مردی که در حمایت از خواهرش با همدستی او اقدام به قتل جوان متعرض کرده است در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
متهم که مردی جوان است بعد از اینکه متوجه شد فردی به خواهرش تعرض کرده، او را به قتل رساند و جسدش را کنار خیابان رها کرد.
این پرونده سال گذشته پس از آن تشکیل شد که جسد خونین مردی در محوطه فضای سبز در شرق تهران پیدا شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه آغاز شد و ماموران متوجه شدند جسد متعلق به مرد جوانی است که علاوه بر آثار بریدگی روی دستانش که منجر به قطع رگ و مرگش شده، مقدار زیادی مواد مخدر نیز در خون او موجود است. هویت مقتول جوان به نام سعید با تحقیقات پلیس شناسایی شد و پلیس توانست خانواده او را پیدا کند.
مادر سعید به ماموران گفت فرزندش اعتیاد نداشته و نمیداند چرا در خون او مقدار زیادی مواد مخدر وجود دارد.
وقتی ماموران تلفن همراه سعید را بررسی کردند به مورد مشکوکی برخوردند. آنها متوجه شدند سعید از مدتی قبل با زنی رابطه داشته و آخرین تماسش هم با همان زن بوده است، به این ترتیب پلیس سراغ زن جوان به نام شیدا رفت و او را بازداشت کرد.
اعتراف به قتل
شیدا در بازجوییها اعتراف کرد در نقشه قتل سعید شرکت داشته است. او گفت: من چند سال قبل ازدواج کردم و با همسرم زندگی خوبی داشتم و صاحب فرزندی هم شدیم. تا اینکه مدتی قبل همراه دخترم به عنوان مسافر سوار یک پژو شده بودیم تا بیرون برویم اما راننده مرا فریب داد و با تعارف آبمیوه مسموم آزارم داد و از من فیلم و عکس گرفت. من از ترسم سکوت کردم و حرفی به شوهرم نزدم تا اینکه چند روز بعد برادرم شاهین به خانهمان آمد. او متوجه شد که حال روحیام به هم ریخته و گریه کردهام. وقتی ماجرا را از من پرسید به او گفتم یک راننده به نام سعید مرا آزار داده و از من فیلم و عکس سیاه تهیه کرده و مدام با من تماس میگیرد تا اخاذی کند و میگوید اگر به خواستههایش تن ندهم آبرویم را میبرد و فیلمها را پخش میکند.
این زن در حالی که اشک میریخت ادامه داد: برادرم گفت در این باره به شوهرم حرفی نزنم تا خودش سعید را پیدا و او را ادب کند. چند روز بعد شوهرم نیز پی به ماجرا برد. برادرم تحقیق کرده و فهمیده بود سعید معتاد است. به همین خاطر شوهر و برادرم تصمیم گرفتند با سعید قرار ملاقات بگذارند و به او آنقدر مواد مخدر تزریق کنند تا بمیرد و راز مرگش فاش نشود.
شیدا گفت: آخرین بار سعید با من تماس گرفت و ۱۰ میلیون تومان پول خواست. او گفت اگر پول را بدهم عکس و فیلمها را به من برمیگرداند. به همین خاطر سر قرار رفتم. برادر و شوهرم نیز به آنجا آمدند و وقتی سعید سوار ماشین شد او را به تله انداختند و چند بار به او مواد مخدر تزریق کردند. سپس برادرم، سعید را از ماشین پیاده کرد. وقتی چند دقیقه بعد بازگشت گفت به رویش چاقو کشیده و سرش را بریده است.
به دنبال اظهارات این زن، برادر و شوهرش که رامین نام دارد بازداشت شدند و به جنایت با انگیزه ناموسی اعتراف کردند؛ اما هر کدام قتل را گردن یکدیگر انداختند.
در حالی که شیدا در بازجوییهای بعدی شوهرش را عامل قتل مرد آزارگر معرفی کرده بود نامهای نوشت و گفت قصد دارد حقیقت را بگوید.
اعترافات جدید
این زن گفت: به من گفته شد اگر اعترافات قبلیام را پس بگیرم و بگویم شوهرم مرتکب قتل شده میتوان رضایت اولیای دم را گرفت. به همین خاطر در بازجوییهای بعدی گفته بودم شوهرم سعید را کشته است؛ اما دوباره حرفم را پس گرفتم. من حالا حقیقت را میگویم. برادرم دست به این جنایت زده است.
با اظهارات جدید این زن برای شاهین به اتهام قتل و آدمربایی و برای رامین به اتهام آدم ربایی و معاونت در قتل و برای شیدا به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پروندهشان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها در دادگاه از خود دفاع کردند.
برادرم همهکاره بود
در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
سپس شاهین در جایگاه متهم ایستاد و قتل را گردن گرفت. او گفت: وقتی خواهرم ماجرای آزار و اذیت را مطرح کرد تصمیم به قتل مرد آزارگر گرفتم. وقتی خواهرم آن روز با سعید قرار ملاقات گذاشت چاقویی را از خانه خواهرم برداشتم و همراه خواهرم و شوهرش به محل قرار رفتیم. اما در رابطه با اینکه چطور قصد دارم سعید را بکشم به آنها حرفی نزدم. بعد از اینکه من و شوهر خواهرم به سعید مواد مخدر تزریق کردیم و او را از ماشین بیرون انداختیم، گلویش را بریدم؛ اما خواهرم و شوهرش از این ماجرا اطلاعی نداشتند و بیگناه هستند.
سپس رامین به دفاع پرداخت و گفت: قرار بود من و برادرزنم به مرد آزارگر مواد مخدر تزریق کنیم تا پلیس فکر کند او به خاطر زیادهروی در مصرف مواد مخدر کشته شده است؛ اما شاهین بدون اطلاع من با چاقو گلوی او را برید.
شیدا نیز گفت: یک روز برادرم به خانه ما آمد و لباسهای کهنهای با خود آورد. او گفت میخواهد با تزریق مواد مخدر به سعید او را بکشد، سپس لباسهای کهنه را به تنش کند تا همه فکر کنند کارتنخواب بوده و به خاطر تزریق مواد مخدر جان سپرده است. من و شوهرم از قصد او برای قتل اطلاعی نداشتیم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.