چند روز قبل نیروهای پاسگاه انتظامی ده غیبی مشهد از طریق منابع و مخبران محلی به اطلاعاتی دست یافتند که افرادی به طور مخفیانه نان خشک روستاهای اطراف را با قیمت بالایی خریداری میکنند که برای استفاده دامها به صرفه نیست. اگرچه بخشی از این موضوع به شرایط اقتصادی و نوسانات قیمت دلار مربوط میشد، اما فرضیههای گوناگونی در ذهن نیروهای انتظامی شکل گرفت به طوری که آنان ماجرای خرید گسترده و گران نان خشک را به صورت محرمانه به فرمانده انتظامی مشهد گزارش دادند.
سرهنگ احمد نگهبان نیز که به موضوع مشکوک شده بود و براساس تجربیات پلیسی احتمال میداد تخلف گسترده اقتصادی و بهره جوییهای تقلبی در پس این ماجرا نهفته باشد، دستور بررسی اطلاعاتی و نامحسوس ماجرا را صادر کرد. ماجرا این گونه بود که گروهی ویژه از نیروهای تخصصی با هدایت و نظارت مستقیم سروان حسنی (رئیس پاسگاه انتظامی ده غیبی) در پوشش خرید و فروش نان خشک وارد عمل شدند و به طور نامحسوس با برخی از فروشندگان و رانندگان وانت بارهایی که نان خشک را به انبارها منتقل میکردند، به گفتگو پرداختند، اما در این میان تعدادی از خرده فروشان نان خشک، قیمت پیشنهادی ماموران را به تمسخر میگرفتند و مدعی بودند که از مدتها قبل دو جوان با پرداخت وجه نقد نانهای ضایعاتی را به بهایی چند برابر خریداری میکنند.
با به دست آمدن این اطلاعات ماجرای فروش نان خشک پیچیدهتر شد و عوامل پوششی پلیس با ردزنی یکی از رانندگان وانتهای حمل و نقل نان خشک، به سوله صنعتی بزرگی در حد فاصل دو روستای بساروج و ده غیبی رسیدند که نان خشک خریداری شده توسط دو جوان ناشناس به آن مکان انتقال مییافت.
بنابراین گزارش، در حالی که همه توان اطلاعاتی و عملیاتی پلیسهای نامحسوس در این مکان متمرکز شده بود، بررسیها نشان داد که صدایی از این مرکز صنعتی به گوش نمیرسد، ولی وجود چند قلاده سگ نگهبان، ظن نیروهای انتظامی را تقویت کرد. به همین دلیل گروه تخصصی پلیس مراتب را به قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) اطلاع دادند و سپس با کسب مجوزهای قضایی، این مکان صنعتی را به محاصره درآوردند، اما تا پاسی از شب کسی به این سوله بزرگ وارد نشد.
صبح روز بعد در حالی دامنه تحقیقات محلی ماموران به سوی مالک سوله صنعتی کشیده شد که بررسیهای بیشتر نشان داد دو جوان که مشخصات آنها با خریداران نان خشک شباهت زیادی دارد، سوله صنعتی را از پنج ماه قبل و برای راه اندازی کارگاه تولید زردچوبه اجاره کرده اند.
با این اظهارات دیگر تردیدی وجود نداشت که در این محل تخلفات بهداشتی و غذایی انجام میشود. به این ترتیب نیروهای انتظامی با دستور قضایی قفلها را شکستند و زمانی وارد این کارگاه بزرگ شدند که صحنه عجیبی مقابل دیدگانشان قرار گرفت. کف سوله کاملا به رنگ زردچوبه بود و کیسههای پودر نان خشک و ماسه روی هم تلنبار شده بودند. دستگاههای کارگاه کار نمیکرد و هیچ اثری از کارگران نبود. در همین حال ماموران مرکز بهداشت نیز با تقاضای پلیس عازم محل شدند و در بررسیهای بیشتر کیسههای ذرت و رنگهای صنعتی در حالی کشف شد که نیروهای انتظامی در برابر یک تبهکاری وحشتناک قرار گرفته بودند.
تحقیقات کارشناسان مرکز بهداشت و افسران تخصصی پلیس بیانگر آن بود که افرادی با راه اندازی این مرکز صنعتی به طور شبانه و در ساعات خاصی مخفیانه وارد کارگاه مذکور میشوند و با در هم آمیختن پودر ماسه، ذرت، نان خشک و رنگهای صنعتی، زردچوبههای تقلبی تولید میکنند و به همین منظور نان خشک را با قیمت بالایی از رانندگان وانت بارها میخرند.
ادامه بررسیها نشان داد که تبهکاران مذکور در کیسههای بدون مشخصات، زردچوبههای تقلبی را روانه بازار و سفرههای مردم میکنند؛ بنابراین کارگاه مذکور با دستور قاضی عندلیب پلمب شد و تحقیقات برای دستگیری تبهکاران مواد غذایی آلوده و تقلبی در حالی ادامه یافت که شب شنبه گذشته، خلافکاران فراری در نیمههای شب تلاش کرده بودند تا با شکستن پلمب کارگاه به سوله مذکور وارد شوند و آثار جرم را از بین ببرند که با سروصدای یکی از نگهبانان اطراف، دوباره با استفاده از تاریکی شب به مکان نامعلومی گریخته بودند!
با کشف تعداد زیادی از کیسههای ماسه، نان خشک، ذرت و زردچوبههای تقلبی که در قالب کیسههای ۱۰ و ۲۰ کیلویی از این مکان خارج میشد، همه اموال و لوازم این مرکز صنعتی مهر و موم شد و نیروهای پاسگاه انتظامی ده غیبی، رصدهای اطلاعاتی گستردهای را با استفاده از راهنماییهای رئیس پلیس مشهد برای ریشه یابی این ماجرای تکان دهنده آغاز کردند.