رحیم زهیوی درباره وضعیت خود و دلیل دوریاش از فوتبال اظهار کرد: بعد از اینکه عملکرد خوبی در لیگ ایران داشتم و با استقلال خوزستان قهرمان شدم، با بد شانسی روبرو شدم. نمیدانم چه بلایی سرم آمد. شاید چشمم زدند. در بازی ذوبآهن و فولاد سرم آسیب دید و همه چیز از آن بازی شروع شد. من به قطر رفته بودم و خوب کار میکردم و به تیم ملی هم دعوت شدم. بعد از آن کشالهام آسیب دید و با اصرار تیم قطری باید بازی میکردم. متاسفانه این باعث شد کشالهام را عمل کنم.
او ادامه داد: من در فولاد ۹ گل زدم و بعد از اینکه به ذوبآهن رفتم با یکی از بازیکنان سر به سر شدم و هنگام فرود رباطم پاره شد و سرم بخیه خورد. بعد از یک سال و نیم برگشتم و در صنعت نفت در ۲۰ دقیقه ۲ گل زدم و متاسفانه در بازی بعدی در یک زمین چمن نامناسب مقابل خیبر پایم پیچ خورد و متاسفانه رباطم پاره شد.
هافبک پیشین فولاد خوزستان در خصوص اینکه انتظار میرفت در دوران اوجش در تیمهای بزرگتر بازی کند، گفت: اکنون یک سال از این مصدومیت میگذرد. متاسفانه ناملایمتهایی در لیگ برتر و در خوزستان با من شد. هیچکس نگفت کجایی و چه کار میکنی. من از طریق دوستانم به خیلیها پیام دادم، اما هیچکس جواب نداد که حتی مرا در تمرین ببیند.
او ادامه داد: من با صنعت نفت قرارداد داشتم، اما آقای کیشمس که غیر فوتبالی بود، حتی نگذاشت در تمرین شرکت کنم. این شد که دیگر نتوانستم در فوتبال ایران بازی کنم و به تیم بحری که یکی از تیمهای عراقی است و جزو تیمهای خوب این کشور است پیوستم. خداراشکر اکنون شرایطم خیلی خوب است و راضی هستم.
زهیوی با گلایه از مسئولان فوتبالی استان خوزستان عنوان کرد: در شهر خودم برخی از من خواستند یا حتی التماس کردند که برگردم و به شهر خودم خدمت کنم، اما اکنون هیچکدام از آنها حرفی نمیزنند و مرا رها کردند. نصیحتم به جوانان استانم این است که در خوزستان نمانند. رضا نوروزی رباط پاره کرد و مثل من او را هم رها کردند.
او اضافه کرد: من رباط پاره کردم و کسی به من کمک نکرد. مرتضی پورعلیگنجی، داریوش شجاعیان و قائم اسلامیخواه رباط پاره کردند، اما به آنها بسیار کمک شد. مربیان و باشگاهها پشتشان را خالی نکردند، اما اینجا کسی دست مرا نگرفت. به جز استقلال خوزستان از بقیه باشگاهها و مربیان بسیار گلایه دارم.
زهیوی با بیان اینکه شش بار توسط کیروش به تیم ملی دعوت شد، گفت: همانجا هم بدشانسی آوردم و متاسفانه مهدی طارمی با زانو به کمرم ضربه زد و دو سه دنده من به شدت آسیب دید و سه ماه از فوتبال دور بودم. بدشانس بودم وگرنه میتوانستم تا امروز در تیم ملی بازی کنم.
او در پایان گفت: از وریا غفوری، مرتضی پورعلی گنجی، رامین رضاییان و بسیاری از بازیکنان بپرسید، همه از نظر فنی از من تمجید میکنند، اما به هر حال این فوتبال است و بدشانسیها و انتخابهای اشتباه سرنوشت یک بازیکن را عوض میکند. من عاشق استانم بودم و چند سال با وجود پیشنهاد از استقلال و پرسپولیس به فولاد و صنعت نفت میرفتم.