فیلم سینمایی «بانکزدهها» به کارگردانی جواد اردکانی و علی بکائیان این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. در این فیلم؛ علی انصاریان، نسرین مقانلو، قاسم زارع، میرطاهر مظلومی، سحر قریشی و بیژن بنفشهخواه ایفای نقش میکنند.
اردکانی که تجربهی ساخت فیلمهایی، چون «به کبودی یاس» و «شور شیرین» را در کارنامه خود دارد، برای اولین بار در سینما، ژانر کمدی را تجربه کرده است. به نظر میرسد که شرایط حاضر جامعه باعث شده تا فیلم «بانکزدهها» در اکران با بحران مواجه شود و مثل بسیاری از فیلمهای در حال اکران نتواند به فروش قابل توجهی دست پیدا کند.
در گفتگو با جواد اردکانی درباره شرایط اکران این فیلم و به طور کل سینمای کمدی در ایران گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
از شرایط اکران فیلم «بانکزدهها» رضایت دارید؟
شرایط اکران به طور کل نامساعد است و فکر میکنم تا امروز سینما چنین وضعیتی را در حوزه اکران تجربه نکرده و اتفاقات اخیر مزید بر علت شد که اوضاع بسیار بدتر شود، اما انتظار دارم با کمک رسانهها این موضوع پیگیری شود که بعد از کرونا برای احیای سالنها سینما و رونق گرفتن نمایش فیلمها باید حمایتهایی از فیلمهای سینمایی میشد، اما این حمایتها نه از طرف وزارت ارشاد و نه از طرف صداوسیما، شهرداریها و یا دیگر نهادها انجام نمیشود. به نظر میرسد که سینما به حال خود رها شده و برای مسئولان کشور هیچ اهمیتی ندارد که سینما به رونق برسد یا خیر.
طبیعتاً با مجموعه مشکلاتی که امروز مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند هم برای تولید و هم برای نمایش فیلمها اگر حمایتی صورت نگیرد آینده سینمای ایران بحرانی و خطرناک است. من به عنوان کسی که تجربه اکران فیلمم در این شرایط را دارم واقعاً از عدم حمایت وزارت ارشاد در مرحله تولید و نمایش فیلم «بانکزدهها» گلایهمند هستم. متأسفانه علاوه بر وزارت ارشاد، صداوسیما و شهرداری هم در بحث تبلیغات هیچ حمایتی از ما نکردند. ما کاملاً رها شدهایم و از مردم هم در این شرایط نمیتوان انتظار داشت که در دل مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی حوصله سینما رفتن داشته باشند. به نظر من رسانهها میتوانند این موضوع را به عنوان یک مسئله حیاتی مطرح کنند و از مرگ قریبالوقوع سینما خبر دهند تا مسئولان وظیفه نجات سینما را احساس کنند.
به حمایت در حوزه تولید اشاره کردید، سازمان سینمایی چه حمایتی میتواند از تولید فیلمها داشته باشد؟
وزارت ارشاد میتواند در تولید یکسری فیلمها مشارکت داشته باشد. حوزه هنری و سپاه پاسداران معمولاً از فیلمهایی با موضوعاتی خاص حمایت میکنند و وزارت ارشاد از دیگر آثار که وجودشان در سینما الزامی است باید حمایت کند، اما متأسفانه از روند وجود ندارد و در تولید فیلم «بانکزدهها» هیچ حمایتی از ما صورت نگرفت. شرایط سینما امروز به گونهای نیست که بتوان انتظار داشت که بخش خصوصی بدون حمایت اثر تولید کند. با وجود اینکه ما از وزارت ارشاد درخواست کردیم که در تولید این فیلم از ما حمایت کند، به هر دلیل هیچ حمایتی از تولید این فیلم صورت نگرفت.
در کارنامه شما آثاری از سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک به چشم میخورد. با چه رویکردی به سراغ سینمای کمدی آمدید؟
قبل از فیلمهای «شور شیرین» و «به کبودی یاس» سه فیلم کودک ساختهام که تفاوت زیادی با دو اثر آخرم دارد و حدود ۸ سریال تلویزیونی با موضوعات مختلف ساختهام و تقریباً قالبها و ژانرهای متفاوتی را تجربه کردهام. اگر امروز از من بپرسند که سینمای استراتژیک امروز در چه ژانری تعریف میشود به اعتقاد من پاسخ سینمای کمدی است.
به اعتقاد من امروز زمان آن است که در سینما و تلویزیون، ژانر کمدی از سوی مسئولان جدی گرفته شود چراکه ظرفیتی در سینمای کمدی وجود دارد که از طرفی مورد نیاز و تقاضای مردم است و از طرف دیگر فرصتی برای بیان یکسری دردها و انتقادات است که خارج از سینمای کمدی نمیتوان آنها را بیان کرد. انتقاد سالم و شریف از شرایط موجود به شکلی که مردم این آثار را ببینند و بپذیرند در شرایط اجتماعی امروز ما یک نیاز مهم و فوری است. من معتقدم «بانکزدهها» همانقدر به سینمای ارزشی تعلق دارد که فیلم «به کبودی یاس» به سینمای ارزشی تعلق داشت. قرار نیست ما فقط به فیلمهایی که مربوط به سینمای دفاع مقدس میشود عنوان سینمای ارزشی را در نظر بگیریم. به اعتقاد من سینمای شریف در این زمان که بتواند گوشهای از دردهای مردم را بیان کند و کارکرد اجتماعی داشته باشد میتواند سینمای کمدی باشد. من قطعاً سینمای کمدی را ادامه خواهم داد و اطمینان دارم که نیاز جدی به آن وجود دارد و باید جدی گرفته شود. البته باید بگویم نقطه ایدهآل من «بانکزدهها» نیست و باید آثار بهتری تولید شود، اما این فیلم نقطه شروعی بود که باید زودتر از این به سینمای کمدی ورود میکردم.
آیا استقبال مخاطبان سینما از فیلمهای کمدی باعث شده که شما این گونه سینمایی را امروز سینمای استراتژیک بدانید یا مسائل دیگری مطرح است؟
قطعاً یکی از چالشهای اساسی در سینما و تلویزیون ما مخاطب است. اینکه ما چگونه فیلم بسازیم تا مردم آن را ببینند مسئله مهمی است و پس از آن این نکته حائز اهمیت است که ما چگونه فیلم بسازیم تا ذرهای به مردم کمک کند و دغدغههایشان را در آن ببینند. اگر ما واقعبین باشیم و امروز جامعهمان را ببینیم واقعاً مردم به فیلمهایی نیاز دارند که کمی حالشان را خوب کند و لحظاتی را با احساس بهتر سپری کنند و سینمای کمدی چنین ظرفیتهایی دارد و نباید این ظرفیتها را نادیده گرفت، اما متأسفانه تا امروز، چون جدی گرفته نشده ما درگیر نوع سخیفی از سینمای کمدی هستیم درحالیکه در تاریخ سینما فیلمهای کمدی بسیار درخشان و ماندگاری ساخته شدهاند و نمونههای بسیاری از این دست را در تاریخ ادبیات نمایشی هم میتوان دید. متأسفانه سالهاست که این سینما نادیده گرفته شده و ما دیگر شاهد ساخت فیلمهایی، چون «اجارهنشینها» نیستیم. این سینما امروز به سطح نازلی رسیده و، چون همین آثار هم توانستهاند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند همچنان ساخته میشوند و فروش بالایی هم دارند.
آیا سیاستگذاریهای فرهنگی را هم میتوان در جهتدهی سینمای کمدی به سمت ابتذال تأثیرگذار دانست؟
این یک مسئله چندبعدی است و باید با دقت کالبدشکافی و بررسی شود. به طور کل در حوزه صنعت و حتی فرهنگ مشوق تولید همواره مصرف است. در برنامههای توسعهای در حوزه صنعت و تولیدات فرهنگی از مصرف به تولید میرسند. در سینما ذائقهای که در بین سینماروهای ما وجود دارد سینمای کمدی است. مردم به دلایل متعددی که حق با آنهاست با سالنهای سینما قهر کردهاند و اندک افرادی که به سینما میروند هم اکثراً به سینمای کمدی گرایش دارند و همین ذائقه تعیینکننده این است که در سینمای چه فیلمی ساخته شود. قطعاً مدیریت فرهنگی و تولیدات سینمایی در شکلگیری این ذائقه تأثیرگذار بوده و مشکل امروز در حوزه مدیریت ما تنها مربوط به مدیران حاضر نمیشود و ما درگیر مشکلات فراوان حاصل از یک سیستم مدیریتی کلان هستیم و نمیتوان آن را تنها متوجه مدیران امروز دانست.
اگر قرار است این مشکل حل شود باید کسانی که امروز مسئولیتی دارند، برنامهریزی و اقدامات جدی داشته باشند، اما تا آن زمان در حال حاضر آن سینمایی که مورد توجه مخاطبان ایرانی است، مشخصاً سینمایی است که درگیر نیش و کنایهها و انتقادات سطحی سیاسی و شوخیهای جنسی است و ما به این سینما امروز سینمای کمدی میگوییم در حالیکه سینمای کمدی میتواند بسیار عمیقتر و جذابتر از اینها باشد. البته باید بگویم که من مخالف ساخت اینگونه آثار نیستم، به هر حال باید تنوع در هر گونه سینمایی وجود داشته باشد، اما اینکه غالب آثار کمدی ما در همین سطح قرار بگیرند نشانه بیتوجهی به ظرفیتهای این سینما است و مدیران فرهنگی باید این موضوع را جدی بگیرند. متأسفانه مدیران سینمایی ما اساساً سینمای کمدی را جدی نمیگیرند و به طور کل این سینما را رها کردهاند.
با وجود اینکه فیلمهای کمدی همواره جزو آثار پرفروش سینمای ایران هستند، چرا «بانکزدهها» نتوانست در گیشه موفقیت این آثار را به دست بیاورد؟
«بانکزدهها» فیلمی است که در دسته کمدی سیاه قرار میگیرد، این گونه سینمایی در همه جای دنیا با فروش چندانی همراه نیست. کمدی سیاه در هر همه جای دنیا نسبت به دیگر فیلمهای کمدی فروش کمتری دارد و ما از لحظه نوشتن فیلمنامه از این مسئله آگاه بودیم. نکته دیگر این است که «بانکزدهها» سوپراستار ندارد، امروز یکی از اصلیترین عوامل در پرفروش شدن فیلمها استفاده از سوپراستارها است. ما از بهترین عوامل برای حضور در این فیلم استفاده کردیم و من از انتخابهایم بسیار راضی هستم و بازیهای قابل قبولی را در «بانکزدهها» شاهد هستیم، اما هیچ یک از بازیگران این فیلم سوپراستار نیستند و این قطعاً در میزان فروش فیلم تأثیرگذار است.
اما از نظر من مهمترین نکته در عدم فروش بالای این فیلم به این مسئله مربوط میشود که «بانکزدهها» بدون کمترین تبلیغ اکران شد. پیش از اکران به ما قول داده بودند که تلویزیون تبلیغات این فیلم را پخش میکند، اما این اتفاق رخ نداد، برای تبلیغات این فیلم با چند اسپانسر به توافق رسیده بودیم که متأسفانه این همکاری میسر نشد و جالب است که این اسپانسرها به دلیل موضوع فیلم که مربوط به بانک و بانکداری میشود از همکاری با ما صرفنظر کردند، چون دلشان نمیخواست با چنین موضوع چالشی درگیر شوند. در این شرایط از نظر من همین اندازه که «بانکزدهها» فروش داشته، در حد معجزه است چرا که ما هیچ یک از فاکتورهای لازم برای تبلیغ و فروش فیلم را در اختیار نداشتیم. با این حال من اطمینان دارم که اگر در روزهای آینده شرایط کلی سینما بهتر شود میزان فروش فیلم «بانکزدهها» بیشتر خواهد شد.