آیت الله مکارم شیرازی بیان کردند: اینجانب نسبت به سیاست زده شدن دانشگاهها هشدار میدهم هرچند ما مخالف اظهار نظر اساتید و دانشجویان در مسائل سیاسی نیستیم، لیکن این که تنها به این مقوله بپردازند، و حتی دانشگاه را به یک باشگاه و حزب سیاسی تبدیل کنند به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت ۱۶ آذر روز دانشجو یادداشتی حاوی سخنان این مرجع تقلید درخصوص دانشجویان منتشر کرده است که عینا به شرح زیر است:
«سخن گفتن از دانشجویان، سخن گفتن از میلیونها نفر است، زیرا آنچه به دانشجویان عرضه میشود عرضه به اقشار بسیار گستردهای از مردم است. بازخوانی تاریخ انقلاب نشان میدهد دانشجویان از جمله عوامل کلیدی پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میآیند؛ دانشجویانی که در کنار دیگر اقشار مردم با دست خالی در مقابل ارتش نیرومند زمان شاه ایستادند و پیروز شدند؛ و هم اکنون نیز در رشد و پیشرفت جامعهی اسلامی نقش انکار ناپذیری ایفا میکنند
لیکن در این میان و با گذشت زمان و آمیختن سلیقهها و افکار شخصی و گرایشهای مختلف و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی جوانان و دانشجویان این مرز و بوم، این روح زلال که از فطرت پاک نشأت میگیرد با عبور از مغزهای برخی جریانات غرب زده تدریجاً تیره و تار گشته، و صفای نخستین خود را از دست میدهد. حال آنکه «دانشجو» در جستجوی راه رستگاری است و همی خواهد زنگار شبهات و اوهام را از آینه درون بزداید و به سالکان طریق حق پرستی ملحق گردد لذا ضرورت بازشناسی چشم انداز راهبردی دانشجویان با تأکید بر هویت و رسالت حقیقی آینده سازان نظام اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد.
در آموزههای اسلامی طلب علم بر زن و مرد مسلمان واجب شده است؛ لذا در کلمات پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم است: «طَلَبُ العِلمِ فَریضَهٌ عَلی کُل مُسْلم وَ مُسْلمه؛ تحصیلِ دانش بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.» در روایتی از امام صادق علیه السلام نیز میخوانیم: «طلَبُ العِلم فِریضه علی کل حال؛ کسب علم در هر حال، واجب است»
برای آگاهی از توجه اسلام به علم و ارج نهادن به آن، کافی است به این حدیث بنگریم که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «اغدُ عالماً او مُتَعَلّما او مستمِعاً او مُحِبّا و لا تکن الخامس؛ یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنوا از دانشمندان و یا دوستدار آنان، و هرگز نفر پنجمی نباش که هلاک خواهی شد!
لذا دانشجو برای آنکه به مقامات عالیه علمی برسد باید تلاش و کوشش را در فراگیری علم افزایش دهددانشجویان هرگز نباید افراگیری علم و دانش خسته شوند یا گمان کنند به مرحله نهایی علم و دانش رسیده اند باید بدانند به سمتی حرکت میکنند که هر قدر جلوتر میروند وسیعتر میشود.
البته باید دانست اصل ماهیت علم آموزی باید در چهار مرحله طی شود، اوّل: فراگیری علم، دوم: تثبیت آن علم، سوم: توسعه و تکمیل آن، و چهارم: نشر آن در میان مردم است.
دانشجویان و نهضت مطالبهگری
بدیهی است تجسّس به معنی جستجوگری در اعمال و امور مربوط به دیگران و زندگی خصوصی دیگران مذموم است و سبب ناامنی اجتماع و سرچشمه انواع خصومتها میشود، و آتش کینه توزی و دشمنی در جامعه روشن شود، و جهنمی به وجود آید که تمام افراد اجتماع در آن در عذاب باشند.
لیکن جستجو گری و مطالبه گری در مورد سرنوشت جامعه و تلاش برای رشد و پیشرفت نظام اسلامی، و پیشگیری از نفوذ عوامل بیگانه و توطئه و تخریب نظام اسلامی بسیار مثبت و راهگشاست
از سوی دیگر از نظر تکوین و آفرینش نیز خداوند، حسّ مطالبه گری را در ذات انسان قرار داده است؛ انسان، همواره مایل است از چیزهایی که نمیداند، بپرسد و بداند. این حس در دانشجویان شدیدتر است؛ که از حقیقت جویی آنها حکایت دارد، لذا وظیفهی نخبگان جامعهی اسلامی است که با محبّت و مدارا به این نیاز روحیشان پاسخ مثبت دهند.
بعضی فکر میکنند اگر از مسائل اصول عقاید سؤال کنند نشانه کفر و بی اعتقادی است؛ در حالی که این پرسشها برای تحقیق بیشتر و استحکام بخشیدن به عقیده است. دانشمندان و آگاهان، به ویژه عالمان دینی وظیفه دارند که در هر حال و در هر شرایط، برای پاسخ به سؤالات اعلام آمادگی کنند و با محبّت و احترام از پرسش کنندگان استقبال کنند
باید مراقب بود تا فضای علمی دانشگاه به آنجا منتهی نشود که ابتداییترین شرط هدایت و راهیابی که تحقیق و جستجوگری و مطالبه گری است از دانشجویان سلب شود، به نحوی که شور و عشق یافتن حق از وجود آنان رخت بر بندد، و اگر چشمه آبی زلال بر در خانه آنها نیز بجوشد صورت از آن برگردانده و اصلا به آن نگاه نکنند.
در این میان عادت کردن به بحث و گفتگوهای بی حاصل و آمیخته با لجاجت، ترس از جستجوگری و تحقیق، وسواس و دودلی، و تسلیم شدن در برابر شبهات و در حالت انفعالی فرو رفتن از جمله موانع تحقق مطالبه گری در فضای دانشجویی است. [۱۹]از سوی دیگر اصل عدالت خواهی و مطالبه گری برای دانشجویان یک واجب حیاتی است به ویژه در آنجا که جامعه در معرض طغیانها و آشوبهای شدید اجتماعی قرار میگیرد. یعنی دامنه نابرابریها به اینجا برسد که عده ای، در توزیع منابع اولیه، امکانات زیستی و مشاغل و فرصتهای اجتماعی با تبعیض بیش از حقّ و توان و استعداد خود در نظر بگیرند
دانشجو و معنویت
اگر چه علم خورشید زندگی و فروغ پربهای حیات و شیرینترین میوهای است که انسان از نخستین روز پیدایی تاکنون چشیده است، امّا تمام این ارزشها و آثار و قدر و قیمتها برای علم و طالب علم، هنگامی است که در مسیر صحیح قرار داشته باشد. عالِم که ظرف علم است، اگر دارای باطن آلوده و روح پلید و کدورت قلب و ظلمت روان باشد، علمش در کجا مصرف خواهد شد؟
دانشمندی هم که از هدایت و صلاح و تربیت و آراستگی و صفای باطن و معنویّت دل دور باشد، بلکه عالِم گمراه و دانشمند هوی پرست و شخص باسواد خودخواه از قاتل و ظالم بدتر و ضررش بیشتر است، بدین رو از بزرگان اسلام نقل شده است: «اذا فَسَدَ العالِمُ فَسَدَ العالَمُ؛ هرگاه دانشمند فاسد شود، جهان فاسد خواهد شد». متأسّفانه در روزگار ما بیشتر دانشمندان دچار هوای نفساند، هوای نفسی که مانند ریشه درخت در تمام زوایای زندگیشان ریشه دوانده و از اعمال و اخلاق و کردارشان پیداست که گویی هوای نفس برای آنان والاترین معبود و بهترین محبوب و عزیزترین معشوق است
با این تفاسیر باید گفت همان گونه که امید به نتایج لذت بخش پیروزی در امتحانات و بیم از تبعات کسب نمرات پایین و تمام نیروی یک دانشجو را برای پیمودن مسیر علوم و دانشها بسیج میکند، بیم و امید در پیمودن راه معنویت نیز ضروری است.
زیرا علم بدون معنویت و آرمان خواهی، و اشتغال به سرگرمیها و همراهی با دوستان ناباب و حتی عبادت بی تفکر هیچکدام ماندنی نیست و به طور کلی دنیا و امور وابسته به آن پایدار نیست.
البته حقیقت آن است که حضور جوانان مومن دانشجو در مناسبتهای مختلف مذهبی حاکی از عزم و ارادهی کامل جوانان متدین این مرز و بوم در تهذیب و خودسازی، نگرش درگذشته و تصمیم برای آینده است که شکوه این پدیدهی معنوی، مساله بسیار مهمی است آن هم در دنیایی که به شدت آلوده شده است
لازم به ذکر است دانشجویان برای تحقق این مهم باید به عقلانیت دینی تکیه کنند؛ یعنی نه به کلی در جهان ماده فرو روند که معنویت به فراموشی سپرده شود، و نه آن چنان در عالم معنی فرو میروند که از جهان ماده به کلی بی خبر گردند، لذا نه همچون گروه عظیمی از یهود جز گرایش مادی چیزی را نشناسند و نه همچون راهبان مسیحی به کلی ترک دنیا گویند.
دانشجویان و اخلاق مداری
مسائل اخلاقی در اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است [۲۹]اخلاق مداری به هر کار شایستهای که وسیله تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الی اللَّه و پیشرفت جامعه انسانی در تمام زمینهها شود اطلاق میشوداین تعبیر حتی کارهای کوچکی همچون برداشتن یک سنگ مزاحم را از سر [۳۱]راه مردم شامل میشود، تا نجات میلیونها میلیون انسان از گمراهی و ضلالت و نشر آیین حق و عدالت در تمام جهان. لیکن متاسفانه در این ایام مورد تهاجم شدیدی واقع شده است و دارد به صورت نگران کنندهای در میآید. علت آن هم این است که مسائل اخلاقی متولی خاصی ندارد.
باید توجه کنیم که مسائل اخلاقی اگر خراب شود اثر آن در مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و سایر امور نیز ظاهر میشود. رشوه خواری، مواد مخدر، طلاقها و ... همه از همین جنبه ناشی میشود.
در این زمینه باید خطاب به همه دانشجویان گفت دانشگاه مرکز علم است و باید مرکز ادب و احترام باشد. مردم انتظار دارند هر چه سواد بیشتر میشود ادب بیشتر باشد. فضای حوزهها هم باید همین باشد.
متأسفانه شاهدیم عدهای از جوانان با پدر و مادر خود هم همینطور با تندی و پرخاشگری برخورد میکنند و با برادر بزرگ خود هم همینطور. کسی نمیگوید حرف نزنید، ولی همراه با ادب. مردم از دانشگاهها و حوزهها انتظار ادب دارند. شاید عدهی کسانی که رعایت این مسائل را نکنند زیاد نباشد، ولی به نام دانشگاه تمام میشود.
من واقعا رنج میکشم از فضایی که در برخی از دانشگاهها پیدا شده است و اخلاق مداری به فراموشی سپرده شده است؛ حال آنکه خداوند به جمعیتی رحم میکند که آنها به خود رحم کنند. ما درس خوانده ایم مردم از ما انتظار دارند. امیدوارم همه این مسائل را رعایت کنند که اگر چنین نکنند، نه که را قیمتی ماند نه مِه را.
رسالت دانشجویان در صیانت از ارزشهای نظام اسلامی
در عصری به سر میبریم که قدرتهای استکباری برای از میان بردن ارزش های نظام اسلامی از همۀ اهرمها استفاده میکنند، از این رو به مسئولان در جلسهای گفتم فکر نکنید محفوظ بودن ارزشهای اسلامی برای قیامت است، اگر در این دنیا میخواهید این ارزشها را حفظ کنید باید برای صیانت از ارزشهای والای نظام هم، چون شهادت طلبی، عدالت خواهی و استکبار ستیری تلاش بیشتری از خود نشان دهید.
به هرحال وظیفه همه ما در تمام برهههای تاریخ باید حفظ نظام ارزشی اسلام در تمام بخشهای آن اعم از اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی باشد، این وظیفه رسالتی است بر عهده حوزهها و دانشگاهها و اولین پاسدار این آرمانهای اصیل، روحانی و دانشجو است که تشکیل دهنده دو قشر فعال و متفکر جامعه هستند، آنها باید در این مسئله دقیق باشند و نگذارند وزن شخصیت را با وزن ثروتها بسنجند.
البته بر خلاف آن چه دشمنان اسلام تبلیغ میکنند، پایههای این نظام مستقل است؛ اما نباید از توطئههای دشمن غافل شویم. باید دشمنان مان را خوب بشناسیم و برای مقابله با آنها همیشه آماده باشیم
آرمان خواهی و انقلابی گری با چاشنی آینده نگری؛ مهمترین رسالت دانشجویان
بر خلاف مکاتب غربی که رفاه و لذتخواهی، معیار همه چیز است و انسان مساوی با نیازها و خواستههای مادی است و آرمان نهایی همه فعالیتها و رفتارهای انسان، در محدوده تنگ مادی و لذات جسمانی خلاصه میشود.
لیکن در اسلام بر آرمان خواهی و انقلابی گری برای تحقق آیندهای درخشان تأکید شده است، آینده بسیار روشنی که بعد از بروز تاریکیها و آشکار شدن ظلمتها به مسلمین نوید داده شده است، آیندهای که به دست توانای مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف موعود رقم میخورد، و با طلوع خورشید جمالش، تاریکها و ظلمتها رخت بر میبندد؛ لذا آرمان خواهی دانشجویان باید با چاشنی آینده نگری و ایجاد زمینههای معرفتی ظهور همراه باشد، اینگونه است که بر خلاف آنچه بعضی فکر میکنند، رابطه امام در زمان غیبت بکلّی از مردم بریده نیست؛ بلکه آن گونه که از روایات اسلامی بر میآید گروه کوچکی از آمادهترین افراد که سری پرشور از عشق خدا، و دلی پرایمان، و اخلاصی فوق العاده برای تحقّق بخشیدن به آرمان اصلاح جهان دارند، با او در ارتباطند و از طریق این پیوند تدریجاً ساخته میشوند؛ و روح انقلابی بیشتری کسب میکنند؛ انقلابی سازنده و بارور برای ریشه کن ساختن هر گونه ظلم و بیدادگری در جهان!
ممکن است آنها خودشان پیش از این قیام از دنیا بروند، ولی به هر حال آمادگی و تعلیمات انقلابی را به نسلهای آینده شان، و به دیگران منتقل میسازند، و در پرورش گروه نهایی سهیم و شریکند.
لزوم اهتمام دانشجویان به حل مسائل اجتماعی جامعه
زندگی اجتماعی انسان، هزاران دشواری ها، کشمکش ها، تخاصم و درگیریها را به همراه دارد که در جهت حلّ معضلات اجتماعی و رفع نزاعها و حلّ و فصل امور، [۴۶]باید یک محیط گرم همکاری و هماهنگی کامل برای رفع مشکلات زندگی به وجود آید که به جای تنازع بقا، تعاون بقا بر آن حکومت میکند. در چنین اجتماعی افراد میتوانند از حدّاکثر آزادی به منظور رشد فکری، اخلاقی و عملی استفاده کنند و به کمک یکدیگر، در راستای رفع مسائل و بحرانهای اجتماعی جامعه اقدام نمایند.
در این میان دانشجویان و جنبشهای دانشجویی باید به مردم نزدیک شوند و برای رفع مشکلات آنها بکوشند؛ بنابراین برای پیشرو بودن در هر دانشی، نباید تنها به پژوهشهای ذهنی و مقالهنویسی قناعت کرد، باید به جنبههای کاربردی هم پرداخته شود و علوم مختلف را برای حل مشکلات و برطرف کردن نیازهای جامعه به کار بست. زیرا علمی که گره از کار جامعه باز نکند، شبه علم است؛ باید به مردم و متخصصان توصیه کرد دانش خود را در راه حل مشکلات کشور بکار بگیرند و دانشگاهها نیز باید همین رویه را در تربیت دانشجویان در پیش بگیرند تا مردم به وجود آنها افتخار کنند.
مطابق آنچه به ما گفتند برخی از شعارهایی که در روز دانشجو و دیگر مناسبتها سر داده میشود سیاسی است، در حالی که باید دانشجویان و دانشگاهیان نیازها و کمبودهای علمی خود و مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه را فریاد بزنند
البته برای تحقق این مطالبه، نقش دولت در تأمین هزینههای دانشگاهها به ویژه دانشگاههای علوم انسانی در راستای رفع مسائل اجتماعی از جمله مصارف ضروری شمرده شده و برای جامعه اجتناب ناپذیر است و بر حکومت اسلامی است که به تأمین هزینههای اینگونه امور اهتمام جدّی داشته باشد.
سیاست بازی؛ بلای جان دانشجویان
تأسف آور است که هم اینک فضای برخی دانشگاهها فضای پرخاشگری شده است و برخی دانشجویان از تعالیم اسلامی فاصله گرفته اند؛ البته ما مخالف فضای نقد و انتقاد در مراکز علمی و دانشگاهی نیستم، طلبه و دانشجو باید انتقاد و ایرادات خود را بیان کند؛ اگر انتقاد و یا نقدی صورت میگیرد باید در حوزه علمیه و یا دانشگاه مودبانه و محترمانه و به دور از فضای پرخاشگری و سیاسی بازی باشد.
این که هرکس بیاید شعارهای زننده سر دهد زیبنده هیچ مرکز علمی و دانشگاهی نیست لذا اینجانب نسبت به سیاست زده شدن دانشگاهها هشدار میدهم هرچند ما مخالف اظهار نظر اساتید و دانشجویان در مسائل سیاسی نیستیم، لیکن این که تنها به این مقوله بپردازند، و حتی دانشگاه را به یک باشگاه و حزب سیاسی تبدیل کنند به هیچ عنوان قابل قبول نیست و مردم را نیز به شدت نگران میکند.
رسالت دانشجویان در نظریه پردازی و تولید فکر
علم وطن ندارد و ما در فراگیری دانش تعصب نداریم، لیکن نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که نباید تنها مصرف کننده باشیم بلکه باید تولید کننده باشیم؛ لذا کار ما صرفاً ترجمه کارهای دیگران نباشد، باید مبادله داشته باشیم و باید به این حد برسیم؛ لذا اینکه اخیرا میبینیم دانشجویان و دانشگاهیان ما مسائل تازهای را در علم کشف میکنند اسباب خوشحالی ما است.
البته اصرار غربیها این است که ما وابسته باشیم، از این رو ما نباید این ذلت را بپذیریم بلکه باید در علم تولید کننده باشیم، از این رو نسبت به جاسازی افکار و مطالب انحرافی در علوم وارداتی از غرب باید هوشیار بود.
برای تولید گرایی نیز باید مراقب بود که علومی که در دانشگاهها خوانده میشود تصفیه شود و فرهنگهای غلط از آن جدا شود. دانشجویی که برای تحصیل به خارج فرستاده میشود باید چنان ساخته شده باشد که نه تنها تحت تأثیر فرهنگ غرب نباشد بلکه بتواند بر آنها تأثیر گذار باشد. حتی علومی که از خارج آورده میشود باید تصفیه شود و مطابق فرهنگ اسلامی شود. اهمیت این نکته در بخش علوم اسلامی و انسانی که با مسائل مذهبی و دینی و معرفتی سر و کار دارد بیشتر است.
سخن آخر
در خاتمه باید گفت آینده کشور در دست دانشجویان و طلاب خواهد بود لذا حوزههای علمیه و دانشگاهها شخصیتهای آینده را تربیت میکنند و اگر اینها وضع قابل ملاحظهای داشته باشند آینده انقلاب قابل تضمین است.
[۱]بیانات آیت الله مکارم شیرازی در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و اعضای کانون دانشگاهیان ایران اسلامی؛ ۱۳۹۰/۰۶/۱۹.