب منجر خواهد شد، میتواند به پشتوانه یک برنامهریزی درست، اتفاقهای خوبی را در سینمای ملی رقم بزند.
در این طرح، اما بندهای مهمی وجود دارد که میتواند به چابکسازی فرآیند رونق سینما کمک کند.
یکی از این بندهای مهم، حذف فیلمهای پرمخاطب در یک گونه است. اتفاقی که بیتوجهی به آن طی ۶ ماه نخست امسال، نهتنها فیلمسوزی را گسترش داد بلکه آمار حضور مخاطب در سینما را سرشکن نمود و سبب شد تا فیلمهای پرمخاطب در یک گونه، نتوانند به یک اکران آزاد، واقعی و حرفهای دست یابند.
این جریان اگر در ۶ماهه دوم امسال تکرار نشود، روند چابکتری برای اکران رقم میخورد. بهعنوان مثال، فیلمهای علفزار، تیتی، دوزیست و ابلق، در یک ساختار اجتماعی، میتوانستند هر یک به قطب فروش تبدیل شوند، اما تلاقی نمایش این فیلمها با یکدیگر، نهتنها یک اکران حرفهای را از آنها گرفت، بلکه میزان مخاطبانشان را سرشکن کرد و لطماتی جدی به فروش هر یک از این آثار وارد آورد.
با آغاز مهرماه و اکران ملاقات خصوصی، این روند، شدیدتر شده و مطمئنا هر ۵ فیلم که همچنان مخاطبان بسیاری دارند، روندی فشردهتر را در اکران تجربه خواهند کرد. این فرآیند را مقایسه کنید با سینمای کمدی که طی تابستان، تنها یک فیلم قدرتمند به نام انفرادی داشت و عملا، رقیب چندانی برای این فیلم ترتیب داده نشد؛ بنابراین عدماکران همزمان فیلمهای پرمخاطب در یک گونه، باید به عنوان یک راهبرد جدی، مورد توجه سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش باشد تا پتانسیلهای گیشه، اینچنین سوخت نشوند و مسیر تنفس گیشه، باز شود.
اکران گزیده فیلمهای پرمخاطب در هر گونه، اهرم ایجابی برای جلب توجه مخاطب به سینماها است. در گام بعدی، آنچه بهعنوان اهرم اجرایی، حائز اهمیت میباشد، جنبههای تشویقی است که شناور شدن قیمت بلیت، یکی از مصادیق مهم آن به شمار میرود. تا پیش از این، قیمت بلیت سانس ظهر شنبه با قیمت بلیت شب پنجشنبه، برابری میکرد که قطعا حرفهای نبود. حالا، اما با اجرای طرح بلیت شناور (که چه خوب میشود به صورت اجباری در تمامی سینماها لحاظ شود)، قطعا تعداد مخاطبان، با افزایش مواجه خواهد شد.
اما نباید تمامی تخممرغها را در سبد بلیت شناور گذاشت. تعدد اکرانهای مردمی در پردیسهای مختلف و ارائه مشوقهای دیگر برای خرید بلیت، از دیگر راهکارهایی است که میتواند روند گسیل مخاطب به سالنهای سینما را با شتاب بیشتری مواجه کند؛ بنابراین سرلوحه قرار دادن این دو راهکار اجرایی، برای اکران نیمسال دوم، حیاتی است و به جریان حرفهای اکران، کمکهای شایان توجهی میکند. البته که در کنار این فرآیند، میتوان به اکران فیلمهای مسالهداری که تحتعنوان توقیفی شناخته میشوند نیز به چشم یک راهکار مهم نگاه کرد. این فیلمها، نهتنها باری از روی دوش مدیریت سینمایی کشور برمیدارد بلکه مخاطبان بسیاری را به سینماها کشانده و در کنار دو راهکاری که باید برای اکران نوین به آن عمل کرد، کاتالیزور خوبی در جهت استقبال بیشتر از آثار خواهد بود؛ بنابراین اگر اکران ششماهه دوم امسال، به سیاق نیمه نخست سال رقم بخورد، کلاف اکران سردرگمتر شده و رسیدن به نقطه پیش از دوران کرونا، بیش از این به تعویق خواهد افتاد و در حکم زخم کهنهای میشود که کلیت سینما را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
این فضا، مانند شرایط امروز سینما است که علیرغم گشایشهایی، اما نظر بدنه سینما را تامین نکرده و همه از حال خراب آن سخن میگویند؛ بنابراین با این سیاستگذاری درست که اجرایی کردن آن، امری بسیار ساده و شدنی است، میتوان فضا را از این وضعیت ایزوله کنونی خارج کرده و علاوه بر باز شدن فضای اکران و استقبال مردم، نگاه عموم و اهالی سینما را نیز نسبت به سینمای ایران، خوشایندتر کرد.