ما نیازمند آشنایی با چگونگی رفتار پیامبر(ص) با دخترش هستیم، تارفتارمان را با رفتار آن حضرت مقایسه کنیم. برای آگاهی از زندگی فاطمه(س) و رفتار نظری و عملی حضرت محمد(ص) با این دختر باید با محیط اجتماعی حاکم بر جامعه عرب جاهلی آشنا شویم.
در تلاش مرد عرب جاهلی که به همراه شتر و زن و فرزندانش در صحرای بیآب و علف مسیر طولانی را طی میکند تا به آب برسد، آن هم آبی آلوده. او تنها آوازی که میداند «بایستید» و «راه بیفتید» است و تنها درسی که از صحرا آموخته است «برای اینکه زنده بمانی بکش»، زمانی که به آب میرسد، ناگهان مرد دیگری از راه میرسد و برای زنده ماندن جان او را میگیرد و بعد مرد سوم میآید و دومی را میکشد و در این جدال، آبی که بر سر آن خون جاری شد خشک میشود! اما در میان ایستادن، راه افتادن و جنگوگریز برای زنده ماندن، آواز ضعیفی به گوش میرسد، کودکی متولد شد، دختری به دنیا آمد، چه بدبختی بزرگی؛ اگر پسر بود در کودکی نگهبان شتر بود و در بزرگی در کنارم با دشمن میجنگید! اما دختر دست و پا گیر است! به یاد میآورد که در جنگ قبلی دختر خانوادهای را به اسیری برد از کجا معلوم چندی بعد و در جنگی دیگر دختر او را به اسارت نبرند؟ و این لکه ننگ را بر دامن او ننشانند؟ و بعد دختر را زنده به گور میکند!
در چنین محیطی ناگهان ورق برمیگردد. از این سرزمین طبیبی برمیخیزد و طنینی سر میدهد:
بیابانگرد تیره روز! آن چه از صحرا آموختهای درست نیست! صحرا آموزگاری بد آموز است. تو باید از خدا درس بگیری! شعار تو آن نیست که به آن خو گرفتهای! تو خلیفه خدایی و خدا نور، محبت، زندگی، لطف و رحمت است. تو برای دیگری زندهای و همه برای خدایید.
آن درس دیگری را هم که سینه به سینه یا تقلید از رفتار پدرانت آموختهای فراموش کن! آنان نیز معلمان خوبی نبودند! باید بدانی که درس را تقلیدی نباید آموخت! دختر نیز مانند پسر است! هر دو به کار تو میآیند! هر دو نعمت خدایند! همه نعمتهای خدا را باید سپاس گفت و نباید یکی را بر دیگری برتری داد!
مردم! شما چرا با دخترانتان چنین رفتاری میکنید؟ چرا به دیده کالای بیارزش به آنها مینگرید؟ شما را چه کسیزاده و پرورده است؟ مگر شما در دامان همین دختران که مادر شدهاند پرورش نیافتهاید؟ بدانید که چون دختری در خانهای به دنیا میآید، خداوند ملائکه را میفرستد تا بگویند: «ای اهل خانه سلام بر شما! سپس آن دختر را با پرهای خود میپوشانند و دستهای خویش را بر سر او میکشند و میگویند کسی که نگاهبانی او را بر عهده بگیرد تا روز رستاخیز یاری خواهد شد.»
«کسی که دختری داشته باشد و او را زنده به گور نکند، خوار نسازد و پسر را بر او ترجیح ندهد، خدا او را به بهشت خواهد رساند.»
اما این تعلیمات آسمانی که گاه با آیات قرآن و گاه به زبان حدیث برگوشهای گران آن مردم دیر فهم خوانده میشد، باید با آموزشهای عملی نیز همراه باشد تا اثر آن بیشتر شود و نمونه اعلای آن تربیت عملی دختر پیغمبر(ص) است.
از عایشه همسر پیامبر (ص) روایت شده که «هرگاه فاطمه به خانه پیامبر وارد میشد، پیامبر به او خوشآمد میگفت و به استقبال او میرفت و او را میبوسید و او را در جای خودش مینشاند.»
و این نمونه کوچکی از رفتار پیامبر با دخترش بود. رفتاری که برای خانوادهها، به خصوص مردان آموزنده است.
نه تنها برای مردم عصر پیامبر(ص) بلکه برای همه عصرها و نسلها.
و ما ایرانیان به ویژه رهبران دینی و سیاسی جامعه چه سخت به این آموزهها نیازمندیم!
اگر چه با ایجاد زمینههای اجتماعی و امنیت برای دختران و زنان در دوران جمهوری اسلامی و همت دختران سرزمینمان شاهد رشد و شکوفایی استعدادها و دانش و توانایی بالایی در بین آنان هستیم اما بین این ظرفیت عمیق و تعامل ما با بانوان تعادل و تناسب برقرار نیست که هیچ، متاسفانه شاهد دیدگاهها و عملکردهایی از سوی مقامات مدعی رسالت و حکومت نبوی هستیم که آدم را یاد رفتار مردان عصر جاهلیت میاندازد!
رفتاری که در چند ماه اخیر شاهد آن بودیم و العاقل یکفیه الاشاره!
بر این باورم که در کنار خیزش امیدوارکننده دختران و زنان سرزمینمان، مردان و به ویژه مسوولان جامعه ما برای احقاق حقوق دختران و زنان ایرانی در قالب فرهنگ محمدی و فاطمی و چگونگی تعامل توام با محبت، احترام و تکریم نسبت به زنان و دختران مسولیت سنگینتری داریم.
در نگارش این یادداشت از کتاب «زندگانی فاطمه زهرا» اثر گرانسنگ مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی استفاده شد.