این متهم که ساکن یکی از روستاهای اطراف ارومیه بود، خودش را به دروغ پزشک معرفی میکرد و زنان ثروتمند را به بهانه ازدواج فریب میداد. او یک دختر ۱۳ساله دارد، اما همسرش طلاق گرفته است. متهم درباره دلیل این جدایی میگوید: از نظر مالی وضع خوبی نداشتم. زنم نتوانست تحمل کند و طلاق گرفت.
متهم بیشتر طعمههایش را از طریق فضای مجازی شناسایی میکرد. خودش در این باره میگوید: در اینستاگرام یک صفحه به نام دکتر کامیار افشار داشتم. با بعضی از این زنان نیز در خیابان یا از طریق دوستانم آشنا میشدم و برای جلب اعتماد آنها پیشنهاد ازدواج میدادم.
متهم میگوید: از بچگی دوست داشتم دکتر شوم، اما نتوانستم درس بخوانم. البته همیشه مطالب پزشکی را در اینترنت میخواندم. این شگرد را هم در فضای مجازی یاد گرفتم و در یک فیلم دیدم مردی خودش را دکتر معرفی کرده بود و با وعده ازدواج به دختران و زنان جوان کلاهبرداری میکرد.
البته متهم پیش از این نیز سابقه کلاهبرداری داشته و در سال ۷۹ دستگیر شده و به مدت یک سال و نیم در زندان بوده است. این مرد در زمینه فروش تجهیزات پزشکی کار میکرده و اطلاعاتی در این باره داشته و از همین طریق نیز میتوانسته طعمههایش را فریب دهد.
خودش توضیح میدهد: به خاطر شغلم با پزشکان زیادی آشنا شده بودم. وقتی آن زنان سوالاتی میپرسیدند من از همان دکترها میپرسیدم و جواب طعمههایم را میدادم یا اگر نسخه داشتند از طریق همین دوستانم تهیه میکردم.
مرد شیطانصفت برای اغفال طعمههایش خودروهای مدل بالا کرایه میکرد و با آنها سر قرار میرفت. او بعد از جلب اعتماد زنان پولدار و دادن وعده ازدواج، آنها را به هتلهای پنجستاره و خانههایی که به صورت یکروزه اجاره میکرد، دعوت و از آنان فیلم و عکس تهیه میکرد و سپس تهدیدشان میکرد در این باره شکایتی نکنند.
او از این طریق از طعمههایش اخاذی میکرد. خودش میگوید: مبالغی که از این زنان میگرفتم متفاوت بود. بستگی به وضعیت مالی آنها داشت؛ از یک میلیون تا چند میلیون. بعد هم این پولها به حساب زنی واریز میشد که از قبل با او آشنا شده بودم. یک روز که برای خرید تجهیزات پزشکی رفته بودم آن زن هم برای خرید آمده بود. خودم را پزشک معرفی کردم. او از من خواست برای کلینیکی که در آن کار میکرد تجهیزات بخرم بعد هم من مسئول خرید تجهیزات کلینیک شدم. چون عابربانک خودم به خاطر ارتکاب جرم مسدود بود پولها را به حساب آن زن که در واقع حساب کلینیک بود واریز و بعد هم خودم برداشت میکردم. آن زن از موضوع خبر نداشت. با پولها دلار میخریدم. ملک هم خریدم و سرمایهگذاری کردم.
متهم درباره نحوه دستگیریاش میگوید: زمینی را در شمال به صورت قولنامهای با ودیعهای پایین خریدم. بعد برای فروش آن در فضای مجازی آگهی دادم. فردی برای خرید زمین تماس گرفت. به او گفتم نیاز به پول دارم، به همین خاطر آن را زیر قیمت و البته با ودیعهای چندین برابر ودیعهای که خودم برای خرید پرداخت کردهام میفروشم. از آنجا که برای معامله از کارت شناسایی جعلی استفاده میکردم، ماجرا لو رفت تا اینکه به اتهام کلاهبرداری و جعل کارت بازداشت شدم.
این مرد اکنون در بازداشت به سر میبرد و احتمال دارد تعداد شاکیان او افزایش پیدا کند.