کد خبر: ۸۰۵۸۳۲
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۴
دهه هشتادی‌ها در تعارض میان مدرسه و جامعه

دانش آموزان کتب درسی را قبول ندارند

یک معلم گفت: «این نسل شرایط خودش در جامعه را با شرایط هم سن و سال‌های خودش در جهان مقایسه می‌کند و این مقایسه روحیه سرخوردگی و از طرفی روحیه اعتراض را در میان آن‌ها ایجاد می‌کند.»
دانش آموزان کتب درسی را قبول ندارند
آفتاب‌‌نیوز :

سیزدهم آبان با نام دانش‌آموز گره خورده است، دانش‌آموزانی که این روز‌ها زیاد از آن‌ها شنیده می‌شود، همان نسلی که گاهی به‌دلیل علاقه‌شان به نوع متفاوتی از موسیقی، پوشش و حتی نحوه حرف زدن و صحبت کردن، حداقل برای دیگران تبدیل به علامت تعجب شدند؛ اما حوادث اخیر در کشور سبب شد پای این نسل به میدان گفتگو‌ها باز شود، طوری‌که شناختن آن‌ها موضوع میزگرد‌ها و محافل اندیشه‌ای شد، گویی حالا جامعه با مسئله‌ای جدید مواجه شده است، مسئله‌ای به‌نام دهه هشتادی‌ها.

قبل‌تر در گفت‌وگوی خبرآنلاین با شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس، این رویکرد مطرح شد که نسل جدید با توجه به دسترسی‌هایی که به وسایل ارتباط جمعی دارد نسبت به هم سن و سال‌های خودشان در نسل‌های گذشته زودتر به بلوغ اجتماعی رسیده‌اند.اما ای ن‌بار تلاش کردیم ویژگی نسلی که گفته می‌شود از پشت فضای مجازی به بلوغ اجتماعی رسیده است را با معلمان درمیان بگذاریم، معلمانی که بیشتر و بهتر از هر گروهی با نوجونان و جوانان در ارتباط هستند و شاید دست روی نکاتی دیگر بگذارند.

انتقال محور دانایی از بزرگتر‌ها به نسل جوان

شاید یکی از تکراری‌ترین پرسش‌های این روز‌ها که هر دفعه جواب متفاوتی به آن داده می‌شود، ویژگی‌های شخصیتی دهه هشتادی باشد، محمدرضا نیک‌نژاد، معلم و کارشناس آموزش درباره ویژگی‌های این نسل می‌گوید: «من با توجه به تجربه زیستی خودم در مدرسه می‌گویم مهمترین ویژگی این نسل جسارت است، این جسارت هم می‌تواند جنبه مثبت داشته باشد و هم جنبه منفی، اما آن‌چه مهم است این‌که این جسارت از یک دانایی مبتنی بر آگاهی حاصل می‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «در نسل‌های گذشته فرزندان در فضای خانه، مدرسه و جامعه تحت تاثیر بزرگتر‌ها بودند، فضایی که القا می‌کرد دانا کسی است که سن بیشتری دارد و کسی که تجربه بیشتری دارد بیشتر هم مورد احترام است، اما امکانات و شرایطی که در جامعه امروز ایران و جهان وجود دارد این تابو را شکست، وقتی من از فرزندم می‌خواهم موبایل من را که ایراد پیدا کرده درست کند، یعنی اقتدار دانایی بزرگتر‌ها شکسته شده است.»

نیک‌نژاد بیان می‌کند: «کتاب درسی چیزی نیست که بچه‌های این نسل آن را بخوانند و از آن چیزی یاد بگیرند، وجود فضای مجازی و رسانه‌ها، افزایش آگاهی در سطج جامعه و خانواده، عواملی هستند که سبب شدند امروز بچه‌های این نسل خودشان را محور دانایی بدانند. این نسل دیگر پدر و مادر و همچنین معلمان خود را دانای مطلق نمی‌دانند.»

این کارشناس آموزش یادآور می‌شود: «قبل از این‌که جوانان دهه هشتادی در حوادث اخیر به نظم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور اعتراض کنند، آن‌ها این اعتراض را در خانه انجام داده بودند، اما پدر و مادر به‌دلیل ارتباط حسی با فرزند سعی کرد در مسیری حرکت کند که اصطلاحاً نه سیخ بسوزد و نه کتاب، این نسل در مدرسه هم اعتراض کرد، اما مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی که بسیار به خانه نزدیک است این نسل را تحمل کرد و سعی کرد تغییراتی در خودش ایجاد کند. حالا اعتراض این نسل به جامعه رسیده است، اما متاسفانه حاکمیت گویی خودش را تغییر نمی‌دهد

مواجهه نسل جدید با تضاد و تعارض

اما جدا از این‌که به‌تعبیر نیک‌نژاد مرجعیت دانایی برای این نسل تغییر کرده و دیگر لزوماً بزرگتر‌ها و معلم‌ها محور دانایی نیستند، یکی از ویژگی‌های دیگر این نسل مواجهه زیاد آن‌ها با تضاد و تعارض است. تضادی که گاهی از مدرسه و کتاب‌های درسی به آن‌ها می‌رسد. طوری‌که سبک زندگی‌شان در چارچوب مدرسه با خارج از آن متفاوت است.

درهمین‌باره نرگس ملک‌زاده، معلم و کارشناس تعلیم و تربیت می‌گوید: «بچه‌های این نسل با توجه به چیزی که در جامعه می‌دیدند و چیز‌هایی که در کتاب‌های درسی خواندند دچار تعارض آموزشی شدند، کتاب‌ها یکسری مسائل را مطرح می‌کنند که دانش‌آموزان مانند کارشناس این کتاب‌ها را زیر سوال می‌بردند، بعضی مواقع موضوعات کتاب درسی را نمی‌شود به دانش‌آموزان گفت، حتی گاهی برخی معلمان از گفتن یکسری از مطالب کتاب‌های درسی عبور می‌کنند که بتوانند شرایط کلاس را حفظ کنند، بنابراین هرجایی که معلم‌ها بخواهند سر کلاس گفتگو را شروع کنند متوجه تعارضات می‌شوند. این تعارضات ادامه دارد، طوری‌که ما دانش‌آموزان را در مدرسه درون یک چارچوب قرار می‌دهیم، اما وقتی از حیاط مدرسه خارج می‌شوند دیگر آن چارچوب وجود ندارد، این مسئله حضور در مدرسه برای دانش‌آموزان را با چارچوب‌هایی که وجود دارد سخت می‌کند، بنابراین یکسری از دانش‌آموزان در مواجهه با این تعارضات اعتراض خودشان را در سطح جامعه نشان می‌دهند، اما یکسری دیگر از آن‌ها به‌صورت خاموش اعتراض می‌کنند.».»

سرخوردگی ناشی از مقایسه خودشان با سایر کشور‌ها

درکنار تضادی که این گروه سنی میان سبک زندگی خودشان با چارچوب مدرسه احساس می‌کنند و همچنین تبدیل شدن خودشان به محور دانایی و پس زدن باور‌های سنتی دراین‌باره، گاهی مقایسه میان خودشان و هم نسلی‌های‌شان در سایر کشور‌ها می‌تواند آن‌ها را به سوژه‌های اعتراض تبدیل کند.

درهمین‌باره محمدتقی فلاحی، معلم و کارشناس آموزش می‌گوید: «شرایط خانواده‌ها و جامعه در کشور ما طوری هست که فرصت مناسب برای بروز ویژگی‌های شخصی و مستقل دانش‌آموزان را به آن‌ها نمی‌دهد، برای همین بخشی از حرکت‌های اخیر اعتراضی دانش‌آموزان مانند فرصتی است که آن‌ها بتوانند خودشان را مطرح کنند، البته منظورم از فرصت بار منفی آن نیست.»

او ادامه می‌دهد: «تفاوتی که میان نوجوانان و جوانان فعلی با نسل‌ها قبل وجود دارد دسترسی به رسانه و اثرگذاری آن‌ها است، این رسانه‌ها در دیدگاه این جوانان تاثیر زیادی گذاشتند طوری‌که این نسل نسبت به جهان پیرامون خودش خارج از ظرفیت‌های جامعه ما اطلاعات و آگاهی دارند، همین اطلاعات امکان مقایسه به آن‌ها می‌دهد، در واقع این نسل شرایط خودش در جامعه را با شرایط هم سن و سال‌های خودش در جهان مقایسه می‌کند و این مقایسه روحیه سرخوردگی و از طرفی روحیه اعتراض را درمیان آن‌ها ایجاد می‌کند.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین