بر اساس آمار سامانه پایش کنترل کیفیت هوای شهر تهران از کل ایستگاههای موجود، این طور به نظر میرسد که شهر تهران در سه ماهه اول امسال (۶۳ روز)، فقط ۴۱ روز به لحاظ آلایندگی، در شرایط قابل قبولی بوده و در این سه ماه یعنی از ۶۳ روز، ۱۹ روز آن ناسالم برای گروه حساس، ۲ روز ناسالم و یک روز هم خطرناک گزارش شده است.
مقایسه فصل بهار سال ۱۴۰۱ با ۱۴۰۰ نیز این تحلیل را کامل میکند که در سه ماهه اول سال ۱۴۰۰ هیچ هوای پاکی گزارش نشده است و در این دوره ۵۷ روز شهر تهران شرایط آب و هوایی، وضعیت قابل قبولی را به لحاظ آلایندگی ثبت میکند و همچنین شش روز آن هوای ناسالمی را تجربه کرده است.
این آمار از آنجایی قابل تامل است که در سه ماهه اول سال معمولا شرایط آب وهوا بهاری و همراه با وزش باد بوده و ضریب تخلیه هوا کاملا مشهود است، اما وضعیت آلایندگی هوا، باز در شرایط ناسالم گزارش میشود. پس در اینجا با این ادعا و مستندات آماری، سوالی مطرح میشود که چرا میزان آلایندگی برای فصل بهاری به ثبت میرسد که نیروگاهها و دیگر صنایع از سوخت گاز به عنوان سوختی پاک استفاده میکنند و از مازوت سوزی هم خبری نیست؟ این منشا آلایندگی از کجا ناشی میشود؟
مقایسه آماری سه ماهه دوم سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نیز تجربه متفاوتی از روزهای ناسالم در شهر تهران ارائه میدهد و این آمارها رفته رفته با ورود به سه ماهه سوم تغییر کرده و به تعداد روزهای ناسالم و خطرناک بیش از دیگر روزهای سال در آمارهای سامانه کنترل کیفیت هوای تهران به چشم میخورد.
از میان ۱۳۲ نیروگاه در کشور تنها ۱۴ نیروگاه، امکان استفاده از سوخت مازوت دارند و سوخت دوم سایر نیروگاهها گازوئیل است؛ از این رو ۱۰ درصد ازنیروگاههای کشور مازوتسوز هستند. همچنین بر اساس گزارش این شرکت تولید برق، از سال ۸۸ تاکنون یک لیتر هم مازوت در نیروگاههای پایتخت مصرف نشده است و اساسا نیروگاههای تهران مازوتی نمیسوزانند که دلیل آلایندگی شهر تهران از مازوت سوزی این نیروگاهها باشد.
از سوی دیگر مصرف اصلی سوخت نیروگاههای کشور گاز است و گاز به عنوان سوختی پاک و بدون آلاینده در دنیا شناخته میشود، اما نیروگاهها در فصل زمستان با کمبود سوخت گاز به دلیل اولویت مصرف خانگی، مجبور به استفاده از گازوئیل به عنوان سوخت دوم میشوند. این سوخت دوم نه تنها به نیروگاهها بلکه به همه صنایع نیز تعلق میگیرد، اما به دلیل کمبود سوخت دوم نیز نیروگاهها و صنایع مدت کوتاهی مجبور به مصرف مازوت هستند که درصد بالای گوگرد موجود در مازوت باعث میشود این فراورده نقش بسزایی در آلایندگی داشته باشد و هزینه گوگرد زدایی از فراورده هم که بایستی از مبدا یعنی پالایشگاهها صورت بگیرد نیز انجام نمیشود و بدین ترتیب مازوت به عنوان سوختی مخرب و متهم ردیف اول آلایندگی هوا محسوب میشود.
اما همانطور نکته مهمتر این است که از بین کل صنایع و مجتمعهای صنعتی که همزمان با نیروگاهها در حال سوزاندن سوختهای قابل دسترس پالایشگاههای کشور هستند، ۱۰ درصد نیروگاههای کل کشور مازوت سوز هستند و به اعتقاد کارشناسان محیط زیست، جرم مولکولی و ضریب نهایی بازده گوگرد موجود در مازوت تا ۵ کیلومتر تاثیرگذاراست و با این تحلیل کارشناسی باید گفت که نیروگاههای موجود در کشور که در حال حاضر امکان مصرف مازوت دارند بیش از ۵ کیلومتر تا نزدیکترین شهر فاصله دارند.
درواقع این تحلیل میتواند ادعای مازوت سوزی نیروگاهها و تاثیرش بر آلایندگی شهرها را رد کند. همچنین دلیل آلایندگی شهر تهران دراثر مازوت سوزی نیروگاهها نیز منتفی میشود، زیرا بر اساس گفته مدیرعامل برق حرارتی کشور، نیروگاههای تهران به هیچ وجه مازوت نمیسوزانند. پس از حل موضوعات مذکور منظر دیگری هم وجود دارد. اگر این موضوع را بپذیریم که مازوت سوزی نیروگاهها نتیجه آلودگی هواست، پس به چه علت در دیگر روزهای سال که سوخت نیروگاهها توسط گاز صورت میگیرد باز هم هوای شهرها بویژه تهران آلوده است و شاخص آلایندگی بالایی ثبت میشود.
با وجود مستندات مطرح شده، افزایش شاخص آلایندگی در فصول گرم سال نیز در شهرها به ثبت رسیده است که در این فصول مازوتی مصرف نمیشود. این آمار و مستندات در سامانه کیفیت هوای تهران کاملا در دسترس قرار دارد.
همانطور که ازشواهد امر و دلایلی که از آلایندگی شهرهامشخص است؛ میتوان این گونه ارزیابی کرد که تنها نمیتوان یک منبع، و آن هم نیروگاهها را دلیل اصلی آلایندگی شهرها برشمرد. استفاده از سوخت و منشا آلایندگی در دیگر حوزهها به ویژه خودرو و سیستم حمل ونقل نیز وجود دارد که میتواند دلیل بارزی بر آلودگی شهرها باشد. اینکه در ابتدای سال و در شرایط آب و هوایی بهار و تابستان نیز شهرها آلایندگی را تجربه میکنند این موضوع به دیگر عامل یعنی سوخت خودروها بویژه در سیستم حمل و نقل شهری نیز ناشی میشود.
نیمی از خودروهای سبک و سنگین در کشور به دلیل غیراستاندارد بودن و یا بعضا فرسوده بودن، گازهای آلایندهای را ناشی از سوختن در فضا منتشر میکنند که در صورت وزش باد و جابه جایی هوا، آلایندگی کمتری به ثبت میرسانند، اما با شروع روزهای سرد سال به دلیل حاکمیت پدیده اینورژن (وارونگی هوا) این جابه جایی کمتر بوده و شاخص آلایندگی از مرز ناسالم نیز عبور میکند.
همچنین افزایش روزهای آلاینده در شهرها بویژه تهران بین دو سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ و مقایسه دورههای مشابه این دو سال نشان میدهد که میزان افزایش مصرف سوخت خودروها به افزایش میزان آلایندگی دامن زده است و این میزان در آمارهای ارائه شده شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی کاملا مشهود است. میزان میانگین مصرف بنزین در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۹۵ میلیون لیتر در روز برآورد میشود که این میزان مصرف با افزایش چند درصدی روزانه به میانگین ۱۰۴ تا ۱۰۵ میلیون لیتر در سال ۱۴۰۱ میرسد و با وجود افزایش مصرف سوخت و ناپایداری هوا این موضوع به تشدید آلایندگی هوا در زمستان کمک میکند.
گفتنی است که آمارهای موجود در سازمان پایش کنترل کیفیت هوای تهران از کاهش چشمگیر روزهای پاک در تهران بویژه در ۶ ماهه اول سال حکایت میکند که بر مبنای آماری، تعداد روزهای پاک به بیشتر از ۳ روز نیز نمیرسد؛ بنابراین چاره اندیشی اساسی و بنیادینی برای رفع آلودگی هوا از جهات متعدد نیازمند رسیدگی است و کلیه دستگاهها و نهادهای متولی میبایست نسبت به واکاوی و رفع این مهم پیشقدم شوند. اینکه نگاه را بر اساس یک منبع و یا یک نوع سوخت متمرکز کنیم فقط نشان از دست دادن زمانی است که میتوانستیم روی دیگر عوامل آلاینده نیز تمرکز کنیم و درصدد رفع آن برآییم. عواملی که در صورت رسیدگی و اقدامات عاجل، مشکل آلایندگی هوای شهرها را رفع میکند.