آفتاب-سید رائد موسوی*: بیش از 26 سال است که از اسارت چهار فدایی اسلام و میهن اسلامیمان به دست دژخیمان رژیم صهیونیستی می گذرد.
سیدمحسن موسوی کاردار و دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، حاج احمد متوسلیان، کاظم اخوان و تقی رستگار مقدم چهار عزیزی که در زمان هجوم اشغالگرانه رژیم اشغالگر قدس به لبنان و محاصره بیروت بنا به وظیفه اسلامی و انسانی خود و برای یاری مردم و شیعیان ستمدیده لبنان عازم بیروت شدند و از آن زمان یعنی تیر ماه 1361 که اتفاقا مصادف با ماه مبارک رمضان نیز بود تا کنون در شکنجهگاههای رژیم صهیونیستی به سر میبرند.
کلیه اخبار و شواهد حکایت از حیات این عزیزان و حضور آنان در زندانهای رژیم اسرائیل دارند و حتی اگر کسی احتمال یک درصد حضور این عزیزان در این زندانها را بدهد واقعا تصور 26 سال اسارت آن هم در زندانهای بدترین دشمنان واقعا غیر قابل تصور و دردآور است.
هر کس اگر خود را یک لحظه به جای آن عزیزان بگذارد آیا تحمل یکسال و یا حتی یک ماه حضور در این زندانها را خواهد داشت؟!
پدرم سید محسن موسوی از ابتدای زندگی همیشه در مبارزه و تلاش بود این جمله او معروف است که «من سرنوشتم مانند جدم موسی ابن جعفر خواهد بود و عمده زندگیم را در زندان خواهم گذراند»، حتی در سنین جوانی عادت داشت با پای برهنه بر روی سنگلاخ راه برود و میگفت این پاها باید تحمل شکنجه را داشته باشد.
در زمان قبل از انقلاب ، زندان و شکنجه سخت ساواک و بعد از انقلاب هم که زندان دژخیمان صهیونیست میراث او از جد مظلومش موسی ابن جعفر بود. او نیز همچو جدش که بدترین ایام زندان را در زمان زندانبانی «سندی ابن شاهک»یهودی معاند با اسلام گذراند اسیر دست این قوم گردید.
من حقیقتا نمیدانم چه مشیتی پشت این سرنوشت عجیب و منحصر به فرد بوده است.
26 سال اسارت و بلاتکلیفی! یعنی خداوند خواسته این عزیزان را ذخیره نماید آیا قرار است این عزیزان اصحاب کهف جامعه ما باشند؟
نمی دانم فقط می دانم این داستان، این حرف و حدیثها این ابهامات و ... کاملا در راستای مشیت الهی و بر اساس برنامه ریزی اوست تا آن هدف نهائی و مشیت ربوبی محقق شود.
در این 26 سال بسیار پیش آمد که عزیزان پیگیر پرونده تا یک قدمی آزادی این عزیزان رفتند ولی اتفاقات عجیب و غیر قابل پیش بینی مانع از آزادی آنان گردید.
بی شک دعا و توسل تاثیر بسیاری در فراهم شدن اسباب و علل آزادی این عزیزان خواهد داشت. و اساس امر برای پایان این اسارت طولانی و انتظار جانکاه دعا و استمداد از باری تعالی است. همانطور که کلام مرجع بزرگوار و عارف وارسته حضرت آیت الله بهجت در مورد این چهار عزیز این بوده است که «برای آزادی آنها باید ظرفی از دعا پر شود ولی هنوز نشده» .
من عاجزانه از ملت عزیز در خواست می کنم در این ایام با فضیلت و لیالی قدر ما را در این دعا و توسل یاری دهند شاید که خداوند تفضلی فرموده و اسباب آزادی این عزیزان فراهم شود و 27 سال سختی و شکنجه خاتمه یابد. خصوصا در شب قدر و آنجا که خدا را به حق موسی ابن جعفر قسم میدهند و فریاد «الهی بموسی ابن جعفر» سر میدهند یاد این فرزندان در بندش نیز باشند.
در این 26 سال مادرها و پدران زیادی چشم به راه دیدن عزیزانشان از دنیا رفتند مادر پدرم لحظات آخر در بیمارستان هنگامی که آخرین درد و دلهای خود را با پرستار بخش CCU انجام میداد به او گفت عزرائیل خیلی وقت است که به من مهلت داده تا بلکه محسن را ببینم و بمیرم ولی ظاهرا قرار است بدون دیدن او بروم و دقایقی پس از گفتن این کلمات پس از 24 سال چشم انتظاری از دنیا رفت. هم اکنون تنها یک پدر پیر و دو مادر چشم به انتظار باقی مانده اند دعا کنید آنها چشم به راه، از دنیا نروند.
خداوند می فرماید«و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا (مائده -32)» و احیای یک شخص را معادل احیای یک جامعه می داند، بلکه دعای شما بتواند منجر به آزادی این چهار عزیز و زنده شدن آنها شود.
الهم فک کل اسیر
التماس دعا