عصر ایران نوشت: آنچه شب گذشته در دانشگاه شریف رخ داد، به معنای کامل کلمه حیرت انگیز و اسفناک بود.
دانشجویان شریف، دیروز نیز همانند چند روز گذشته تجمعاتی در محوطه دانشگاه داشتند و با سر دادن شعارهایی اعتراض خود را نسبت به وقایع اخیر بیان میکردند.
اما بعد از ساعاتی، تصاویر و فیلمهایی از این دانشگاه منتشر شد که نشان میداد عدهای از بیرون وارد حریم دانشگاه شده و با موتور در حال تعقیب دانشجویان - حتی در داخل پارگینک - هستند. گزارشهای متعددی از تیراندازی به سمت دانشجویان با گلولههای پلاستیکی وجود دارد و منابع دانشجویی از بازداشت تعداد نامعلومی از همکلاسیهای خود خبر داده اند.
اوضاع دانشگاه صنعتی شریف به حدی وخیم شد که شخص وزیر علوم ناگزیر شد شبانه به دانشگاه برود تا بلکه بتواند اوضاع را آرام و در شرایطی که دانشگاه در محاصره بود، تعدادی از دانشجویان را از آنجا خارج کند!
درباره آنچه دیشب در شریف گذشت نکاتی قابل تامل جدی است:
۱ - در حالی که طی روزهای اخیر بسیاری از دلسوزان نظام خواستار درک نسل جوان از سوی مسوولان شده بودند، درحالی که تجمعات دانشجویی در دانشگاههای متعدد کشور بدون تنش برگزار میشد و در حالی که فضای اعتراضات از حالت رادیکال خارج بود، حمله به دانشگاه شریف که از نمادهای آموزش عالی کشور به شمار میرود، بسیار عجیب بود و باید بررسی شود چه کسانی در صدد افزایش نارضایتی و تنش ها، آن هم درست در زمانی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش است، داشته اند.
۲ - طبق قانون، ورود افراد مسلح و نیروهای نظامی و انتظامی به دانشگاه ها، حوزههای علمیه و بیوت مراجع برای تعقیب و دستگیری افراد ممنوع است. این اتفاق، اما دیشب در دانشگاه شریف رخ داد و صحنه دانشگاه را به عرصه زد و خورد و جنگ و گریز تبدیل کردند.
برخورد با این قانون شکنی آشکار کمترین خواسته مردمی است که این روزها با نگرانی تمام، وقایع کشورشان را پیگیری میکنند.
۳ - گیریم و فرض کنیم که عدهای از دانشجویان شعارهای تندی داده و یا اصلاً مرتکب جرم شده اند. آیا راه برخورد با آن چند دانشجو، حمله به کل دانشگاه است؟ در مملکتی که تا دیروز از دوربینهایی سخن گفته میشد که میتوانند عکس بدحجابها را در خیابانها بگیرند و با کارت ملی شان تطبیق دهند و قبض جریمه به آدرس شان بفرستند، آیا نمیشد بدون این حمله تاسف بار، دانشجویان خاطی را شناسایی و بعداً احضار کرد؟ البته تأکید میکنیم که "اگر واقعاً جرم و خطایی صورت گرفته باشد" و الا نفس اعلام اعتراض که حقی عمومی است و جرم محسوب نمیشود.
۴ - اگر برای دفاع از کیان نظام به دانشگاه حمله شده است که قطعاً نتیجه معکوس داده و سوژه جدیدی برای رسانههای بیگانه درست کرده اند. آب به آسیاب دشمن ریختن معنایی جز این دارد؟!
۵ - کسانی که در روزهای اخیر از آسیب به سرمایههای عمومی مانند بانکها و سطل آشغالها و تابلوهای راهنمایی و رانندگی انتقاد میکردند، حواس شان هست که جوانان و به ویژه نخبگان دانشگاهی که این روزها با آنها بدرفتاری میشود، سرمایههای بزرگ تری هستند؟
آیا اتفاقات دیشب در دانشگاه شریف، موج جدیدی از مهاجرت استادان و دانشجویان این دانشگاه و سایر مراکز آموزش عالی کشور را به راه نخواهد انداخت؟!
۶ - روایتهایی که از وقایع دیشب نقل میشود بسیار تکان دهنده هستند و، چون هنوز از صحت و سقم و دقت شان مطلع نیستیم، بازنشرشان نمیکنیم. جا دارد شخص رئیس جمهور به عنوان حافظ قانون اساسی رأساً موضوع حمله دیشب به دانشگاه شریف را با تشکیل کمیته حقیق یابی که حتما تعدادی از دانشجویان و استادان معترض شریف نیز در آن حضور داشته باشند، مورد رسیدگی فوری قرار دهد و تا این زخم عمیقتر نشده، نسبت به معرفی خاطیان و مجازات آنها، از هر طرف که باشند، اقدام کند.
همچنین از جناب ایشان انتظار میرود این موضوع را در نشست اضطراری سران قوا مطرح کند و توان قوه قضائیه و مجلس را برای التیام زخم دیشب شریف با دولت همراه سازد. قطعاً هم حجه الاسلام محسنی اژهای و هم آقای قالیباف هم از وقایع دانشگاه شریف آزرده خاطر هستند و برای کشف واقعیت، همراهی خواهند کرد.
تاکید بر رسیدگی فوری از آن جهت است که قبل از گسترده شدن ابعاد این ماجرا و نیز پیش از بین رفتن مستنداتی، چون فیلمهای دوربینهای مدار بسته و آثار ضرب و جرح و با بهره گیری از شهود، واقعیت مشخص و قانون شکنان بدون هیچ تعارفی مجازات شوند تا کار عاملان و حتی آمران حادثه دیشب به پای کل نظام نوشته نشود. همچنین با آزادی همه دانشجویان بازداشتی، خانوادهها و همکلاسیهای آنان از نگران نجات یابند و آرامش به محیط دانشگاه بازگردد.
یادمان نرود، "شریف" دانشگاه است نه مقر تروریستها که بتوان بدان حمله کرد.
آقای رئیسی، آقای محسنی اژهای و آقای قالیباف! کمک کنید به التیام زخم شریف و جلوگیری از گسترش آن. کلید آرامش کشور در دستان شماست.
۷ - در پایان بی مناسبت نیست سخنان رهبر انقلاب را که بعد از حمله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ بیان داشتند را بازخوانی کنیم:
حرفهاى گفتنى زیاد است؛ اما مطلبى که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحهدار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعى - بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت - به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست.
جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان - فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعهها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسیار سخت و سنگین است. هرکسى بوده، فرق نمىکند؛ چه در لباس نیروى انتظامى، چه در غیر آن. مسلماً با کسانىکه در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مىکنند، باید برخورد شود؛ اما با کسى که تخلّفى نکرده است؛ کسىکه در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویى، کار بسیار خطا و ناروایى است اگر برخورد شود.
این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرفهایى زدند و شعارهایى دادند، بهانه و مجوّزى نمىشود براى اینکه کسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محیط شوند و کارهاى ناروایى انجام دهند؛ بخصوص وقتى که نام مقدّس نیروى انتظامى در میان مىآید، عملى که موجب شود نیروى انتظامى بدنام گردد، قضیه را سختتر مىکند. شما مىدانید که امروز نیروى انتظامى در اطراف کشور، در جادهها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانیهایى مىکند و چه زحماتى مىکشد. چقدر از اینها براى حفظ امنیت ما، جان خود را از دست مىدهند. با این حال، بهوسیله چند نفر عملى انجام شود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره گردد؛ آیا این انصاف است؟!
... وقتی هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فورا استفاده خواهد کرد. بارها گفتهام، باز هم تکرار میکنم، من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدانها حضور و آمادگی داشته باشد، منتها با انضباط. اینگونه حرکاتی که ملاحظه شد کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بیانضباطی است. با هر نامی انجام بگیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام بگیرد، غلط است، اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام بگیرد، غلط است. مگر من بارها نگفتهام که در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچکس نباید رفتار خشونتآمیز داشته باشد، چون این، دشمن را خوشحال میکند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟!
چرا گوش نمیکنند؟! حتی اگر یک چیزی که خون شما را به جوش میآورد، مثلا فرض کنید اهانت به رهبری کردهاند، باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس من را هم آتش زدند ویا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است، برای آن روزی که نیروی جوانی و مومن و حزباللهی باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والا حالا فرض کنید یک جوان، یا یک دانشجوی فریبخوردهای هم حرفی زد و کاری کرد، چه اشکالی دارد؟ من از او صرفنظر میکنم.