اغلب کشورهای حاضر در جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر، تا به امروز قطعه موسیقی کشور خودشان را به کمیته برگزاری مسابقات معرفی کرده اند و این در حالی است که در ایران همچنان مشغول گمانه زنی و آزمون و خطار در انتخاب ترانه سرا، آهنگساز و از همه مهم تر خواننده این قطعه هستیم. موسیقی ای که به قول علیرضا افتخاری باید مهیج و اصیل باشد و معرف فرهنگ ایران و ایرانی و با شنیدنش بچه ها بال در آورند.
بهنام بانی و رضا بهرام تکذیب کردند
ابتدا قرار بود بهنام بانی و رضا بهرام به طور مشترک موسیقی تیم ملی فوتبال ایران را بخوانند. قطعه ای که مثلاً در جام جهانی ۲۰۱۸ با عنوان «یازده ستاره» توسط سالار عقیلی خوانده شد و الحق و النصاف هم مهیج بود و هم خوب تنظیم شده بود. موسیقی ادوار قبل را نیز خوانندگانی چون احسان خواجه امیری، امیر تاجیک و شهرام ناظری خوانده بودند و هر یک در جای خود گل کرد.
امسال اما قرار بود و چنین پیش بینی می شد که این قطعه توسط فدراسیون فوتبال تهیه شود. از قضا دفتر موسیقایی کشور از آنجا که نام «موسیقی» را با خود یدک می کشد، هیچ گونه دخالتی در این ماجرا نداشت و در یک کلام این نهاد را بازی ندادند که این مهم به خودی خود ایرادی بر ساز و کار ساخت این قطعه مسحوب می شود. پس از اینکه در اخبار مبهم تکذیب شد که رضا بهرام و بهنام بانی این قطعه را نمی خوانند نام «محمد معتمدی» به عنوان خواننده قطعه بر سر زبان ها افتاد.
محمد معمتدی نیز گفت حال حرف زدن هم ندارد چه رسد به اینکه بخواهم برای تیم ملی فوتبال ایران بخوانم. خبر خواندن محمد معتمدی چند روزی در رسانه ها منعکس نشده، توسط خودش تکذیب شد و گمانه زنی ها را در این باره مبهم تر کرد. معاونت فرهنگی فدراسیون فوتبال اعلام کرد که بر خلاف جام های گذشته این بار مسئولیت ساخت این قطعه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده است. اینکه چرا به یکباره این تغییر انجام گرفته به خودی خود مبهم باقی ماند و سخنان محمد اله یاری، مدیر دفتر موسیقی ارشاد، آب پاکی را روی دست همه ریخت و عنوان کرد که مسئول دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین مسئولیتی ندارد و چهار نهاد، یعنی فدراسیون فوتبال، صدا و سیما، سازمان میراث فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار است ساخت این موسیقی را تدارک ببیند و خواننده، ترانه سرا، آهنگساز و تنظیم کننده اش را انتخاب کنند.
اما هنوز هم صدایی از جایی برنخاسته که این قطعه در چه مرحله ای است و فقط چند روز پیش اعلام شد که رضا یزدانی قطعه «ایران صدای نفسامه» را برای حمایت از تیم ملی می خواند که صد البته ربطی به قطعه مذکور ندارد. یعنی در یک کلام هنوز تکلیف این قطعه مشخص نیست! قطعه ای که علیرضا افتخاری، خواننده به نام موسیقی سنتی ما معتقد است باید به بزرگانی هم تراز شجریان و بنان سپرده شود و از کسانی چون فریدون شهبازیان و فرهاد فخرالدینی خواست تا درباره اش نظر دهند. اما همچنان بعید به نظر نمی رسد که در این فرصت اندک شاهد ساخت قطعه ای مانند «بر طبل شادانه بکوب» باشیم که در همه مسابقات ورزشی از صدا و سیما پخش می شود. بی تردید شتابزدگی در این مجال اندک، فرصت اندیشیدن درست و انتخاب درست را از مسئولان می گیرد.
در این باره سراغ علیرضا افتخاری رفتیم که اتفاقاً با صدای او قطعه ای برای تیم سپاهان ساخته شده و او سربلند از این آزمون بیرون آمده است.
موسیقی جام جهانی باید به چه سمت و سویی برود و چگونه باشد؟
من یک کار برای تیم سپاهان خواندهام. به دوستان و دستاندرکاران توصیه میکنم که آن را گوش دهند تا دریابند از لحاظ آهنگسازی و تنظیم از چه عیاری برخوردار است و موسیقی تیم ملی فوتبال چگونه باید باشد. حتی ترانه و اشعار نیز در این بین اهمیت ویژهای دارند. اما برخیها شتر را گم کردهاند و دنبال افسارش میگردند.
واکنش علیرضا افتخاری به انتظارها برای ساخت سرود تیم ملی در جام جهانی | این ترانه باید با فوتبال ممزوج باشد مانند آهنگی که من برای تیم سپاهان خواندم
به نظر شما انتخاب این موسیقی بر اساس چه ضوابطی شکل میگیرد؟
به نظرم رابطه است نه ضابطه. به شخصه خودم اهل روابط نیستم و به همین دلیل در دایره آنها نمیگنجم و منطقشان را هم درک نمیکنم. به گمانم اگر دست اندرکاران خیر و صلاح موسیقی و ورزش کشور و ایران را میخواهند، باید نمونههایی مانند قطعهای را که برای تیم سپاهان سروده شده، گوش دهند. در این صورت آنهایی که درستاندرکارند و موسیقی را میشناسند، می توانند از لحاظ هنری نظرشان را در زمینه موسیقی تیم ملی فوتبال با معیاری که در دست دارند، اعلام کنند.
به نظر شما چرا کسانی مانند محمد معتمدی تاکنون خواندن برای جام جهانی را نپذیرفته اند؟
اینکه دوستان نپذیرفتهاند امری کاملاً شخصی است. خودشان دوست نداشتهاند که اجرا کنند. من صرفاً مجازم مثلاً در مورد خودم صحبت کنم و نمیتوانم درباره موقعیت و نظر آنها قضاوت کنم. محمد معتمدی، بهنام بانی و رضا بهرام و کسانی که شما بهتر اطلاع دارید، دوست نداشتهاند که این موسیقی را اجرا کنند و نظر شخص خودشان است و من هم طبعاً به نظر آنها احترام میگذارم.
به طور کوتاه و مختصر بگویید قطعهای که قرار است برای جام جهانی ساخته شود و ملتی آن را گوش دهد، باید چه معیارها، مولفهها و شاخصههایی داشته باشد؟
در درجه نخست باید اصیل باشد. یعنی مبتنی بر داراییهای موسیقایی ایران زمین باشد. بهتر است آلات فرنگی در آن مستتر نباشد.
درباره قطعهای به این مهمی کسانی در پایه و مایه استاد فرهاد فخرالدینی و فریدون شهبازیان باید نظر بدهند. یا به طریقی نظر آنها را دراین باره جویا شد. وقتی موسیقی تیم ملی آن هم در سطح جهانی قرار است، ساخته شود، باید از بزرگان آن جرگه نظر خواست. باید کار دارای مولفههایی باشد که فقط ایرانی جماعت هم آن را گوش ندهد بلکه هنگامی که کل جهان آن را گوش می دهد، با موسیقی و بهتر است بگویم توان موسیقایی و ظرفیتهای موسیقی ایران و فرهنگ کشورمان آشنا شوند.
اما متأسفانه معمولاً در این اقدامها مسئولان راه را اشتباه میروند و نمیدانند که باید چه کنند. کسی هم نیست که به آنها بگوید قصه، قصهای نیست که قطعهای، باری به هر جهت ساخته شود و یک یا دو نفر آن را بخوانند و سرسری اجرا و تنظیم کنند.
باید به گونهای باشد که مردم بگویند این کار و این قطعه، قطعهای تاریخی است.
واکنش علیرضا افتخاری به انتظارها برای ساخت سرود تیم ملی در جام جهانی | این ترانه باید با فوتبال ممزوج باشد مانند آهنگی که من برای تیم سپاهان خواندم
اگر دست شما بود ساخت این موسیقی و خواندنش را به چه کسی میسپردید؟
اگر استاد بنان زنده بود، برای ساخت آن حتماً به در خانه استاد بنان مراجعه میکردم. اگر استاد شجریان زنده بود نظرم روی استاد شجریان بود. منظورم آدمهای بزرگ و نخبه ای است که خودشان را در عرصه موسیقی به اثبات رسانده اند. معالوصف نمیدانم که این افراد را چه کسانی انتخاب میکنند و چه معیارهایی دارند. ما همانطور که گفتم این پروسه بیشتر رابطهمند است. معمولاً کسی که مسئول انتخاب می شود و تا به امروز که تقریبا ۲ هفته پیش از آغاز جام جهانی ۲۰۲۲ است و هنوز این موسیقی ساخته نشده، یا مغرض است یا واقعاً هیچ گونه شناختی در این عرصه ندارد. وارد شدن به این حیطه قواعدی میخواهد که احتملاً آن شخص یا اشخاص قواعد و اصول اولیه بازی را نمیدانند.
آهنگهایی مانند «بر طبل شادانه بکوب»، «تیم قهرمان ایران»، «مژده ایران» و... از چه ملاک و معیاری در دنیای موسیقی برخوردار است؟
از دیدگاه زیبایی شناسایی، معتقدم که پیش از ساخت چنین قطعاتی خواننده باید با فوتبال کاملاً آشنا باشد. ترانه باید با فوتبال ممزوج باشد مانند قطعهای که من برای تیم سپاهان خوانده ام. اما در مجموع به دوستانی که در این بین قطعاتی خواندهاند و مانند جام جهانی پیش گل کرده، احترام میگذارم. اما کار سرگروه انتخاب موسیقی تیم ملی واقعاً و به معنای دقیق کلمه به ویژه امسال بسیار ناشیانه بوده و هست. معمولاً با این کیفیت به موضوع مینگردند که کاری ضبط شود و دو سه روز هم پخش شود و باری به هر جهت باشد و بعد هم همه برودند دنبال کارشان و اصلاً آن آهنگ را به کل فراموش کنند و در یک کلام کار به قدری ضعیف باشد که در خاطره ها گم و پنهان شود.
اگر به شما پیشنهاد شود که این قطعه را بخوانید، در چه شرایطی قبول می کنید؟
به هیچ وجه نمی پذیرم. حتی از ساز و کارشان دلزده شدهام و بدم آمده. اگر برای نخستین بار به من میگفتند شاید این کار را میکردم و شاید هم با عشق میخواندم. اما آنها خواستگاران دیگری را برای این موضوع خبر کردند. من به هیچ وجه گل به خودم نمیزنم. با توجه به اتفاقاتی که طی چند روز پیش دنبال کردهام دیگر برایم مهم نیست که خبری به من دادهاند یا نه اما همواره تیم ملی در هر مقطعی برایم مهم بوده و هست. اما همچنان دوست دارم آهنگی شیک، زیبا و مهیج برای تیم ملی ساخته شود که به نوعی انگیزه بچهها برانگیخته شود. موسیقی میتواند راه پیروزی را همواره کند. آهنگی که وقتی پخش می شد بچهها بال درآورند. نه اینکه روحیهشان به هم بریزد و بگویند این چه آهنگی است که برای تیم ملی ساخته شده و اصلا هم فوتبالی نیست!