اما این موضوع را نباید تنها در قالب دولت سیزدهم بررسی کنیم بلکه در دولت قبل و همچنین دولتهای قبلتر هم موضوع دوتابعیتیها به چالشی برای حاکمت تبدیل شد بود، تا اینکه در سالهای اخیر قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که بر اساس آن مدیران دوتابعیتی دیگر نمیتوانند در ایران پست مدیریتی بگیرند.
در همین رابطه گفتوگویی با عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا داشتیم تا نظر او را در رابطه با حضور فرزندان مسئولان دولت انقلابی در خارج از کشور جویا شویم:
آقای سلیمینمین! چند روز پیش خبر مهاجرت پسر انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهوری دولت انقلابی باعث انتقادات و بازتابهای فراوانی در سطح فضای مجازی شد؛ پرسش مردم این است که چرا در چنین وضعیت معیشعتیا ی که مردم برای نان شبشان محتاج هستند و از طرفی مسئولانی که دائم فریاد «مرگ بر آمریکا» سر میدهند و مردم را به قناعت دعوت میکنند، خانواده و فرزندان خودشان در کشورهای اروپایی و آمریکایی سکونت دارند؟
این نوع بحثها، بحثهای جنجالی و عوام فریبانه است.
حالا یک شخصی به یک کشور دیگری مهاجرت کرده است! ابتدا باید ببینیم که آیا سفر او به آن کشور ضرورت داشته یا خیر. باید یک شورای علمی در این خصوص نظر دهد! اینکه بگویم که فلانی به فلان کشور برای تحصیل رفته پس کار نامربوطی است، اصلا قابل قبول نیست چرا که علم در هر کجا و در هر کشوری باشد، باید نسبت به کسب آن اقدام کنیم. برخی تخصصها فقط در برخی کشورها وجود دارد به عنوان مثال روسیه در زمینه هوا فضا در دنیا اول است حتی آمریکاییها دانشجوهایشان را به مسکو میفرستند تا از علم دنیا عقب نمانند. چرا در کشور ما باید چنین بحثهایی مطرح باشد؟! مگر بد است یک کسی برای کسب علم به کشور دیگری سفر کند؟! نباید این نخبهها و نوابغ را در این بحثهای عوامفریبانه بیاندازیم که چرا باید فرزند فلان مسئول در آمریکا یا هر کشور دیگری حضور داشته باشد؛ اصلا چه اشکالی دارد؟ اگر واقعا یک شورای علمی اعلام کند که واقعا ضرورت نبوده که فلانی به آمریکا سفر کند، آنوقت میشود در این مورد بحث کرد. نباید مسئولان و فرزندانشان را در این بحثهای عوامفریبانه بیاندازیم چون کاملا کار اشتباهیست.
چرا در دولت حسن روحانی اصولگرایان و تندروها چنین دیدگاهی نداشتند و او را دولت غربگرا نامیده بودند؟
بنده آن زمان هم همین اعتقاد را داشتم. اصلا درست نیست که ما این مباحث را بدین گونه دنبال کنیم که نفس مهاجرت به کشورهای خارجی بربای تحصیل اشتباه است چون فلان کس پدر یا مادرش مسئول است!
البته به گفنه خود خانم خزعلی، پسرش برای کار به کانادا مهاجرت کردهاند نه تحصیل!
بنده اصلا تمایل ندارم مصداقی بحث کنم! بحث بنده کلی است؛ این نشانه انقلابیگری نیست که بگوییم در هر صورتی رفتن به کشورهای اروپایی و آمریکا، غلط است؛ خیر اصلا هم اشتباه نیست.
به هر حال در برخی از زمینهها این کشورها از ما جلوتر هستند و اگر ما نخبههایمان را برای فراگیری این تحصیلات به آنجا بفرستیم و ما را از علم روز دنیا بهرمند سازد، نه تنها اشکالی ندارد بلکه بسیار ضروری و لازم است. الان مثلا بنده اصلا نمیدانم پسر رئیس شرکت نفت واقعا برای تحصیل به آمریکا رفته یا چیز دیگری؛ یا اصلا ضروری بوده که پسر ایشان در آمریکا تحصیل کند یا خیر! ما تا مدتی پیش خودمان به این کشورها دانشجوهای نخبهمان را میفرستادیم، حالا چه شده که این کار شده عملی قبیح؟! چون این پسر فرزند فلان مسئول است و با دانش و نبوغ خودش بورس گرفته اشکال دارد؟!