حس و حال حضور در این دو تیم بیشتر زمانی از سوی بازیکن درک میشود که تصمیم به جدایی گرفته میشود. برخی از بازیکنان با این اتفاق حتی فوتبالشان دچار افت میشود تا جایی که امیدوارند روزنهای برای آنها به منظور بازگشت به ترکیب پرسپولیس و استقلال باز شود، اما گاهی دیگر هیچ راه بازگشتی باقی نمیماند.
محمد عباس زاده یکی از این بازیکنان بود. مهاجمی که فوتبالش را در تیم کشت و صنعت ساری شروع کرد و در نساجی چهره شد. او پیراهن پرسپولیس را برتن کرد، اما حضورش دراین تیم خیلی تدوام نداشت، اما بعد از جدایی از پرسپولیس بارها و بارها مایل بود که از سوی تیم پرسپولیس برای ادامه همکاری دعوت شود، اما هیچ گاه این اتفاق صورت نگرفت. با اینکه محمد عباس زاده بعد از جدایی از پرسپولیس به هر تیمی که رفته تاثیر گذار بازی کرده. از راه آهن گرفته تا نساجی و یکی دو فصل اخیر در تراکتور؛ و حتی سایپا.
در بازی دیروز دیدید که او یک تنه پرسپولیس را شکست داد؛ یک پاس به عمق خط دفاعی کافی بود تا این مهاجم چارچوب شناس و بهتر است بگوییم موقعیت شناس تیر خلاص را شلیک کند و موجب شکست تیمی شود که از ته دل دوستش دارد و در سالهای اخیر خیلی دوست داشت دوباره پیراهن تیم پرسپولیس را برتن کند. یکی از ایرادهایی که به بازی محمد عباس زاده گرفته میشد این بود که نمیدود و در کار دفاعی به تیمش کمک نمیکند، اما این ایراد با موقعیت شناسی و چارچوب شناسی اش قابل گذشت بود. هر چند دیروز دیدیم آنقدر دویده بود و در کار دفاعی به تیمش کمک کرده بود که نای آمدن به بیرون از زمین را نداشت.
محمد عباس زاده اگر چه موفق به بازگشت دوباره به ترکیب تیم پرسپولیس نشد، اما او یک پای امضای صعود نساجی به لیگ برتر بعد از ۲۴ سال بود؛ او اینروزها به همراه تیم تراکتور در لیگ برتر از روهای بد فاصله گرفته ودر قامت مدعی ظاهر شده که این خود کارهای کوچکی نیستند. مهم تاثیرگذاری در تیمهایی بوده که بازی کرده و این برای اشاره کافی است؛ هر چند دل بیشتر مایل به حضور در تیم پرسپولیس بود.
محمد عباس زاده و تراکتور را این فصل متفاوت از تیم فصل گذشته دیدیم. تیمی که پر تلاش بازی میکند و نشان داد در اندیشه رویاهای بزرگ در فصل جاری است.