کد خبر: ۸۰۹۵۴
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۸۷ - ۱۶:۵۲
یادی از خاطره‌ای که کهنه نمی‌شود:

کاپیتولاسیون

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سخنرانی تاریخی امام (ره) پس از تصویب کاپیتولاسیون


انا للّه‌ و انا الیه‌ راجعون‌. من‌ تأثرات‌ قلبی‌ خودم‌ را نمی‌توانم‌ اظهار كنم‌. قلب‌ من‌در فشار است‌. این‌ چند روزی‌ كه‌ مسائل‌ اخیر ایران‌ را شنیده‌ام‌، خوابم‌ كم‌ شده‌است‌... من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌!

بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌

انا للّه‌ و انا الیه‌ راجعون‌. من‌ تأثرات‌ قلبی‌ خودم‌ را نمی‌توانم‌ اظهار كنم‌. قلب‌ من‌در فشار است‌. این‌ چند روزی‌ كه‌ مسائل‌ اخیر ایران‌ را شنیده‌ام‌، خوابم‌ كم‌ شده‌است‌. ناراحت‌ هستم‌. قلبم‌ در فشار است‌.با تأثرات‌ قلبی‌ روزشماری‌ می‌كنم‌ كه‌ چه‌ وقت‌ مرگ‌ پیش‌ بیاید.ایران‌ دیگر عید ندارد. عید ایران‌ را عزاكرده‌اند. عزا كردند و چراغانی‌ كردند. عزا كردندو دسته‌جمعی‌ رقصیدند. ما را فروختند، استقلال‌ ما را فروختند،و باز هم‌ چراغانی‌ كردند؛ پایكوبی‌ كردند. اگر من‌ به‌ جای‌ اینها بودم‌ این‌چراغانی‌ها را منع‌ می‌كردم‌. می‌گفتم‌ بیرِ سیاه‌ بالای‌ سر بازارها بزنند؛ بالای‌ سر خانه‌ها بزنند؛ چادر سیاه‌ بالا ببرند. عزت‌ ما پایكوب‌ شد.عظمت‌ ایران‌ از بین‌ رفت‌؛ عظمت‌ ارتش‌ ایران‌ را پایكوب‌ كردند.

قانون‌ در مجلس‌ بردند. در آن‌ قانون‌ اولاً ما را ملحق‌ كردند به‌ پیمان‌ وین‌؛ و ثانیاًالحاق كردند به‌ پیمان‌ وین‌. مستشاران‌ نظامی‌، تمام‌ مستشاران‌ نظامی‌ آمریكا باخانواده‌هایشان‌، با كارمندهای‌ فنیشان‌، با كارمندان‌ اداریشان‌، با خدمه‌شان‌، با هركس‌ كه‌ بستگی‌ به‌ آنها دارد. اینها از هر جنایتی‌ كه‌ در ایران‌ بكنند مصون‌ هستند!اگر یك‌ خادم‌ آمریكایی‌، اگر یك‌ آشپز آمریكایی‌، مرجع‌ تقلید شما را در وسط‌بازار ترور كند، زیر پا منكوب‌ كند، پلیس‌ ایران‌ حق‌ ندارد جلوی‌ او را بگیرد!دادگاه‌های‌ ایران‌ حق‌ ندارند محاكمه‌ كنند، بازپرسی‌ كنند، باید برود آمریكا! آنجادر آمریكا ارباب‌ها تكلیف‌ را معین‌ كنند!

دولت‌ سابق‌ این‌ تصویب‌ را كرده‌ بود و به‌ كسی‌ نگفت‌. دولت‌ حاضر این‌تصویب‌نامه‌ را در چند روز پیش‌ از این‌ برد به‌ مجلس‌ و در چند وقت‌ پیش‌ از این‌به‌ «سنا» بردند و با یك‌ قیام‌ و قعود مطلب‌ را تمام‌ كردند و باز نفسشان‌ در نیامد.

در این‌ چند روز این‌ تصویب‌نامه‌ را بردند به‌ مجلس‌ «شورا» و در آنجاصحبت‌هایی‌ كردند؛ مخالفت‌هایی‌ شد. بعضی‌ از وكلای‌ آنجا هم‌ مخالفت‌هایی‌كردند؛ صحبت‌هایی‌ كردند، لكن‌ مطلب‌ را گذراندند؛ با كمال‌ وقاحت‌ گذراندند!دولت‌ با كمال‌ وقاحت‌ از این‌ امر ننگین‌ طرفداری‌ كرد! ملت‌ ایران‌ را از سگ‌های‌آمریكا پست‌تر كردند. اگر چنانچه‌ كسی‌ سگ‌ آمریكایی‌ را زیر بگیرد، بازخواست‌از او می‌كنند لكن‌ اگر شاه‌ ایران‌ یك‌ سگ‌ آمریكایی‌ را زیر بگیرد، بازخواست‌می‌كنند و اگر چنانچه‌ یك‌ آشپز آمریكایی‌ شاه‌ ایران‌ را زیر بگیرد، مرجع‌ ایران‌ رازیر بگیرد، بزرگترین‌ مقام‌ را زیر بگیرد، هیچ‌ كس‌ حق‌ تعرض‌ ندارد! چرا؟ برای‌اینكه‌ می‌خواستند وام‌ بگیرند از آمریكا! آمریكا گفت‌ این‌ كار باید بشود ـ لابداین‌ جور است‌ـ بعد از سه‌ چهار روز، یك‌ وام‌ دویست‌ ملیون‌، دویست‌ ملیون‌دلاری‌، تقاضا كردند. دولت‌ تصویب‌ كرد دویست‌ ملیون‌ دلار در عرض‌ پنج‌ سال‌به‌ دولت‌ ایران‌ بدهند و در عرض‌ ده‌ سال‌ سیصد ملیون‌ بگیرند! می‌فهمید یعنی‌چه‌؟ دویست‌ ملیون‌ دلار، هر دلاری‌ 8 تومان‌ در عرض‌ پنج‌ سال‌ وام‌ بدهند به‌دولت‌ ایران‌ برای‌ نظام‌، و در عرض‌ ده‌ سال‌ سیصد ملیون‌، آن‌طور كه‌ حساب‌كردند، سیصد ملیون‌ دلار از ایران‌ بگیرد؛ یعنی‌ صد ملیون‌ دلار، یعنی‌ هشتصدملیون‌ تومان‌ از ایران‌ در ازای‌ این‌ وام‌ نفع‌ بگیرند! مع‌ذلك‌، ایران‌ خودش‌ رافروخت‌ برای‌ این‌ دلارها! ایران‌ استقلال‌ ما را فروخت‌؛ ما را جزء دولت‌ مستعمره‌حساب‌ كرد؛ ملت‌ مسلم‌ ایران‌ را پست‌تر از وحشی‌ها در دنیا معرفی‌ كرد. در ازای‌وام‌ دویست‌ ملیون‌ كه‌ سیصد ملیون‌ دلار پس‌ بدهند! ما با این‌ مصیبت‌ چه‌بكنیم‌؟ روحانیون‌ با این‌ مطالب‌ چه‌ بكنند؟ به‌ كجا پناه‌ ببرند؟ عرض‌ خودشان‌ رابه‌ چه‌ مملكتی‌ برسانند؟
سایر ممالك‌ خیال‌ می‌كنند كه‌ ملت‌ ایران‌ است‌؛ این‌ ملت‌ ایران‌ است‌ كه‌ این‌ قدرخودش‌ را پست‌ كرده‌ است‌. نمی‌دانند این‌ دولت‌ ایران‌ است‌؛ این‌ مجلس‌ ایران‌است‌. این‌ مجلسی‌ است‌ كه‌ ارتباط‌ به‌ ملت‌ ندارد. این‌ مجلس‌ مجلس‌ سرنیزه‌است‌! این‌ مجلس‌ چه‌ ارتباطی‌ به‌ ملت‌ ایران‌ دارد. ملت‌ ایران‌ به‌ اینها رأی‌ ندادند.علمای‌ طراز اول‌، مراجع‌ بسیاریشان‌، تحریم‌ كردند انتخابات‌ را. ملت‌ تبعیت‌ كرداز اینها، رأی‌ نداد؛ لكن‌ زور سرنیزه‌ اینها را آورد بر این‌ كرسی‌ نشاند.

در یكی‌ از كتاب‌های‌ تاریخی‌ كه‌ امسال‌ به‌ طبع‌ رسیده‌ است‌ به‌ بچه‌های‌ ما تعلیم‌می‌شود این‌ است‌ كه‌، بعد از اینكه‌ یك‌ مسائل‌ دروغی‌ را نوشته‌ است‌، آخرش‌نوشته‌ است‌ كه‌ معلوم‌ شد كه‌ قطع‌ نفوذ روحانیت‌، قطع‌ نفوذ روحانیون‌، در رفاه‌حال‌ این‌ ملت‌ مفید است‌! رفاه‌ حال‌ ملت‌ به‌ این‌ است‌ كه‌ روحانیون‌ را از بین‌ببرند! همین‌طور است‌. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد این‌ ملت‌ اسیرانگلیس‌ یك‌ وقت‌ باشد؛ اسیر آمریكا یك‌ وقت‌ باشد. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد،نمی‌گذارد كه‌ اسراییل‌ قبضه‌ كند اقتصاد ایران‌ را! نمی‌گذارد كه‌ كالاهای‌ اسراییل‌ درایران‌ بدون‌ گمرك‌ فروخته‌ بشود! اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ اینها سرخود یك‌ همچو قرضه‌ی‌ بزرگی‌ را به‌ گردن‌ ملت‌ بگذارند. اگر نفوذ روحانیون‌باشد، نمی‌گذارد این‌ هرج‌ و مرجی‌ كه‌ در بیت‌المال‌ هست‌ بشود. اگر نفوذروحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ هر دولتی‌ هر كاری‌ می‌خواهد انجام‌ بدهد، ولوصددرصد بر ضد ملت‌ باشد. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ مجلس‌ به‌این‌ صورت‌ مبتذل‌ درآید. اگر نفوذ روحانیین‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ مجلس‌ با سرنیزه‌ درست‌ بشود تا این‌ فضاحت‌ از آن‌ پیدا بشود. اگر نفوذ روحانیین‌ باشدنمی‌گذارد كه‌ دختر و پسر با هم‌ در آغوش‌ هم‌ كشتی‌ بگیرند. چنان‌چه‌ در شیرازشده‌ است‌! اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ دخترهای‌ معصوم‌ مردم‌ زیردست‌ جوان‌ها در مدارس‌ باشند. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارد كه‌ زن‌ها رادر مدرسه‌ی‌ مردها ببرند، مردها را در مدرسه‌ی‌ زن‌ها ببرند و فساد راه‌ بیندازند.اگر نفوذ روحانیون‌ باشد توی‌ دهن‌ این‌ دولت‌ می‌زنند! توی‌ دهن‌ این‌ مجلس‌می‌زنند و وكلا را از مجلس‌ بیرون‌ می‌كنند. اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، تحمیل‌نمی‌تواند بشود ]كه‌[ یك‌ عده‌ از وكلا بر سرنوشت‌ یك‌ مملكتی‌ حكومت‌ كنند.اگر نفوذ روحانیون‌ باشد، نمی‌گذارند یك‌ دست‌نشانده‌ی‌ آمریكایی‌ این‌ غلط‌ها رابكند؛ بیرونش‌ می‌كنند از ایران‌. نفوذ روحانی‌ مضر به‌ حال‌ ملت‌ است‌؟! نخیر،مضر به‌ حال‌ شماست‌! مضر به‌ حال‌ شما خائن‌هاست‌؛ نه‌ مضر به‌ حالت‌ ملت‌.شما دیدید با نفوذ روحانی‌ نمی‌توانید هر كاری‌ را انجام‌ بدهید، هر غلطی‌ رابكنید، می‌خواهید نفوذ روحانی‌ را از بین‌ ببرید. شما گمان‌ كردید كه‌ باصحنه‌سازی‌ها می‌توانید كه‌ بین‌ روحانیون‌ اختلاف‌ بیندازید؟ نمی‌شود. این‌خواب‌ باید در مرگ‌ برای‌ شما حاصل‌ بشود. نمی‌توانید همچو كاری‌ را انجام‌بدهید. روحانیون‌ با هم‌ هستند. من‌ باز تمام‌ روحانیین‌ را تعظیم‌ می‌كنم‌، دست‌تمام‌ روحانیین‌ را می‌بوسم‌. آن‌ روز اگر دست‌ مراجع‌ را بوسیدم‌، امروز دست‌طلاب‌ را هم‌ می‌بوسم‌. من‌ امروز دست‌ بقال‌ را هم‌ می‌بوسم‌.

آقا من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌! ای‌ ارتش‌ ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌. ای‌ سیاسیون‌ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌. ای‌ بازرگانان‌ ایران‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌. ای‌علمای‌ ایران‌، ای‌ مراجع‌ اسلام‌، من‌ اعلام‌ خطر می‌كنم‌. ای‌ فضلا، ای‌ طلاب‌، ای‌مراجع‌، ای‌ آقایان‌، ای‌ نجف‌، ای‌ قم‌، ای‌ مشهد، ای‌ تهران‌، ای‌ شیراز، من‌ اعلام‌خطر می‌كنم‌. خطردار است‌. معلوم‌ می‌شود زیر پرده‌ها چیزهایی‌ است‌ و مانمی‌دانیم‌. در مجلس‌ گفتند نگذارید پرده‌ها بالا برود! معلوم‌ می‌شود برای‌ ماخواب‌ها دیده‌اند. از این‌ بدتر چه‌ خواهند كرد؟ نمی‌دانم‌، از اسارت‌ بدتر چه‌؟ ازذلت‌ بدتر چه‌؟ چه‌ می‌خواهند با ما بكنند؟ چه‌ خیالی‌ دارند اینها؟ این‌ قرضه‌ی‌دلار چه‌ به‌ سر این‌ ملت‌ می‌آورد؟ این‌ ملت‌ فقیر [پس‌ از] ده‌ سال‌ هشتصد میلیون‌تومان‌ نفع‌ پول‌ به‌ آمریكا بدهد؟! در عین‌ حال‌ ما را بفروشید برای‌ یك‌ همچوكاری‌؟!

نظامی‌های‌ آمریكا و مستشارهای‌ نظامی‌ آمریكایی‌ به‌ شما چه‌ نفعی‌ دارند؟ آقا،اگر این‌ مملكت‌ اشغال‌ آمریكاست‌، پس‌ چرا این‌ قدر عربده‌ می‌كشید؟ پس‌ چرااین‌ قدر دم‌ از «ترقی‌» می‌زنید؟! اگر این‌ مستشارها نوكر شما هستند، پس‌ چرا ازارباب‌ها بالاترشان‌ می‌كنید؟! پس‌ چرا از شاه‌ بالاترشان‌ می‌كنید؟ اگر نوكرند، مثل‌سایر نوكرها با آنها عمل‌ كنید. اگر كارمند شما هستند، مثل‌ سایر ملل‌ كه‌ باكارمندانشان‌ عمل‌ می‌كنند، شما هم‌ عمل‌ كنید. اگر مملكت‌ ما اشغال‌ آمریكایی‌است‌، پس‌ بگویید! پس‌ ما را بردارید بریزید بیرون‌ از این‌ مملكت‌! چه‌می‌خواهند با ما بكنند؟ این‌ دولت‌ چه‌ می‌گوید به‌ ما؟ این‌ مجلس‌ چه‌ كرد با ما؟این‌ مجلس‌ غیرقانونی‌، این‌ مجلس‌ محرم‌، این‌ مجلسی‌ كه‌ به‌ فتوا و به‌ حكم‌مراجع‌ تقلید تحریم‌ شده‌ است‌، این‌ مجلسی‌ كه‌ یك‌ وكیلش‌ از ملت‌ نیست‌، این‌مجلسی‌ كه‌ به‌ ادعا هی‌ می‌گویند ما! ما! هی‌ ما از «انقلاب‌ سفید» آمدیم‌! آقا كواین‌ «انقلاب‌ سفید»؟! پدر مردم‌ را در آوردند! آقا من‌ مطلعم‌. خدا می‌داند كه‌ من‌رنج‌ می‌برم‌. من‌ مطلعم‌ از این‌ دهات‌؛ من‌ مطلعم‌ از این‌ شهرستان‌های‌ دور افتاده‌؛از این‌ قم‌ بدبخت‌. من‌ مطلعم‌ از گرسنگی‌ خوردن‌ مردم‌؛ از وضع‌زراعت‌ مردم‌.

آقا فكری‌ بكنید برای‌ این‌ مملكت‌؛ فكری‌ بكنید برای‌ این‌ ملت‌. هی‌ قرض‌ روی‌قرض‌ بیاورید! هی‌ نوكر بشوید. البته‌ دلار نوكری‌ هم‌ هست‌. دلارها را شمامی‌خواهید استفاده‌ كنید، نوكریش‌ را ما بكنیم‌! اگر ما زیر اتومبیل‌ رفتیم‌، كسی‌حق‌ ندارد به‌ آمریكایی‌ها بگوید بالای‌ چشمت‌ ابرو! لكن‌ شماها استفاده‌اش‌ رابكنید. مطلب‌ این‌ طور است‌. نباید گفت‌ اینها را؟ آن‌ آقایانی‌ كه‌ می‌گویند كه‌ بایدخفه‌ شد، اینجا هم‌ باید خفه‌ شد؟ اینجا هم‌ خفه‌ بشویم‌؟ ما را بفروشند و خفه‌بشویم‌؟! قرآن‌ ما را بفروشند و خفه‌ بشویم‌؟ والله‌، گناهكار است‌ كسی‌ كه‌ دادنزند؛ والله‌، مرتكب‌ كبیره‌ است‌ كسی‌ كه‌ فریاد نكند.

ای‌ سران‌ اسلام‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ نجف‌، به‌ داداسلام‌ برسید. ای‌ علمای‌ قم‌، به‌ داد اسلام‌ برسید. رفت‌ اسلام‌. ای‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ سران‌ ملل‌ اسلام‌، ای‌ رؤسای‌ جمهورملل‌ اسلامی‌، ای‌ سلاطین‌ ملل‌ اسلامی‌، ای‌ شاه‌ ایران‌، به‌ داد خودت‌ برس‌. به‌ دادهمه‌ی‌ ما برسید. ما زیر چكمه‌ی‌ آمریكا برویم‌، چون‌ ملت‌ ضعیفی‌ هستیم‌؟!چون‌ دلار نداریم‌؟! آمریكا از انگلیس‌ بدتر؛ انگلیس‌ از آمریكا بدتر؛ شوروی‌ از هردو بدتر؛ همه‌ از هم‌ بدتر؛ همه‌ از هم‌ پلیدتر. اما امروز سر و كار ما با این‌خبیث‌هاست‌؛ با آمریكاست‌. رئیس‌ جمهور آمریكا بداند؛ بداند این‌ معنا را كه‌منفورترین‌ افراد دنیاست‌ پیش‌ ملت‌ ما. امروز منفورترین‌ افراد بشر است‌ پیش‌ملت‌ ما. یك‌ همچو ظلمی‌ به‌ دولت‌ اسلامی‌ كرده‌ است‌، امروز قرآن‌ با او خصم‌است‌؛ ملت‌ ایران‌ با او خصم‌ است‌. دولت‌ آمریكا بداند این‌ مطلب‌ را. ضایعش‌كردند در ایران‌؛ خراب‌ كردند او را در ایران‌.
برای‌ مستشارها مصونیت‌ می‌گیرید؟! بیچاره‌ وكلا داد زدند آقا از این‌ دوست‌های‌ما بخواهید به‌ ما این‌ قدر تحمیل‌ نكنند، ما را نفروشید، ما را به‌ صورت‌مستعمره‌ در نیاورید، كی‌ گوش‌ داد به‌ اینها؟ از «پیمان‌ وین‌» یك‌ ماده‌ را اصلش‌ذكر نكرده‌اند! ماده‌ی‌ 32 ذكر نشده‌ است‌. من‌ نمی‌دانم‌ آن‌ ماده‌ چه‌ است‌؛ من‌ كه‌نمی‌دانم‌، رئیس‌ مجلس‌ هم‌ نمی‌داند، وكلا هم‌ نمی‌دانند. نمی‌دانند كه‌ قبول‌كردند طرح‌ را! طرح‌ را قبول‌ كردند، طرح‌ را امضا كردند، تصویب‌ كردند، اماعده‌ای‌ اقرار كردند كه‌ ما اصلاً نمی‌دانیم‌ چیست‌! آنها هم‌ لابد امضا نكردند، آن‌عده‌ی‌ دیگر بدتر از اینها بودند. یك‌ عده‌ جهال‌اند اینها.
رجال‌ سیاسی‌ ما، صاحب‌ منصب‌های‌ بزرگ‌ ما، رجال‌ سیاسی‌ ما، یكی‌ بعد ازدیگری‌ را كنار می‌گذارد! الآن‌ در مملكت‌ ما به‌ دست‌ رجال‌ سیاسی‌ كه‌ وطن‌خواه‌باشند، چیزی‌ نیست‌؛ در دست‌ آنها چیزی‌ نیست‌. ارتش‌ هم‌ بداند، یكیتان‌ را بعداز دیگری‌ كنار می‌گذارند. دیگر برای‌ شما آبرو گذاشتند؟ برای‌ نظام‌ شما آبروگذاشتند كه‌ یك‌ سرباز آمریكایی‌ بر یك‌ ارتشبد ما مقدم‌ است‌؟! یك‌ آشپزآمریكایی‌ بر یك‌ ارتشبد ما مقدم‌ شد. در ایران‌ دیگر برای‌ شما آبرو باقی‌ ماند؟اگر من‌ بودم‌، استعفا می‌كردم‌؛ اگر من‌ نظامی‌ بودم‌ استعفا می‌كردم‌. من‌ این‌ ننگ‌ راقبول‌ نمی‌كردم‌. اگر من‌ وكیل‌ مجلس‌ بودم‌، استعفا می‌كردم‌.

باید نفوذ ایرانی‌ها قطع‌ بشود! باید مصونیت‌ برای‌ آشپزهای‌ آمریكایی‌، برای‌مكانیك‌های‌ آمریكایی‌، برای‌ اداری‌های‌ آمریكایی‌، اداری‌ و فنّیش‌، مأمورین‌،كارمندان‌ اداری‌، كارمندان‌ فنی‌، برای‌ خانواده‌هایشان‌ مصونیت‌ باشد، لكن‌ آقای‌قاضی‌ در حبس‌ باشد! آقای‌ اسلامی‌ را با دستبند ببرند این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌! این‌خدمت‌گزارهای‌ اسلام‌، علمای‌ اسلام‌ در حبس‌ باید باشند؛ وعاظ‌ اسلام‌ درحبس‌ باید باشند. طرفداران‌ اسلام‌ باید در بندرعباس‌ حبس‌ باشند، برای‌ این‌كه‌این‌ها طرفدار روحانیت‌ هستند؛ خودشان‌ یا روحانی‌اند یا طرفدار روحانی‌.تاریخ‌ ایران‌ دست‌ مردم‌ دادند اینها! سند ]به‌[ دست‌ دادند كه‌ معلوم‌ شد رفاه‌ حال‌این‌ ملت‌ به‌ این‌ است‌ كه‌ قطع‌ نفوذ روحانیین‌ بشود! یعنی‌ چه‌؟ رفاه‌ حال‌ ملت‌ به‌این‌ است‌ كه‌ قطع‌ ید رسول‌الله‌ از این‌ ملت‌ بشود؟! روحانیون‌ خودشان‌ چیزی‌نیستند كه‌، روحانیون‌ هر چه‌ دارند از رسول‌الله‌ است‌. باید قطع‌ ید رسول‌الله‌ ازاین‌ ملت‌ بشود! اینها این‌ را می‌خواهند؛ این‌ را می‌خواهند تا اسراییل‌ به‌ دل‌راحت‌ هر كاری‌ این‌جا بكند؛ تا آمریكا به‌ دل‌ راحت‌ هر كاری‌ می‌خواهد بكند.

آقا تمام‌ گرفتاری‌ ما از این‌ آمریكاست‌. تمام‌ گرفتاری‌ ما از این‌ اسراییل‌ است‌.اسراییل‌ هم‌ از آمریكاست‌. این‌ وكلا هم‌ از آمریكا هستند. این‌ وزرا هم‌ از آمریكاهستند. همه‌ تعیین‌ آنهاست‌. اگر نیستند، چرا نمی‌ایستند در مقابلش‌ داد بزنند؟ من‌ الآن‌ حافظه‌ام‌ درست‌ نیست‌، نمی‌توانم‌ بفهمم‌ مطلب‌ را خوب‌، الآن‌ در حال‌انقلاب‌ هستم‌. در یك‌ مجلس‌ از مجالس‌ سابق‌ كه‌ مرحوم‌ مدرس‌، مرحوم‌آسیدحسن‌ مدرس‌، در آن‌ مجلس‌ بود، اولتیماتومی‌ از دولت‌ روس‌ آمد به‌ ایران‌كه‌ اگر فلان‌ قضیه‌ را انجام‌ ندهید ـ كه‌ من‌ حالا هیچی‌ از آن‌ را یادم‌ نیست‌ ـ ما ازفلان‌ جا كه‌ قزوین‌ ظاهراً بوده‌ است‌، می‌آییم‌ به‌ تهران‌ و تهران‌ را می‌گیریم‌. دولت‌ایران‌ هم‌ فشار آورد به‌ مجلس‌ كه‌ باید این‌ را تصویب‌ كنید. یكی‌ از مورخین‌،مورخین‌ آمریكایی‌، می‌نویسد كه‌ یك‌ روحانی‌ با دست‌ لرزان‌ آمد پشت‌ تریبون‌ایستاد و گفت‌: آقایان‌، حالا كه‌ بناست‌ ما از بین‌ برویم‌، چرا به‌ دست‌ خودمان‌برویم‌. رد كرد. مجلس‌ به‌ خاطر مخالفت‌ او جرأت‌ پیدا كرد و رد كرد و هیچ‌غلطی‌ هم‌ نكردند. روحانی‌ این‌ است‌. یك‌ روحانی‌ توی‌ مجلس‌ بود، نگذاشت‌آن‌ قلدر شوروی‌ را، روسیه‌ی‌ سابق‌ را، یك‌ دولت‌ را پیشنهاد اولتیماتومش‌ رایك‌ روحانی‌ ضعیف‌، یك‌ مشت‌ استخوان‌ رد كرد! آنها می‌بینند نباید روحانی‌باشد؛ قطع‌ ید روحانی‌ باید بكنند تا به‌ آمال‌ و آرزوی‌ خودشان‌ برسند.

من‌ چه‌ بگویم‌؟ این‌ قدر انباشته‌ است‌ مطالب‌، این‌ قدر مفاسد در این‌ مملكت‌زیاد است‌ كه‌ من‌ با این‌ حالم‌، با این‌ سینه‌ام‌، با این‌ وضعم‌، نمی‌توانم‌ عرضی‌بكنم‌. نمی‌توانم‌ مطالب‌ را به‌ آن‌ مقداری‌ كه‌ می‌دانم‌ به‌ عرض‌ شما برسانم‌، لكن‌شما موظفید به‌ رفقایتان‌ بگویید. آقایان‌ موظف‌اند ملت‌ را آگاه‌ كنند. علماموظف‌اند ملت‌ را آگاه‌ كنند. ملت‌ موظف‌ است‌ كه‌ در این‌ امر صدا در بیاورد. باآرامش‌ عرض‌ برساند، به‌ مجلس‌ اعتراض‌ كند، به‌ دولت‌ اعتراض‌ كند كه‌ چرا یك‌همچو كاری‌ كردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده‌ی‌ شما هستیم‌؟ شما كه‌وكیل‌ ما نیستند! وكیل‌ هم‌ بودید، اگر خیانت‌ كردید به‌ مملكت‌، خودبخود ازوكالت‌ بیرون‌ می‌روید. این‌ خیانت‌ به‌ مملكت‌ است‌. خدایا، اینها خیانت‌ كردندبه‌ مملكت‌ ما. خدایا، دولت‌ به‌ مملكت‌ ما خیانت‌ كرد؛ به‌ اسلام‌ خیانت‌ كرد؛ به‌قرآن‌ خیانت‌ كرد. وكلای‌ مجلسین‌ خیانت‌ كردند، آنهایی‌ كه‌ موافقت‌ كردند با این‌امر، وكلای‌ مجلس‌ «سنا» خیانت‌ كردند. این‌ پیرمردها، وكلای‌ مجلس‌ شورا،آنهایی‌ كه‌ رأی‌ دادند، خیانت‌ كردند به‌ این‌ مملكت‌. اینها وكیل‌ نیستند. دنیا بدانداینها وكیل‌ ایران‌ نیستند! اگر هم‌ بودند من‌ عزلشان‌ كردم‌. از وكالت‌ معزولند. تمام‌تصویب‌نامه‌هایی‌ كه‌ تا حال‌ نوشته‌اند، تمامش‌ غلط‌ است‌. از اول‌ مشروطه‌ تاحالا به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، قانون‌ را كه‌ قبول‌ دارند، به‌حسب‌ نص‌، به‌ حسب‌ نص‌ قانون‌، به‌ حسب‌ اصل‌ دوم‌ متمم‌ قانون‌ اساسی‌ تامجتهدین‌ نظارت‌ نكنند در مجلس‌، قانون‌ هیچی‌ نیست‌. كدام‌ مجتهد نظارت‌می‌كند حالا؟ باید قطع‌ كرد دست‌ روحانیین‌ را! اگر پنج‌ تا ملا توی‌ این‌ مجلس‌بود، اگر یك‌ ملا توی‌ این‌ مجلس‌ بود، تو دهن‌ اینها می‌زد! نمی‌گذاشت‌ این‌ كاربشود. من‌ به‌ آنهایی‌ كه‌ مخالفت‌ كردند، این‌ حرف‌ را دارم‌، به‌ آنها، كه‌ چرا خاك‌ به‌سرت‌ نریختی‌؟ چرا پا نشدی‌ یقه‌ی‌ این‌ مردكه‌ را بگیری‌؟ همین‌، من‌ مخالفم‌! وهی‌ تعارف‌ و این‌ همه‌ تملق‌؟! مخالفت‌ این‌ است‌؟! باید هیاهو كنید؛ باید بریزیدوسط‌ مجلس‌؛ به‌ هم‌ بپرید كه‌ نگذرد این‌ مطلب‌. به‌ صرف‌ اینكه‌ من‌ مخالفم‌درست‌ می‌شود؟! خوب‌، می‌بینید كه‌ می‌گذرد! باید نگذارید یك‌ همچو مجلسی‌وجود پیدا كند. از مجلس‌ ببریدشان‌ بیرون‌.

ما این‌ قانونی‌ كه‌ گذراندند، به‌ اصطلاح‌ خودشان‌، قانون‌ نمی‌دانیم‌. ما این‌ مجلس‌را مجلس‌ نمی‌دانیم‌. ما این‌ دولت‌ را دولت‌ نمی‌دانیم‌. اینها خائنند به‌ مملكت‌ایران‌! خائنند!
خداوندا!، امور مسلمین‌ را اصلاح‌ كن‌. خداوندا! دیانت‌ مقدسه‌ی‌اسلام‌ را عظمت‌ به‌ آن‌ عنایت‌ فرما. خدایا! اشخاصی‌ كه‌ خیانت‌می‌كنند به‌ این‌ آب‌ و ملك‌؛ خیانت‌ می‌كنند به‌ اسلام‌؛ خیانت‌ می‌كنند به‌ قرآن‌، آنها را نابود كن‌.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین