آفتابنیوز : آفتاب- مهدی جاویدی: آنقدر در برزیل درخشید و حماسهآفرینی کرد تا همه هوادارش شوند. با چهرهای آرام و محجوب حماسهساز ایران در جامجهانی بود و آنقدر خوب کار کرد که حالا او را یکی از گلرهای محبوب ایران میدانند. مصطفی نظری تنها 25 سال سن دارد و از حالا در هر تورنمنت رسمی مردم از او انتظار دارند.
206های پاداش نوشجانتان! واقعا حقتان بود! ممنون اما اول اجازه بدهید بگیریم بعدا بگویید نوشجان.
یعنی نمیدهند؟
والا چه بگویم اگر بدهند که دستشان درد نکند، یک سال پیش هم قرار بود برای قهرمانی در بازیهای ماکائو یک میلیون پاداش بدهند اما هنوز که هنوزه از آن خبری نیست.
اما قهرمانی شما خیلی باارزش بود؟ بله، بگذریم...
چطور شد دروازهبان شدی؟ از کودکی عاشق عابدزاده بودم و او را جور دیگری دوست داشتم و شاید به خاطر او بود که رفتم دنبال دروازهبانی. الان هم به لحاظ روحی و روانی نحوه مدیریت تیم الگویم عابدزاده است.
پس حتما تو هم از فوتبال چمنی شروع کردی...
بله، از 15 سالگی با دروازهبانی در تیم نوجوانان شریعتی کار را آغاز کردم و 4،5 سال حرفهای کار کردم. در آخرین سال دروازهبانی در چمن هم گلر امید استقلال تهران بودم و با وحید طالبلو یک در میان در دروازه قرار میگرفتیم.
...علاقمند به عابدزاده و دروازهبانی استقلال؛ آبی هستی یا قرمز؟!
این یکی را بگذارید پیش خودم بماند. من سعی کردهام حرفهای باشم و بنویس طرفدار هیچ تیمی نیستم!
چطور وارد فوتسال شدی؟ پس از استقلال دوران سربازی من شروع شد و عملا یکسال از فوتبال دور شدم. پس از آن آقای تقوی از تیم بسیج شهرری به دنبالم آمد تا با توجه به سرباز بودنم در این تیم نظامی در سطح اول فوتسال ایران بازی کنم. با سه بازی پیاپی که برای این تیم انجام دادم آقای انصاریفرد مرا به تیمملی دعوت کرد که در نوع خود یک رکورد بود.
میگویند جوراندیرو در پرورش استعداد تو نقش زیادی داشته... بله جوراندیرو هم مثل همه مربیان برای من زحمت کشید. 7 بازیکن حاضر در همین تیمملی امروز مثل من، دانشور، طیبی، لطیفی ،طاهری، کشاورز و حسنزاده شاگردان قدیم ایشان هستیم که ما را به فوتسال معرفی کرد و آقای شمس هم الحقو الانصاف زحمت زیادی برای بهتر شدن ما کشید تا موفق شدیم جایگاه لازم را بدست آوریم.
فکرش را میکردید تیمملی پدیده جامجهانی شود؟
راستش نه، ما هدفمان حضور در جمع 8 تیم بود و البته که به آن هم رسیدیم. در بازی با برزیل در بین دو نیمه به بازیکنانمان گفتم ما میتوانیم با این بازی که انجام دادیم به جمع چهار تیم برسیم. تیم ما به خودباوری لازم رسید و موفق شد در ادامه بازیها چهره یک مدعی را داشته باشد تا پدیده مسابقات جامجهانی شود.
نقش مصطفی نظری در این میان چقدر بود؟ من هم مثل بقیه تلاش کردم تا بهترین بازیهای خودم را انجام دهم که آقا امام زمان هم به ما لطف داشت و کمک کردند. من سهم بسیار اندکی را در شکست رکورد 16 ساله برای خودم قائلم و معتقدم این موفقیت متعلق به آقای شمس و دیگر بازیکنان است.
از شکسته نفسی بگذریم، مردم تو را بهترین بازیکن ایران به همراه 2نفر دیگر از بازیکنان میدانند...
اگر مصطفی نظری هستم به خاطر مردم است و این لطف آنها را میرساند. این انتخاب شاید به این خاطر بوده که به عنوان دروازهبان آخرین نفری بودم که وظیفه حراست از دروازه تیم را داشتم که واقعا در فوتسال با آن سرعت وظیفه سنگینی است اما باز هم میگویم من عضوی از یک گروه بودم که همه زحمت کشیدند.
هرکس یک چیزی میگوید اما بالاخره لقب تو چیست؟ عابدزاده، صخره یا چیلاورت؟ این همه القاب فقط به خاطر لطف مردم است اما برای اینکه پرسیدید باید بگویم. لقب صخره را سایت فیفا به من داد که آقای ترابیان میگوید تا بهحال در فوتسال به دروازهبانی لقب ندادهاند و من اولین هستم. سفیر ایران هم در برزیل مدام به من میگفت آقای صخره! اما در برزیل پس از بازی با میزبان گزارشگر شبکه ورزشی آنها به من لقب چیاگو داد.
چیاگو به چه معناست؟ گلر اول آنها نامش تیاگو بود و چیاگو بیشتر به معنای برادر کوچکتر تیاگو در فرهنگ عامی برزیل کاربرد دارد که فکر میکنم به این خاطر بود که مرا با دروازهبانشان دارای چنین تناسبی میدانستند.
چرا شماره 12 میپوشی مگر گلر یک نیستی؟
خب، این شماره را به احترام اصغر قهرمانی میپوشم. اصغر پیشکسوت و بازیکن بزرگی است که از جامجهانی 2000 در خدمت تیمکلی بوده و من هرگز شماره یک را در مقابل او به تن نمیکنم همانطور که در زمان رضا ناصری هم هیچگاه یک نپوشیدم. من از این دو بازیکن بزرگ چیزهای زیادی یاد گرفتم و برایشان احترام زیادی قائل هستم.
اما خیلیها معتقدند، قهرمانی در حد این نبود که برای امسال به جامجهانی بیاید چون به کار تیمملی نمیآمد...این نظر سرمربی تیمملی است که بازیکنان را گزینش میکند و در حیطه من نیست که پیرامون آن صحبت کنم. اصغر قهرمانی در برزیل از کنار زمین کمکهای زیادی کرد و از او تشکر میکنم.
بدترین گلی که خوردی کدامیک بود؟ اگر به لحاظ تیمی بگویم باید به همان گلی که از ایتالیا خوردیم و حذف شدیم اشاره کنم که ایران را حذف کرد اما گل چهارمی که از اوکراین خوردم واقعا از من بعید بود.
چرا؟ بازیکن آنها توپ را از روی سرم چیپ انداخت و به قدری ماهرانه اینکار را کرد که نتوانستم مانع گلشدنش شوم. با این حال خوشحالم از کسی گل خوردم که یکی از بهترینهای جام بود.
و حساسترین توپی که گرفتی کدام بود؟ فکر میکنم بازی با جمهوری چک بود که به خاطر وابستگی نتیجه آن به شکستن رکورد 16ساله صعود، حساسیت فوقالعادهای داشت. برای لحظهای بازیکن آنها توپی را از من رد کرد که تعادلش برهم خورد و برای یک لحظه توپ را در آستانه ورود به دروازه از جلوی پایش ربودم. گرفتن این توپ خیلی لذت داشت والا با همان گل حذف میشدیم.
از شرایط بازی با ایتالیا صحبت کن چرا بالا نرفتیم؟
ما در این بازی بسیار حیاتی، سه بازیکن خوب و تاثیرگذارمان را نداشتیم و سایر بازیکنان باید جای آنها را پر میکردند که بعضا مجبور به بازی در پستهای غیرتخصصی بودند. دو عقبگیر ما محروم بودند و به طور مثال ابراهیم مسعودی که یک بازیکن راس است عقب بازی میکرد یا اصغری مقدم که بازیکن راس است مجبور به بازی در بال راست شده بود. ما خیلی بد شروع کردیم اما به خودمان آمدیم با این حال آن 50ثانیه لعنتی حساب همه چیز را برهم ریخت.
پس از تساوی تلخ با ایتالیا در حال پرخاش کردن بودی، منظورت به فرد خاصی بود؟ نه، خدایی نکرده به هیچکس کوچکترین بیاحترامی نکردم فقط از دست زمین و زمان شاکی بودم که چرا باید با این همه تلاش در 50ثانیه مانده به پایان حذف شویم.
راستی نظرت در رابطه با اعلام نامت در جمع تیم منتخب جهان چیست؟ البته فکر میکنم پس از تیاگو دومین دروازهبان جهان شوم اما این انتخاب در تیم منتخب جهان انگیزهام را آنقدر بالا برده که فقط میخواهم تنهایی برترین گلر جهان شوم.
امکان دارد روزی فوتبالیست شوی؟ نه اصلا دوست ندارم. من برای فوتسال ساخته شدم و تمام تلاشم بر این است که به افتخاراتم در فوتسال بیافزایم.
تا کی درون دروازه ملی باقی میمانی؟زمانی که در تیمملی به عنوان یک جوان تازهوارد حاضر شدم چیزهایی دیدم که تجربیات خوبی را برایم بهدنبال داشت . بنابراین تا وقتی که در اوج باشم درون دروازه خواهم ایستاد.
یعنی تا کی؟
چیزی حدود 7 یا 8 سال دیگر.
پیشبینیات از جاگزینان آیندهات چیست؟
فکر میکنم. یعقوب فیلگوش، مهدوی و علی صمیمی آینده خوبی دارند و روزی جای مرا در تیمملی خواهند گرفت.