در طول سالها، تماشاگران از دیدن فیلمهای ترسناک و متنوع روی پرده سینما هراسان شدهاند و البته در انتها میتوان به این مخاطبان یادآوری کرد که این فقط یک فیلم بوده است، با این حال وقتی مشخص شود که برخی از این فیلمها بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شدهاند، همه چیز تغییر میکند.
خواه توسط یک قاتل چاقو به دست ترسانده شده باشید یا توسط یک روح شیطانی تسخیر شده باشید، انواع جنایات و رویدادهای واقعی زندگی به عنوان منبع الهام برای فیلمسازان و فیلمنامه نویسانی بودند که این داستانهای ترسناک را روی پرده سینما زنده کردند. در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین فیلمهای ترسناک سینما که بر اساس حوادث واقعی ساخته شده اند:
آتش در آسمان (۱۹۹۳)
فیلم «آتش در آسمان» داستان «تراویس والتون» را بازگو میکند، مردی که ادعا کرده در ۵ نوامبر ۱۹۷۵ در حالی که در مسیر خانه بوده توسط بیگانگان ربوده شده است، او برای پنج روز ناپدید شده بود و پس از آن دوباره به خانه بازگشت. او تجربیات خود را در کتابی به نام «تجربه والتون» منتشر کرد که بعداً پس از اکران فیلم با عنوان «آت در آسمان» منتشر شد.
کابوس در خیابان اِلم (۱۹۸۴)
فیلم «کابوس در خیابان الم» ساخته «وس کریون» درباره قاتلی است که طعمههای خود را در حالی که در خواب هستند تعقیب میکند. «کریون» فقید در مصاحبهای به مناسبت سی امین سالگرد ساخت این فیلم عنوان کرد که فرضیه فیلم از مقالات روزنامه لس آنجلس تایمز در مورد پناهجویان مرد و جوان آسیای جنوب شرقی که در خواب مُرده اند الهام گرفته شده است. طبق گزارشها، بسیاری از مردان به دلیل کابوسهایی ترسناک و ترس از مرگ از خواب امتناع میکردند، در مجموع ۲۶ مرد در سال ۱۹۸۱ در خواب ، جان خود را از دست دادند.
آنابل (۲۰۱۴)
عروسک نفرین شده آنابل اولین بار در فیلم «احضار» (۲۰۱۳) معرفی شد و بعداً به صورت مستقل، یک سری فیلم جداگانه با نامهای «آنابل» (۲۰۱۴)، «آنابل: آفرینش» و «آنابل به خانه بازمیگردد» (۲۰۱۷) بر این اساس ساخته شد.
داستان این عروسک برگرفته از ماجرای واقعی عروسکی است که به یک پرستار جوان هدیه داده شده است. اما پس از وقوع مجموعهای از وقایع مرموز، این پرستار و دوستش از یک مدیوم برای حل مشکل خود کمک گرفتند که در نهایت مشخص شد که این عروسک توسط روح یک کودک ۷ ساله متوفی به نام «آنابل هیگینز» تسخیر شده است. این عروسک که گفته میشود توسط یک روح شیطانی نفرین شده است، برای حملات خشونت آمیز و حداقل دو تجربه نزدیک به مرگ مقصر شناخته شده است. این عروسک تسخیر شده در موزه مخفی متعلق به محققین ماوراء الطبیعه، با پیامی در زیر جعبه شیشهای خود نگهداری میشود: «هشدار: در را باز نکنید».
احضار (۲۰۱۳)
در این فیلم «پاتریک ویلسون» و «ورا فارمیگا» در نقش اد و لورین وارن را بازی میکنند، شیطانشناسانی که به دلیل تحقیق در مورد خانواده لوتز شناخته میشوند. داستان فیلم از یک عروسک وحشتناک آغاز میشود و درباره خانوادهای که در سال ۱۹۷۱ به یک عمارت بزرگ و قدیمی در روستایی در ایالت رود آیلند اسبابکشی میکنند کمی بعد متوجه میشوند که امارت توسط قدرتی ناشناخته و خطرناک تسخیر شدهاست و بنابراین از دو متخصص مسائل ماوراءالطبیعه به نامهای اِد و لورِین وارِن، کمک میگیرند. «ویلسون» و «فارمیگا» به بازی در دنیای فیلمهای «احضار» ادامه دادند و نقشهای خود را در دو فیلم «احضار ۲» (۲۰۱۶) و «احضار: شیطان مرا وادار کرد» (۲۰۲۱) تکرار کردند.
تشریفات مذهبی (۲۰۱۱)
در این فیلم «کالین اودوناگو» در نقش «مایکل کواک» بازی کرده که تجربیاتش از پدر «گری توماس» الهام گرفته شده است؛ او یکی از ۱۴ جن گیر دارای گواهی واتیکان است که در آمریکا کار میکند. توماس در حین تحصیل در رم با روزنامه نگاری به نام «مت باگلیو» ملاقات میکند و در ادامه کتابی درباره تجربیات توماس با عنوان «ساختن یک جن گیر مدرن» نوشت. پدر «گری توماس» خودش بر ساخت فیلم سینمایی «تشریفات مذهبی» نظارت داشته است.
دامر (۲۰۰۲)
در این فیلم «جرمی رنر» در نقش یک قاتل سریالی و متجاوز معروف با نام «جفری دامر» بازی میکند. در این فیلم اگرچه جنایات به تصویر کشیده شده وقایع واقعی هستند، اما نام قربانیان تغییر کرده است. داستان دامر در فیلم «دوست من دامر» در سال ۲۰۱۷ میز به تصویر کشیده شد و «راس لینچ» در نقش این قاتل زنجیرهای بازی کرده است. در سریال «دامر: داستان جفری دامر» محصول ۲۰۲۲ نتفلیکس نیز «ایوان پیترز» در نقش این شخصیت واقعی مقابل دوربین رفته است.
پرندگان (۱۹۶۳)
داستان کوتاه «پرندگان» اثر «دافنه دو موریه» ممکن است الهامبخش فیلم «پرندگان» ساخته آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۶۳ باشد، اما طبق گزارشها، فیلم بر اساس وقایع زندگی واقعی ساخته شده است. داستان فیلم درباره یک شهر ساحلی کالیفرنیا است که توسط دستهای از پرندگان وحشت زده شده بود. در سال ۱۹۶۱، طبق گزارشها، پرندگان در منطقه خلیج مونتری، به دلیل نامعلومی به خانههای مردم هجوم آوردند. در سال ۲۰۱۱، گزارش شد که محققان جلبکهای سمساز را در پرندگان پیدا کردند که باعث فراموشی، بیحسی و تشنج میشود.
جیغ (۱۹۹۶)
فیلم اصلی «جیغ» در سال ۱۹۹۶ که آغازگر یک سری فیلم سینمایی بود، الهامگرفته از مثلهسازیهای فلوریدا بود که در آن چندین جوان در جامعه فلوریدا به قتل رسیدند. پس از اینکه «کوین ویلیامسون»، فیلمنامه نویس، برنامه ویژه تلویزیونی درباره قتل های گینزویل را تماشا کرد، این داستان واقعی، الهام بخش فیلمنامهای درباره یک قاتل چاقو به دست شد.
ارواح خبیثه (۱۹۸۲)
این فیلم کلاسیک محصول ۱۹۸۲ که نویسندگی و تهیهکنندگی آن بر عهده «استیون اسپیلبرگ» بود، داستان خانوادهای را روایت میکند که خانهشان روی یک گورستان ساخته شده بود و ارواح خشمگین آن گرفتار شده بودند. پیش فرض داستان بر اساس خانواده هرمان بود که ادعا میکردند خانه آنها در لانگ آیلند، نیویورک، به دلیل اشیایی که به طور مرموزی در اطراف خانه در حال پرواز بودند، توسط ارواح خبیثه تسخیر شده بود. این خانواده که در نهایت نقل مکان کردند، معتقدند که این رویدادها به دلیل قرار گرفتن خانه در نزدیکی محل دفن بومیان آمریکا بوده است.
کشتار با اره برقی در تگزاس (۱۹۷۴)
این فیلم به کارگرانی «تونی هوبر» با محوریت قتل با اره برقی، الهام گرفته از زندگی و جنایات قاتلی به نام «اد جین» در دهه ۱۹۵۰ است که با لقب قصاب نیز شناخته میشد، جین اجساد را از قبرستان بیرون آورد و از استخوان و پوست آنها یادگاری درست کرد. جین همچنین سابقه پوشیدن لباس های زنانه را داشت، همانطور که بازیگر آن در فیلم اصلی این کار را انجام میدهد.
غریبهها (۲۰۰۸)
فیلم «غریبهها» ساخته «برایان برتینو» با بازی «اسکات اسپیدمن» و «لیو تایلر»، روایتی است از حملات وحشتناک به خانهها. این داستان از جنایات خشونت آمیز واقعی الهام گرفته شده است، از جمله قتلهای مرتکب شده توسط خانواده منسون و قتلهای موسوم به کِدی کابین در سال ۱۹۸۱، که در آن چهار نفر توسط سه مهاجم نقابدار در یک شهر تفریحی کالیفرنیا کشته شدند. قرار است نسخه جدید فیلم «غریبهها» نیز با کارگردانی «رنی هارلین» ساخته شود.
زودیاک (۲۰۰۷)
فیلم مهیج سال «زودیاک» ساخته «دیوید فینچر» و بازی «جیک جیلنهال» بر اساس قاتل زودیاک ساخته شد که در دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ در پشت قتلهای وحشیانه در سانفرانسیسکو بود. قاتل همچنین پلیس را با به اشتراک گذاشتن معما و پیام های رمزگذاری شده از طریق مطبوعات مورد تمسخر قرار میداد. فیلم «دیوید فینچر» با محوریت شخصیت «رابرت گریسمیت» کاریکاتوریست سیاسی با بازی «جیلنهال» است که دههها را صرف کشف هویت قاتل کرده است. با این حال، پرونده زودیاک قاتل حل نشده باقی مانده است.
جنگیر (۱۹۷۳)
ساخته معروف «ویلیام فردکین» پس از رونمایی در سال ۱۹۷۴ میلادی همچنان به ترساندن مخاطبان ادامه میدهد. فرضیه فیلم بر اساس پرونده پسر ۱۴ ساله معروف به «رولند دو» است. در سال ۱۹۹۴، گزارش شد که وی توسط موجودی شوم تسخیر شده و یک جنگیری توسط کشیشها بر روی او انجام شد. طبق گزارشها، فرآیند جنگیری متوقف میشود زیرا این پسر ۱۴ ساله دو تکه فنر تشک را به سمت کشیش پرتاب میکند. چند روز بعد خراشهای قرمز رنگ روی پوست او ظاهر میشود و علامتهایی که با املای «LOUIS» وجود دارد. شرایط پیرامون وی همچنان یک رمز و راز باقی مانده است.
وینچستر (۲۰۱۸)
در این فیلم هیجان انگیز و ماوراء طبیعی، «هلن میرن» در نقش یک وارث به نام «سارا وینچستر» بازی میکند که بر اساس داستان واقعی خانه اسرارآمیز وینچستر در سن خوزه کالیفرنیا و محل سکونت «سارا وینچستر» فقید است. این خانه به دلیل بازسازیها و فعالیتهای ماوراء الطبیعهای که گفته میشود در آنجا انجام میشود، همچنان یک راز باقی مانده است. پس از مرگ دختر شیرخوار وینچستر بر اثر بیماری دوران کودکی و شوهرش بر اثر سل، او به سن خوزه نقل مکان کرد، جایی که او بازسازی خانه مزرعهای هشت اتاقه را آغاز کرد که تا زمان مرگ او در سال ۱۹۲۲ ادامه یافت. همانطور که در وب سایت خانه اسرار وینچستر توضیح داده شده است، خانه دارای ۱۶۰ اتاق شامل ۴۰ اتاق خواب، ۴۰ راه پله، ۱۳ دستشویی، ۶ آشپزخانه، ۱۰ هزار شیشه پنجره، ۲ هزار دَر، ۵۲ نورگیر، ۴۷ شومینه، سه آسانسور، دو زیرزمین و فقط یک دوش است. تور بازدید از این خانه برای بازدیدکنندگان در دسترس است.
جنزدگی در کنتیکت (۲۰۰۹)
در سال ۱۹۸۶، خانواده «اسندیکر» خانهای را در ایالت کنتیکت اجاره کردند که معلوم شد سابقاً یک مردهشوی خانه بوده است. اد و لورین وارن، شیطان شناسان معروف، اعلام کردند که خانه توسط شیاطین تسخیر شده است. تجربیات خانواده اسندکر الهام بخش اتفاقاتی است که برای خانواده کمپبل در فیلم :جنزدگی در کنتیکت» رخ می دهد.
سرزمین مرزی (۲۰۰۷)
«رایدر استرانگ» و «شان آستین» در فیلم «سرزمین مرزی» نقشآفرینی میکنند، فیلمی که به داستان سه دوست میپردازد که برای جشن گرفتن فارغالتحصیلی از دانشگاه به مکزیک میروند، اما به فرقهای برخورد میکنند که فداکاریهای انسانی انجام میدهند. این فیلم بر اساس زندگی «آدولفو کنستانزو»، یک قاتل سریالی متولد آمریکا و رهبر فرقه است که در بزرگسالی به مکزیکو سیتی نقل مکان کرد و در آنجا با دوستانی آشنا شد که پیروان آینده او شدند.