بر اساس اعلام اکثر چهرههای اصلاحطلب، گام نخست برای هر نوع تغییری؛ عذرخواهی و دلجویی از آسیبدیدگان، مجازات عاملان بروز مشکلات، به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم و برداشتن گامهای عملی برای اعمال تغییرات در حوزههایی چون تاکید بر حاکمیت قانون، پایان دادن به نظارتهای استصوابی، گردش آزاد اطلاعات، توسعه مناسبات ارتباطی با جهان، آزادی رسانهها و... است. ضرورتهایی که تا زمینه تحقق آنها فراهم نشود، نمیتوان از عزم و اراده نظام حکمرانی برای اعمال تغییرات اصلاحی سخن گفت.
آیا حاکمیت پیامهای مثبتی برای اعمال تغییرات اصلاحی به اصلاحطلبان ارسال کرده است؟ این پرسشی است که پس از دعوت چهرههای اصلاحطلب از سوی محسنیاژهای (رییس دستگاه قضا) و علی شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) برای گفتوگو پیرامون رخدادهای اخیر پرسیده میشود. ابهامها، زمانی ابعاد وسیعتری پیدا کرد که نشریه «صبح صادق» ارگان مطبوعاتی سپاه هم ۳۰آبان ماه، عباراتی را در خصوص سید محمد خاتمی به کار برده بود که پیش از این، همواره خط قرمز رسانههای اصولگرا محسوب میشد. این نشریه سخنرانی خاتمی را «خوب اما ناکافی» ارزیابی کرده و رییس دولت اصلاحات را «شاخصترین و مورد قبولترین چهره در طیف اصلاحطلب» معرفی کرده بود. انتشار این مقاله در کنار انتشار خبر دیدار برخی چهرههای اصلاحطلب با مسوولان قضایی و امنیتی کافی بود تا توپخانه براندازان متوجه اصلاحات شود و با تندترین عبارات چهرههای اصلاحطلب را بنوازند.
، پرسش کلیدی این است که اصلاحطلبان با چه هدف و انگیزهای در این نشستهای مشترک با مقامات حاکمیتی شرکت میکنند؟ حسین نورانینژاد، معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در پاسخ به این پرسش «اعتماد» میگوید: «دیدارهای اصلاحطلبان در چارچوب مسوولیتهای سیاسی آنهاست. یک جریان سیاسی که میتوان آن را سازمان سیاسی جامعه مدنی دانست، تلاش میکند مطالبات بخشی از مردم را به نحوی به حاکمان منتقل کند که متوجه شوند تحقق آنها به ضرر حاکمیت نیست، بلکه به سود منافع ملی است.»
او با اشاره به انتقادات تند رادیکالهای جناح راست از یک طرف و جریانات برانداز علیه اصلاحطلبان یادآور میشود: «رفتار بد افراطیون دو طیف که محتوای دیدارها را تحریف و شانتاژ میکنند، اثبات برتری اخلاقی اصلاحطلبان اصیل و ملی بر آنهاست. میخواهند القا کنند که این دیدارها برای زدوبند است. در حالی که آگاهانه این دروغها را میگویند. حیف که تحولخواهان مدنی در داخل و از جمله اصلاحطلبان از فقر شدید منابع مالی و رسانهای برخوردارند. البته این مشکل، علاوه بر ضعف تشکیلاتی آنها نشانه سلامت و استقلال آنهاست وگرنه اصلاحطلبان میتوانستند حداقل امکاناتی در حد یک شبکه تلویزیونی، یک بیست و سی یا یک ایران اینترنشنال میداشتند.»
معاون سیاسی حزب اتحاد ملت در پایان میگوید: «بزرگترین ضعف عرصه عمومی در ایران امروز، عدم وجود یک رسانه بزرگ است که حداقلی از اصول حرفهای را رعایت کند و قابل اعتماد و اقبال عمومی باشد. این خلأ متاسفانه با بدترین رسانههایی که تنظیم خبرهایشان در حد شبنامههای بیشناسنامه است، پر شده است.»
بر اساس اعلام اکثر چهرههای اصلاحطلب، گام نخست برای هر نوع تغییری؛ عذرخواهی و دلجویی از آسیبدیدگان، مجازات عاملان بروز مشکلات، به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم و برداشتن گامهای عملی برای اعمال تغییرات در حوزههایی چون تاکید بر حاکمیت قانون، پایان دادن به نظارتهای استصوابی، گردش آزاد اطلاعات، توسعه مناسبات ارتباطی با جهان، آزادی رسانهها و... است. ضرورتهایی که تا زمینه تحقق آنها فراهم نشود، نمیتوان از عزم و اراده نظام حکمرانی برای اعمال تغییرات اصلاحی سخن گفت.