زمانیکه به آقای خاندوزی یادآوری کردیم که پیش از وزارت خود در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که «دولت بعد در سال ۱۴۰۱ هیچکاری هم که نکند، ۱۰ تا ۱۵ درصد تورم کم خواهد شد»، در پاسخ باز هم با تاکید بر آمار بانک مرکزی، ادعا کرد که نرخ تورم در دولت سیزدهم کاهش یافته است.
این درحالی است که وقتی آقای خاندوزی در سال ۹۹، یعنی در زمان دولت دوازدهم چنین ادعایی کرد، بانک مرکزی گزارشی از آمار تورم منتشر نمیکرد و تنها نهاد رسمی انتشار آمارهای اقتصادی که رسانهها بر آن استناد میکردند، مرکز آمار بود؛ بنابراین حتی اگر بپذیریم که در آن زمان، آقای خاندوزی به آمار بانک مرکزی دسترسی داشته، اما وقتی در یک برنامه تلویزیونی افکار عمومی را خطاب قرار میدهد و تاکید میکند که «برای مردم هم احتمالا جذاب است»، نمیتواند از آماری استفاده کند که در دسترس عموم قرار ندارد.
بر اساس گزارش بانک مرکزی، تورم نقطهای در شهریورماه ۱۴۰۱ با کاهش ۹ واحد درصدی از ۵۴.۹ درصد با کاهش ۹ واحد درصدی به ۴۵.۸درصد رسیده است. این درحالی است که بر اساس گزارش مرکز آمار و در همین بازه زمانی، تورم نقطهای از ۴۳.۷درصد با افزایش حدود ۹ واحد درصدی به ۵۲.۲درصد رسیده است.
بر اساس توضیحات مدیر کل آمارهای اقتصادی بانک مرکزی، اختلاف آمار شاخصهای اقتصادی بانک مرکزی و مرکز آمار دلایل متفاوتی دارد.
برای مثال، آمار بانک مرکزی فقط به مناطق شهری محدود میشود و در آمار مرکز آمار هم اطلاعات مناطق شهری و هم اطلاعات مناطق روستایی در نظر گرفته میشود؛ بنابراین میتوان گفت که هم آمار بانک مرکزی و هم آمار مرکز آمار قابل استناد است و با توجه به هدف موردنظر، میتوان از هر دوی آمارها استفاده کرد.
اما سوال اساسی اینجاست دولتی که خود را حامی مستضعفان و روستاییان میداند و از سوی دیگر، آمارهای اقتصادی همواره نشان دادهاند که خانوارهای روستایی بیش از خانوارهای شهری فشار تورم را احساس میکنند، چرا برای بیان دستاوردهای خود از آماری استفاده میکند که در آن فقط اطلاعات خانوارهای شهری در نظر گرفته میشود؟!