روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد نوشت: ۱۸ آذر ماه، شورای تامین استان سیستانوبلوچستان با صدور بیانیهای شهادت مولوی ریگی امام جمعه اهلسنت مسجد امامحسین(ع) خاش را تایید کرد. در بیانیه گفته شده: «براساس گزارشات اولیه، مولوی عبدالواحد ریگی امامجمعه اهلسنت مسجد امامحسین(ع) شهرستان خاش از مولویهای شاخص منطقه و استان سیستانوبلوچستان توسط افراد ناشناس ظهر روز پنجشنبه ربوده شده و به شهادت رسیده است.» همان روز مهدی شمسآبادی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز سیستانوبلوچستان جزئیات قتل مولوی امامجمعه اهل سنت شهرستان خاش را اینگونه تبیین کرد: «زمانی که مولوی «عبدالواحد ریگی» امامجمعه اهل سنت مسجد امامحسین(ع) شهرستان خاش در محل مسجد حضور داشت، افراد ناشناس از درب پشتی مسجد وی را صدا کرده و سوار یک خودروی پژوی بدون پلاک میکنند.
بعد از اطلاع از ربوده شدن مولوی عبدالواحد ریگی، با دستور دادستان شهرستان خاش برای تحقیق روی پرونده ربایش وی بازپرس تعیین شده و تمام نیروها برای پیدا کردن مولوی عبدالواحد و شناسایی آدمربایان مأمور شدند. اما متاسفانه متهمان بعد از ربایش، اقدام به قتل این امامجمعه اهلسنت کردهاند که امروز جسد مولوی عبدالواحد در یکی از جادههای فرعی شهرستان خاش درحالیکه ۳ گلوله به سر وی شلیک شده، پیدا و شناسایی شد.
در حال حاضر بازپرس ویژه قتل در محل حاضر و پرونده قضایی درمورد این موضوع تشکیل شده و در حال پیگیری است و پلیس آگاهی نیز در حال بررسی موضوع برای شناسایی عوامل این حادثه است.» عوامل حادثه البته پیشتر توسط خود مولوی ریگی معرفی شده بودند و حالا مشخص است این امامجمعه اهل سنت به چه جرمی هدف ترور واقع شده است. او اولین نفر نیست و تا زمانی که با این گروهکهای تروریستی برخورد قاطع صورت نگیرد، نمیتوان با اطمینان گفت که آخرین نفر خواهد بود.
امامجمعه خاش پس از تهدید به ترور:بر مواضع خود استوار هستم
هنگام مواجهه با این خبر تلخ دو سوال اصلی به ذهن هر مخاطبی متبادر میشود. اول اینکه قاتل کیست؟ و دوم اینکه چرا چنین شخصی باید ترور شود؟ درباره سوال اول البته هنوز اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما گمانهزنیها بر آن است که برخی گروهکهای تروریستی و جداییطلب پشت این ترور باشند. سرهنگ رازدار، فرمانده انتظامی شهرستان خاش در همین مورد گفته است: «در بررسیهای اولیه مأموران انتظامی در صحنه، مشخص شد امام جماعت اهل سنت مسجد امامحسین(ع) خاش، توسط افراد ناشناس مسلح در روز قبل ربوده شده و سپس به شهادت رسیده است. با تشکیل تیم ویژه مأموران انتظامی تلاش برای شناسایی و دستگیری عاملان این جنایت شروع شده و در اسرع وقت دستگیر و به دست قانون سپرده خواهند شد.» پاسخ سوال دوم اما مهمتر است، از این جهت که میتوان این ترور را در پازل ترورها و سوءقصدهای پیشین در استان سیستانوبلوچستان تحلیل کرد. پیش از هرگونه پرداختن به حواشی پیرامون این ماجرا بهتر است از خود بپرسید جرم مولوی عبدالواحد چه بود که از نگاه گروهکها میبایست ترور میشد؟ ماجرا زمانی عجیب تر خواهد شد که بدانید این امامجمعه اهل سنت، خود کمتر از یک ماه قبل اعلام کرده بود از سوی گروهکهای تروریستی تهدید به ترور شده است! آن هم بعد از مواضعی که در صحبتهای اخیر خود اتخاذ کرده است. مواضعی که ظاهرا بیانشان برای برخی هزینه دارد و آنها گاهی اوقات این هزینه را با خون خود میپردازند. مولوی عبدالواحد اولین نفر نیست که پس از بیان این مواضع ترور میشود و تا زمانی که با این گروهکهای تروریستی برخورد قاطع صورت نگیرد، نمیتوان با اطمینان گفت که آخرین نفر خواهد بود. حال میتوانیم به سوال فوق بازگردیم، جرم مولوی عبدالواحد ریگی چه بود که باید ترور میشد؟
مولوی عبدالواحد به چه جرمی ترور شد؟
پاسخ اینکه این امامجمعه اهل سنت شهرستان خاش چندی پیش و طی سفر هیات اعزامی از دفتر مقاممعظمرهبری به سیستانوبلوچستان، در دیدار با محمدجواد علیاکبری مسئول هیات اعزامی و رئیس شورای سیاستگذاری ائمهجمعه کشور، ضمن بیان نکاتی گفته بود بارها از سوی گروهکهای تروریستی تهدید به مرگ شده اما بر مواضع خود استوار است.
آن نکات و صحبتها چه بودند که مولوی عبدالواحد بهخاطرشان تهدید به ترور شده بود و نهایتا نیز جان خود را از دست داد؟ مولوی عبدالواحد ریگی، امامجمعه اهلسنت مسجد امامحسین(ع) خاش، ۲۳ آبان ماه امسال در پایان همایش «تحکیم وحدت و همدلی» به حاجعلیاکبری، رئیس هیات سهنفره اعزامشده از سوی رهبر معظم انقلاب به سیستانوبلوچستان گفته بود: «من در دوران هشت سال دفاع مقدس در خط مقدم جبهه حضور داشتم و ما در طول انقلاب همواره در صحنه بودهایم، ازجمله در تمام دورههای انتخابات کشور و این افتخار ماست. کسی که از مرز خود دفاع نکند ناموس ندارد. شما بپرسید از مسجد امام حسین(ع) که من پیشنماز آن هستم حتی یکی نفر هم بعد از نمازجمعه به خیابان نیامد و در آشوب اخیر خاش حضور نداشت.
گفتم کسی حق ندارد از مسجد بیرون برود چون میدانستیم منافقین بیرون هستند و میدانیم چهکار میکنند. ما مطلع هستیم که منافقین و دشمنان چه نقشهها و طراحیهایی دارند. ما غیر از اسلام، نظام اسلامی، ایران و اخوت با شیعه، حرفی نداریم. باید تاریخ را بخوانید تا متوجه شوید ما اهلسنت سیستانوبلوچستان با برادران شیعه چه ارتباط نزدیکی داشتهایم. من حتی از جانب گروهکهای معاند تهدید شدهام اما اینها تاثیری ندارد. ما شما برادران تشیع را بهخاطر خدا دوست داریم وگرنه چیزی از شما نگرفتهایم که بگویند این دوستی بهخاطر دنیاست. ما این مملکت را دوست داریم، رهبری دوست ما هستند. این مملکت بعد از این نظام اسلامی به درد ما، به درد دین و اسلام و حتی به درد ناموس مسلمین نمیخورد.»
قتلهای مشکوک ائمه جمعه و سرطایفههای سیستانوبلوچستان
گفتیم مولوی عبدالواحد اولین چهره اهل سنت استان سیستانوبلوچستان نیست که پس از اتخاذ مواضع همسو با انقلاب اسلامی هدف گروهکهای تروریستی قرار میگیرد. این موضوع مسبوق به سابقه است، هم در ماههای اخیر و هم در سالهای قبل. درست کمتر از ۱۰ روز پیش از واقعه ترور مولوی عبدالواحد ریگی یعنی ۸ آذرماه، امام جماعت روستای کوران شهرستان مهرستان به قتل رسید. سرهنگ حسن رهدار، فرمانده انتظامی مهرستان سیستانوبلوچستان اینگونه از ترور این امام جماعت خبر داده بود: «در پی اعلام گزارش به مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ مبنیبر وقوع قتل در روستای کوران از توابع شهرستان مهرستان سریعا مأموران انتظامی در محل وقوع جنایت حضور پیدا کردند. ماموران پس از حضور در صحنه با پیکر بیجان کریم بخشسپاهی امام جماعت آن روستا مواجه شدند. در بررسی صحنه این قتل سرنخهایی از عاملان جنایت به دست آمد.» به گفته این فرمانده انتظامی البته کریم بخشسپاهی احتمالا به علت اختلاف درونطایفهای به قتل رسیده است اما زمانی که بدانیم تنها ۵ روز پیش از این جنایت، امانالله شاهوزهی یکی از سرطایفههای شهرستان زاهدان به قتل رسیده است، نمیتوان این وقایع را بهطور قطعی با هم بیارتباط دانست. دادستان عمومی و انقلاب زاهدان در رابطه با قتل این سرطایفه گفته بود: «امانالله شاهوزهی توسط افراد مسلح ناشناس در خیابان بعثت زاهدان مورد سوءقصد قرار گرفت و به قتل رسید. دستورات قضایی صادر شد و کارآگاهان پلیس نیز تحقیقات لازم درخصوص شناسایی متهم را در دستورکار خود قرار دادند.» هرچند مسئولان انتظامی استان علت احتمالی مرگ وی را هم اختلاف طایفهای دانسته بودند.
ترورهای ادامهدار چهرههای انقلابی اهلسنت
به هر صورت نمیتوان از یاد برد که دقیقا ۸ آذرماه سال قبل نیز حاج کریم بخش گمشادزهی، سرطایفه و یکی از معتمدان و ریشسفیدان سیستانوبلوچستان در میرجاوه به دست افراد ناشناس ترور شد. گمشادزهی که یکی از روسای بسیجیان منطقه میرجاوه بود چندی پیش از حادثه ترورش گفته بود: «افرادی که این روزها به فتنهگری و اغتشاش در کشور مشغولند فریبخورده دشمنان انقلاب هستند و مردم ما باید هوشیار بوده و راه خود را از آنان جدا کنند. فتنهگران و دشمنان قصد دارند با فریب مردم، کشور را دچار تفرقه کنند، اما مردم ما هوشیار و آگاه هستند و فریب دشمنان را نمیخورند. تمام طوایف بلوچ از فتنهگران و گروهکهای تروریستی که قصد دارند با فریب مردم آنان را به خیابان بکشند بیزارند.
دشمنان بدانند که قوم بلوچ همواره پشتیبان انقلاب و ولایتفقیه است و این مردم فریب دشمنان قسمخورده انقلاب را نمیخورند. دشمنان از ابتدای تشکیل انقلاب به کینهتوزی و توطئه علیه کشور پرداختند و این افرادی که آشوبهای روزهای اخیر را بهوجود آوردهاند همان دشمنان قسمخورده ملت ایران هستند و تمام طوایف بلوچ انزجار خود را از اغتشاشگران و تروریستهایی که قصد دارند از این اوضاع سوءاستفاده کنند، اعلام میکنند.» پس از خواندن این مواضع حاجکریم بخش گمشادزهی بهسادگی میتوان فهمید علت ترور وی چه بوده است. واقعهای که ما را به یاد ترور مولوی مصطفی جنگیزهی امامجمعه شهر راسک شهرستان سرباز سیستانوبلوچستان میاندازد. یکی از فرماندهان بسیج منطقه و از مخالفان گروهک جندالله که در دی ماه سال ۱۳۹۰ در راه چابهار-سرباز به شهادت رسید.
رویهای که باید متوقف شود
همانطور که گفتیم ترور چهرههای اهل سنت چندی پس از اتخاذ مواضع همسو با انقلاب اسلامی و علیه طرح و برنامههای گروهکهای جداییطلب، برای این تروریستها تبدیل به یک رویه شده. رویهای که حالا با ایجاد التهاب بیشتر در فضای استان بیش از پیش لازم است با یک برخورد قاطع به آن پایان داده شود و در غیر این صورت بیم آن میرود که این گروهکها به ترورهایشان ادامه دهند و به سراغ چهرههای دیگر اهل سنت استان که بر وحدت و اتحاد اهل سنت با انقلاب اسلامی تاکید دارند، بروند. لازم است یادآوری کنیم مولوی عبدالواحد تنها چهرهای نبود که چنین مواضعی را علنا بیان کرده بود. مولوی نذیراحمد سلامی، نماینده مردم استان سیستانوبلوچستان در مجلس خبرگان رهبری نیز در همان همایش «تحکیم وحدت و همدلی» گفته بود: «مردم سیستانوبلوچستان چه شیعه و چه سنی توصیه قرآن به «رُحَماءُ بَینَهم» را از گذشته دور محقق کردهاند.
اعزام هیات ویژه از سوی رهبر معظم انقلاب به سیستانوبلوچستان نشاندهنده عنایت ویژه ایشان به این خطه از کشور است و این عنایت در مقاطع مختلف در عملکرد ایشان بهوضوح دیده شده است. سیستانوبلوچستان به علت هممرزی با کشورهایی که فاقد امنیت پایدار است بعضا درگیر چالشهایی است و در این مسیر آمریکا همه تلاش خود را برای ایجاد اختلاف در استان بهکار گرفته اما وحدت مردم اجازه نداده نقشههای دشمنان در این خطه از کشور عملیاتی شود. در جریانات اخیر تمام توان رسانههای غربی بر سیستانوبلوچستان و ایجاد اختلاف بین این مردم متمرکز بود اما مردم ما با وفاداری به نظام و حفظ وحدت به سینه دشمن دست رد زدند. مردم سیستانوبلوچستان پایبند به اسلام و وفادار به نظام هستند و هیچوقت در حق نظام خیانت نکردهاند.»