در تعریف علمی گفته می شود محتوای هر شایعه می تواند درست یا نادرست باشد اما تفاوت اصلی شایعه با خبر رسانه ای این است که شایعه، منبع معتبر ندارد.
آنچه که در سیستان و بلوچستان رخ داد این بود که این شایعه به شدت گسترش یافت بدون اینکه مقامات مسوول یا رسانه ها درباره آن به اظهار نظر بپردازند. این شایعه گسترش یافت و به مرحله واکنش بخش هایی از مردم رسید در حالی که مسوولان درباره آن سکوت کرده بودند. اتفاقی که باعث تنش و ناآرامی و تجمع شد و این تجمع هم به خشونت کشیده شد. اتفاقاتی که روز جمعه تاریک و خونین را در زاهدان ثبت کرد.
چرا مسوولان استان در زمان مناسب در برابر این شایعه واکنش مناسب نداشتند؟ آیا نادیده گرفتن یک شایعه مهم و حساسیت برانگیز رفتار صحیح و حرفه ای است؟ قطعا خیر چرا که در این موقعیت، بی توجهی و نادیده گرفتن این شایعه، به معنی تضعیف شایعه نیست بلکه به تقویت آن کمک کرد. سکوت مسوولان در برابر شایعه قدرتمند و حساسیت برانگیز نه تنها آن را تضعیف نمی کند بلکه ممکن است به عنوان بی توجهی به حساسیت و دغدغه و سوال افکار عمومی نیز تعبیر شود. به همین دلیل در این گونه موارد، افکار عمومی دست به اقداماتی می زنند تا مسوولان را به واکنش وادارند.
در نتیجه در ماجری زاهدان مسوولان قبل از رسیدن به مرحله تنش و درگیری، باید به آن می پرداختند و درباره این شایعه، به صورت علنی و جدی، دستور به پیگیری و بررسی می دادند. یا آن را تایید می کردند یا تکذیب و با این اقدام تکلیف افکار عمومی را روشن می کردند.
سوال دیگر اینجاست که چرا رسانه های استان به این موضوع نپرداختند تا درستی یا نادرستی ماجرا را بیابند و اعلام کنند. پاسخ به این سوال البته روشن است. اگر رسانه ها و خبرنگاران به موضوع شایعه تجاوز می پرداختند و درستی یا نادرستی آن را بررسی و نتیجه را اعلام می کردند شاید کار به اینجا نمی رسید.
رسانه ها می توانستند بعد از بررسی اعلام کنند این شایعه صحیح است و در نتیجه مسوولان مربوطه هم با متهم یا متهمان برخورد می کنند. اگر هم شایعه نادرست بود رسانه ها به عنوان شخصیت مستقل ماجرا نادرست بودن را اعلام می کردند و در هر دو شکل، واقعیت به مردم منتقل و به آرامش افکار عمومی و اعتماد مردم به مسوولان و رسانه ها کمک می شد.